دانشگاه ولیعصر رفسنجان ، m.r.dehghani@vru.ac.ir
چکیده: (1459 مشاهده)
بیان روابط بین ویژگیهای مورفولوژیکی در پژوهشهای علمی از اهمیت زیادی برخوردار است. تجزیه مسیر و تجزیه بایپلات از روشهای آماری مؤثر برای انجام این کار هستند. برای مطالعه صفات مورفولوزیکی مؤثر بر عملکرد دانۀ باقلا، 12 ژنوتیپ وارداتی باقلا تحت تأثیر سه غلظت هورمون اسید جیبرلیک بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه شهرکرد مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس از تفاوت معنیدار بین همه ژنوتیپها از نظر 15 صفت مورد بررسی بهجز صفات تعداد میانگره، قطر ساقه، تعداد دانه در غلاف و وزن خشک ریشه حکایت داشت که نشاندهنده تنوع ژنتیکی در بین صفات مورد ارزیابی بود. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که بین عملکرد دانه و همه صفات مورد بررسی بهجز ارتفاع بوته، تعداد میانگره، طول میانگره و قطر ساقه همبستگی زیاد و معنیداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره بهروش گام به گام نشان داد که از بین صفات مورد مطالعه، 3 صفت تعداد غلاف بارور، طول غلاف و تعداد دانه در بوته به مدل وارد شدند، که در مجموع 86 درصد تغییرات عملکرد دانۀ باقلا را در ژنوتیپهای مورد ارزیابی توجیه کردند. نتایج تجزیه مسیر بر مبنای 2 مدل جمعپذیر بهطور کامل شخص و فراشخص نشان داد که بیشترین تأثیر مستقیم روی عملکرد دانه باقلا مربوط به صفت تعداد غلاف بارور بود. بهطوری که یک واحد تغییر در این صفت موجب 0/78 واحد افزایش در صفت عملکرد دانه باقلا میشود. به این ترتیب صفت تعداد غلاف بارور در ژنوتیپهای مورد بررسی در انتخاب برای عملکرد از اهمیت ویژهای برخوردار است. بایپلات 2 مؤلفه اول تغییرات عملکرد و اجزای آن بهعنوان یک مدل ضربپذیر، ژنوتیپهای موفق از نظر عملکرد را به 3 گروه تقسیم و برای هر گروه صفاتی که بیشترین تأثیر در این موفقیت را داشتند، شناسایی کرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى