جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای خالدی

نیلوفر آقایی‌پور، محسن زواره، محمد رضا خالدیان،
دوره ۳، شماره ۸ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

به منظور بررسی اثر پیش‌تیمار بذر با ایندول بوتیریک اسید بر ویژگی‌های جوانه‌زنی لوبیا در تنش شوری، آزمایشی در سال زراعی ۹۱-۱۳۹۰ در آزمایشگاه دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش، سه سطح پیش‌تیمار (صفر، ۱۰ و ۲۰ میلی‌گرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید) و پنج سطح شوری ناشی از NaCl (صفر، ۱، ۲، ۳ و ۴ دسی‌زیمنس بر متر) در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه واریانس داده‌ها نشان از اثر معنی‌دار ایندول بوتیریک اسید بر طول ساقه‌چه، وزن خشک ریشه‌چه و ضریب آلومتری داشت. شوری‌های مختلف هم اثرهای متفاوت و معنی‌داری بر طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن خشک ساقه‌چه، شاخص بنیه بذر و ضریب آلومتری داشتند. با این حال، برهمکنش تنش شوری و ایندول بوتیریک اسید تنها در مورد ضریب آلومتری معنی‌دار بود. در این آزمایش، سرعت و درصد جوانه‌زنی تحت تأثیر هیچ یک از تیمارها قرار نگرفت. مقایسه میانگین‌ها نشان داد که افزایش غلظت ایندول بوتیریک اسید باعث افزایش طول ساقه‌چه (از ۹/۱ به ۱/۲ سانتی‌متر)، وزن خشک ریشه‌چه (از ۰۳/۰ به ۰۵/۰ گرم) و ضریب آلومتری (از ۷۱/۰ به ۰۶/۱) شده و افزایش شوری بستر باعث کاهش جوانه‌‌زنی طول ریشه چه (از ۶/۲ به ۲ سانتی‌متر)، شاخص بنیه بذر (از ۸/۲۰۲ به ۷/۱۴۷) و ضریب آلومتری (از ۱/۱ به ۷۸/۰) شد. افزایش شوری در ابتدا سبب افزایش طول ساقه‌چه و سپس کاهش آن شد. بنابراین، به نظر می‌رسد استفاده از ایندول بوتیریک اسید در پیش‌تیمار کردن بذرها بتواند از راه افزایش طول ریشه‌‌چه استقرار بهتری را برای گیاهچه‌‌ها در شرایط شور ایجاد کند.
نیلوفر آقایی‌پور، محسن زواره، محمد رضا خالدیان، غلامرضا محسن‌آبادی،
دوره ۴، شماره ۱۱ - ( بهار ۱۳۹۳ )
چکیده

این آزمایش در تابستان سال ۱۳۸۹ در مزرعه پژوهشی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش پنج رژیم رطوبتی ۴۵، ۵۵، ۶۵، ۷۵ و ۸۵ درصد ظرفیت زراعی در کرت‌های اصلی و دو رقم ویلیامز و گرگان ۳ در کرت‌های فرعی قرار داده شدند. نتایج تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که برهمکنش رژیم رطوبتی و رقم تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و درصد روغن داشته است. مقایسه میانگین داده‌ها نشان داد که با افزایش تخلیه آب از خاک، از تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و عملکرد دانه هر دو رقم کاسته شد. بیشترین (۱۶۶۷ کیلوگرم در هکتار) و کمترین عملکرد دانه (۳۸۴ کیلوگرم درهکتار) به‌ترتیب مربوط به رقم گرکان ۳ در تیمار ۴۵ درصد ظرفیت زراعی و ویلیامز در تیمار ۶۵ درصد ظرفیت زراعی بود. با این حال، بیشترین درصد روغن مربوط به رقم ویلیامز در تیمار ۷۵ درصد و کمترین آن مربوط به رقم گرگان۳ در تیمار ۵۵ درصد ظرفیت زراعی بود. درصد پروتئین دانه تنها تحت تأثیر معنی‌دار رژیم‌های رطوبتی خاک قرار گرفت. بیشترین (۴۹/۲۲) و کمترین (۰۴/۲۲ ) درصد پروتئین دانه به‌ترتیب در تیمار ۵۵ و ۸۵ درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد. در این آزمایش، رقم ویلیامز دارای شاخص حساسیت پایین و شاخص تحمل بالا به خشکی و رقم گرگان۳ دارای میانگین هندسی بهره‌وری و میانگین حسابی بهره‌وری بالاتری بود. در کل، اگرچه رقم گرگان ۳ در همه تیمارها عملکرد دانه بیشتری داشت ولی درصد کاهش عملکرد آن نسبت به رقم ویلیامز در تیمارهای خشکی بیشتر بود که نشان می‌دهد رقم رشد نامحدود ویلیامز در مقایسه با رقم رشد محدود گرگان ۳ در رژیم‌های رطوبتی متفاوت، ثبات عملکرد دانه بیشتری داشته است.
سمر جعفری‌راد، محسن زواره، محمدرضا خالدیان، مجتبی رضایی،
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده

به‌منظور بررسی پاسخ هفت ژنوتیپ برنج (خزر، SA۱۳، دیلم، سنگ‌جو، سپیدرود، لاین ۸۳۱ و به سطوح مختلف شوری آب آبیاری و تعیین شاخص‌های تحمل آنها به شوری، آزمایشی به‌صورت گلدانی زیر باران‌گیر با آرایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و پنج سطح شوری (۱، ۲، ۴، ۶ و ۸ دسی‌زیمنس بر متر) در مؤسسه تحقیقات برنج کشور – رشت در سال ۱۳۹۰ اجرا شد. با استفاده از داده‌های عملکرد دانه در دو محیط با تنش شوری (۸ دسی‌زیمنس بر متر) و بدون تنش (۱ دسی‌زیمنس بر متر)، شاخص‌ حساسیت به تنش (SSI)، شاخص تحمل (TOL)، میانگین بهره‌وری تولید (MP)، میانگین هندسی قابلیت تولید (GMP)، میانگین ‌هارمونیک (HM)، شاخص‌ تحمل به تنش (STI)، شاخص عملکرد (YI) و شاخص پایداری عملکرد (YSI) محاسبه و میزان همبستگی آنها با عملکرد دانه برآورد شد. نتایج نشان داد که شاخص‌های تحمل و عملکرد دانه ژنوتیپ‌های مورد مطالعه، تفاوت بسیار معنی‌داری با یکدیگر داشتند. در بین شاخص‌های مورد استفاده، STI و MP توانایی بهتری در شناسایی ژنوتیپ‌های برنج متحمل به شوری داشتند. در این آزمایش، بیشترین عملکرد بوته در هر دو شرایط بدون تنش و تنش (به‌ترتیب ۷۱/۱۹ و ۶۹/۱۰ گرم)، مربوط به لاین بود. کمترین عملکرد بوته در شرایط بدون تنش مربوط به رقم­های سنگ­جو (۴۲/۱۲ گرم) و دیلم (۸۴/۱۱ گرم) بود. در شرایط تنش، کمترین عملکرد در رقم خزر (۲۹/۴ گرم) دیده شد. بیشترین درصد کاهش عملکرد با افزایش شوری مربوط به رقم خزر (۴۹/۶۹ درصد) و کمترین آن مربوط به رقم سنگ‌جو (۴۸/۳۱ درصد) بود. در کل، می‌توان لاین‌های و ۸۳۱ و رقم­های سپیدرود و سنگ­جو را به‌عنوان ژنوتیپ­های احتمالاً برتر در هر دو شرایط شور و غیر شور برای آزمایش‌های بعدی در نظر گرفت.


سید صفدر حسینی، محمد قربانی، محمد خالدی، ابراهیم حسن پور،
دوره ۱۲، شماره ۴۳ - ( بهار ۱۳۸۷ )
چکیده

در این مقاله آثار هزینه‌های مبادله بر واکنش عرضه تولیدکنندگان برنج مورد بررسی قرار گرفته است. رفتار تولیدکنندگان برنج به گونه‌ای است که برخی از آنان به عنوان خریدار یا ‌فروشنده در بازار شرکت کرده و برخی دیگر به صورت خودکفا باقی‌مانده‌اند. هزینه‌های مبادله ثابت و متغیر باعث شده است که خانوارهای تولیدکننده واکنش متفاوتی نسبت به بازار برنج داشته باشند. اطلاعات به‌کار رفته در تحقیق از یک نمونه ۲۶۰‌تایی از تولیدکنندگان برنج استان مازندران در سال ۱۳۸۲ به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که هزینه‌های مبادله هم از طریق تأثیر بر الگوی مشارکت در بازار و هم از طریق تأثیر بر کشش تولید مشارکت‌کنندگان در بازار، بر کشش عرضه تأثیر گذاشته است. به عبارت دیگر، با لحاظ کردن هزینه‌های مبادله در الگوی تولید برنج، تغییرات این هزینه‌ها از طریق تأثیرگذاری بر مشارکت بازاری بر مقدار عرضه تولیدکنندگان اثر گذاشته است. پیشنهاد می‌شود که از سیاست‌های کاهش‌دهنده هزینه‌های مبادله به عنوان مکملی برای سیاست‌های حمایت قیمتی مؤثر بر واکنش عرضه استفاده شود.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به Isfahan University of Technology - مجله تولید و فرآوری محصولات زراعی و باغی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق