جستجو در مقالات منتشر شده


۲۵ نتیجه برای تغذیه

نصرالله محبوبی صوفیانی، فاطمه شیرمحمد، جواد پوررضا،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۷ )
چکیده

برای بررسی اثر جایگزینی منابع پروتئین گیاهی به جای پودر ماهی بر عملکرد ماهی قزل آلای رنگین کمان، ۳ منبع پروتئین گیاهی شامل کنجاله‌های سویا، آفتابگردان و پنبه دانه در ۴ سطح جایگزینی ۱۰، ۲۰، ۳۰ و ۴۰ درصد به جای پودر ماهی، در قالب طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل ۴ × ۳ به علاوه یک شاهد در سه تکرار مورد استفاده قرار گرفت. کلیه جیره‌ها هم‌انرژی و هم‌پروتئین بود. تعداد ۷۸۰ قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان انتخاب و در ۳۹ قفس (هر قفس ۲۰ قطعه ماهی) جای گرفتند و پس از ۲ هفته سازگاری، به مدت ۴۶ روز با ۱۳ جیره آزمایشی تغذیه شدند. این جایگزینی سبب تفاوت معنی‌داری در معیارهای مورد ارزشیابی در مقایسه با جیره شاهد نشد. ماهیان تغذیه شده با جیره‌های حاوی ۳۰ و ۴۰ درصد کنجاله پنبه دانه، وزن بیشتر، عملکرد رشد بهتر و ضریب تبدیل کمتری نسبت به ماهیان تغذیه شده با سایر جیره‌ها داشتند، ولی این تفاوت معنی‌دار نبود. بدون در نظر گرفتن سطح جایگزینی، مقایسه ماهیان تغذیه شده با ۳ منبع پروتئین گیاهی مختلف نشان داد که ماهیان تغذیه شده با جیره محتوی کنجاله آفتابگردان به طور معنی‌داری (۰۱/۰ > p) میانگین وزن و نسبت بازده پروتئین کمتر، عملکرد رشد پایین‌تر و ضریب تبدیل بالاتری نسبت به ماهیان تغذیه شده با جیره‌های محتوی کنجاله‌های سویا و پنبه دانه داشتند. وزن نسبی کبد ماهیان تغذیه شده با جیره سویا به طور معنی‌داری (۰۱/۰ > p) بیش از ماهیان تغذیه شده با جیره‌های پنبه دانه بود. جایگزینی جزیی کنجاله پنبه دانه، سبب دسترسی به انرژی بیشتر و بهبود عملکرد ماهی قزل آلای رنگین کمان گردید. به هر حال جیره‌های محتوی کنجاله سویا تأثیر چندانی بر عملکرد قزل آلای رنگین کمان نداشت. این نتایج نشان می‌دهد که کنجاله‌های پنبه دانه و سویا می‌توانند به عنوان منبع جایگزین مناسبی برای پودر ماهی در جیره‌های قزل آلای رنگین کمان توصیه شوند.
معصومه نمروری، قدرت‌اله فتحی، عبدالمهدی بخشنده، محمد حسین قرینه، سیروس جعفری،
دوره ۲، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی در مراحل مختلف رشد و سیستم‌های مختلف تغذیه‌ای بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم چمران، آزمایشی در سال زراعی ۸۹-۱۳۸۸ به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با ۳ تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان انجام شد. در این آزمایش، آبیاری در سه سطح شامل I۱ (قطع آبیاری در مرحله سنبله‌دهی کامل تا زمان برداشت- ۵۵ زادکس تا بعد از آن)، I۲ (قطع آبیاری در مرحله گرده‌افشانی تا زمان برداشت- ۶۵ زادکس تا بعد از آن) و I۳ (آبیاری کامل، شاهد) در کرت‌های اصلی، و سیستم‌های کودی شامل کود شیمیایی (NPK)، کود دامی (M)، کود زیستی (B) و کود زیستی همراه با کود دامی (MB) در کرت‌های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش خشکی و سیستم‌های تغذیه‌ای بر عملکرد دانه و عملکرد زیستی (در سطح ۱%) و سیستم کود بر شاخص برداشت (در سطح ۵%) معنی‌دار گردید. بیشترین عملکرد دانه در تیمار I۳ به مقدار ۵۳۰۴ کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد دانه در تیمار I۱ به میزان ۳۴۱۳ کیلوگرم در هکتار بود. هم‌چنین بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار MB به میزان ۵۰۸۱ کیلوگرم در هکتار و کمترین آن مربوط به تیمار B به میزان ۳۱۴۲ کیلوگرم در هکتار بود. با توجه به نتایج به‌دست آمده در این پژوهش و برای حصول عملکرد مطلوب، استفاده از کود دامی به همراه کود زیستی حتی در شرایط تنش خشکی پایان دوره، می‌تواند برای زراعت گندم مفید باشد.
سید کمال الدین علامه فانی، نصرالله محبوبی صوفیانی، جواد پوررضا، عباس علی استکی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۷۹ )
چکیده

با توجه به اهمیت و نقش تغذیه در پرورش آبزیان بر ویژگی‌هایی نظیر میزان رشد و ضریب تبدیل خوراک، تاثیر غلاتی چون ذرت، و ارزن بر برخی از صفات کمی در ماهی کپور معمولی مورد آزمایش قرار گرفت. بر این اساس، ۵۴۰ قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی ۹±۷۰ گرم انتخاب و در ۲۷ قفس (هر قفس ۲۰ قطعه ماهی) به طور تصادفی رها شدند، و پس از دو هفته سازگاری، به مدت هشت هفته مورد آزمایش قرار گرفتند.

 جیره‌های آزمایشی شامل جیره شاهد (حاوی ذرت) و جیره‌های حاوی جو و ارزن که درسطوح ۲۵، ۵۰، ۷۰ و ۱۰۰ درصد جای‌گزین ذرت در جیره شاهد شدند (جمعاً ۹ جیره)، در قالب طرح بلوک‌های کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان داد که استفاده از جو و ارزن در جیره، نسبت به ذرت افزایش وزن بیشتری ایجاد کرد. بیشترین اقزایش وزن را جو با سطح جای‌گزینی ۵۰ درصد، و کمترین افزایش وزن را ارزن با سطح ۱۰۰ درصد جای‌گزینی به جای ذرت در جیره شاهد به خود اختصاص داد. لیکن تفاوت آنها با جیره شاهد (ذرت) معنی‌دار نبود (۰۵/۰ < P). بیشترین میزان رشد ویژه را جیره‌های حاوی جو باسطح جای‌گزینی ۵۰ و ۱۰۰ درصد به جای ذرت نشان دادند. از لحاظ ضریب تبدیل خوراک، جیره‌های مختلف جو و ارزن بازده بهتری نسبت به جیره شاهد نشان دادند. جیره حاوی جو با ۱۰۰ درصد جای‌گزینی به جای ذرت در جیره شاهد بهترین بازده تبدیل خوراک را داشت. ولی این ختلاف معنی‌دار نبود. به طور کلی، نتایج نشان داد که عملکرد جو بهتر از ذرت و ارزن، و عملکرد ارزن بهتر از ذرت است. این نتایج نشان می‌دهد که جو و ارزن می‌توانند به عنوان منبع جای‌گزین‌شونده مناسب برای ذرت وارداتی در جیره‌های ماهی کپور توصیه شوند.


منا مالیان ، امیرحسین خوشگفتارمنش، حسین شریعتمداری، محمد مهدی مجیدی، حمیدرضا شریفی، آزاده سنایی استوا،
دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده

در پژوهش حاضر، اثر تیمارهای مختلف کود روی بر عملکرد دانه تعدادی از ارقام گندم بهاره (در نیشابور و اصفهان) و پاییزه (در مشهد و جلگه رخ) با روی- کارایی مختلف در سال زراعی ۸۸-۱۳۸۷ بررسی شد. پنج تیمار کودی روی شامل شاهد (بدون مصرف کود روی)، مصرف خاکی سولفات روی، تغذیه‌ برگی سولفات روی، تغذیه‌ی برگی باOmex۱ و تغذیه‌ برگی با Omex۲ اعمال شد. Omex۱ و Omex۲ به ترتیب حاوی ۴ و ۱۷ درصد روی بودند و تیمارهای مربوط به تغذیه‌ برگی در مرحله‌ گرده افشانی انجام شد. هم بین ارقام مختلف بهاره و هم ارقام زمستانه مورد مطالعه، از نظر عملکرد دانه تفاوت معنی داری وجود داشت. از سوی دیگر نتایج نشان داد که اختلاف معنی‌داری بین ارقام مختلف گندم از لحاظ پاسخ به کاربرد کود روی، از نظر عملکرد دانه وجود داشت. برخی از ارقام بهاره (نظیر رقم شعله در اصفهان) و زمستانه (سبلان در جلگه رخ) مورد مطالعه به کاربرد کود روی پاسخ بیشتری در مقایسه با سایر ارقام نشان دادند به طوری که عملکرد دانه این ارقام در تیمارهای کودی، به میزان ۴۸ درصد در رقم شعله و ۱۷ درصد در رقم سبلان در مقایسه با شاهد افزایش یافت. در مقابل‏ کاربرد کود روی تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه برخی ارقام در مقایسه با شاهد نداشت. پاسخ ارقام مختلف گندم به روش‌های مختلف کوددهی روی، به طور معنی داری تحت تأثیر مکان قرار گرفت. براساس نتایج این پژوهش، کارایی تیمارهای کودی روی بسته به رقم و مکان متفاوت است. بنابراین، باید در برنامه های توصیه کودی در نظر گرفته شود که یک تیمار ویژه کوددهی روی را نمی توان برای تمام ارقام گندم و هم‌چنین تمام مکان‌ها تعمیم داد.
مریم خسروی مشیزی، مهدی سرچشمه‌پور،
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

کلسیم و پتاسیم از عناصر ضروری هستند که نقش قابل توجهی در افزایش عملکرد، عمر پس از برداشت و بهبود کیفیت بسیاری از میوه‌ها و سبزی‌ها دارند. نقش این عناصر در بهبود خصوصیات کمی و کیفی میوه‌های آب‌دار از اهمیت خاصی برخوردار است و برهمکنش آنها در گیاهانی مثل طالبی کمتر مورد توجه قرار گرفته‌ است. در این پژوهش تأثیر دو سطح کلسیم (۰ و ۳ در هزار) از منبع کلات و سه سطح پتاسیم (۰، ۱ و ۲ در هزار) از منبع سولوپتاس و نیز برهمکنش آنها بر برخی شاخص‌های رشد، عملکرد و کیفیت میوه دو هیبرید طالبی آناناسی و شاه‌پسندی در یک آزمایش فاکتوریل اسپلیت و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با ۳ تکرار در شرایط مزرعه‌ای مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که کاربرد کلسیم باعث افزایش وزن تر و خشک بوته، محتوای آب نسبی و تعداد برگ، میانگین وزن میوه، ضخامت، سفتی گوشت و قطر آن در هر دو رقم و افزایش تعداد میوه رقم شاه‌پسندی شد. هم‌چنین کاربرد پتاسیم باعث افزایش مقدار نسبی آب و تعداد برگ، میانگین وزن میوه، ضخامت، سفتی گوشت، قطر و طول میوه در هر دو رقم و افزایش تعداد میوه در بوته رقم شاه‌پسندی گردید. محلول‌پاشی هم‌زمان کلسیم و پتاسیم بر محتوای آب نسبی و تعداد برگ، عملکرد کل میوه، ضخامت، سفتی گوشت و میزان کاروتنوئید آن تأثیر معنی‌داری داشت. ترکیب کلسیم و پتاسیم در ارقام آناناسی و شاه‌پسندی، به‌ترتیب عملکرد میوه را به‌میزان ۸۰ و ۱۴۷ و مقدار کارتنوئید را ۴۷ و ۸۱ درصد در مقایسه با شاهد افزایش داد که به‌عنوان ترکیب تیمار برتر معرفی می‌گردد.


عبدالمجید رونقی، ابراهیم ادهمی، نجف علی کریمیان،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۱ )
چکیده

قابلیت جذب عناصر کم‌مصرف، از جمله روی، برای رشد بهینه گیاهان حایز اهمیت است. قابلیت جذب روی در خاک‌های آهکی ایران، به دلیل وجود مقدار زیاد کربنات کلسیم و پ‌هاش بالا، نسبتاً کم است. کاربرد زیاد فسفر ممکن است سبب بروز کمبود روی در گیاه شود. هدف از این آزمایش مطالعه تأثیر فسفر و روی بر رشد و ترکیب شیمیایی ذرت (Zea mays L) در شرایط گلخانه‌ای بود. آزمایش به صورت فاکتوریل، شامل پنج سطح فسفر (صفر، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ میکروگرم فسفر در گرم خاک از منبع فسفات دی‌هیدروژن پتاسیم) و سه سطح روی (صفر، ۵ و ۱۰ میکروگرم روی در گرم خاک از منبع سولفات روی)، در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. طول دوره رشد ۶۰ روز بود و در پایان آن گیاهان از نزدیکی سطح خاک برداشت شدند.

نتایج نشان داد که وزن ماده خشک بخش هوایی ذرت با مصرف فسفر و یا روی افزایش یافت. کاربرد فسفر، غلظت و جذب کل فسفر را در گیاه افزایش، ولی غلظت روی را کاهش داد و بر جذب کل روی تأثیر نداشت. مصرف روی، غلظت فسفر را در قسمت هوایی ذرت کاهش، ولی غلظت و جذب کل روی را افزایش داد. نسبت فسفر به روی با کاربرد فسفر افزایش و با مصرف روی کاهش یافت. مصرف فسفر و روی سبب افزایش غلظت آهن در گیاه شد، ولی غلظت منگنز را کاهش داد و تأثیری بر غلظت مس نداشت. پیش از هر گونه توصیه کودی، برای ارزیابی دقیق‌تر پاسخ رشد به مصرف فسفر و روی، به بررسی‌های بیشتری در شرایط مزرعه‌ای نیاز می‌باشد.


عبدالمجید رونقی، محمدرضا چاکرالحسینی، نجف‌ علی کریمیان،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

فسفر و آهن از عناصر غذایی ضروری گیاهانند. در خاک‌های آهکی ایران، به دلیل فراوانی کربنات کلسیم، و نیز پ-هاش بالا، قابلیت استفاده آهن کم می‌باشد. هم‌چنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این بررسی ارزیابی گلخانه‌ای تأثیر فسفر و آهن بر رشد و ترکیب شیمیایی ذرت (Zea mays L) بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر(صفر، ۴۰، ۸۰، ۱۲۰ و ۱۶۰ میلی‌گرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دی‌هیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، ۵/۲، ۵ و ۱۰ میلی‌گرم در کیلوگرم از مبنع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل، در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Typic Calcixerepts ، thermic ، carbonatic ، fine-loamy رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح ۸۰ میلی‌گرم در کیلوگرم سبب افزایش وزن خشک قسمت هوایی گردید. غلظت و جذب کل فسفر با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. کاربرد آهن تا سطح پنج میلی‌گرم در کیلوگرم، وزن خشک را افزایش، ولی در سطوح بالاتر آن را کاهش داد. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با کاربرد فسفر کاهش یافت. با مصرف فسفر، غلظت روی و مس در گیاه به طور معنی‌داری کاهش پیدا کرد. غلظت منگنز در سطح ۴۰ میلی‌گرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن، غلظت روی و منگنز را در قسمت هوایی ذرت کاهش داد، ولی تأثیری بر غلظت مس نداشت.
علیرضا عباسیان، رحیم عبادی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

به‌ منظور ارزیابی‌ اثر‌ تغذیه‌ای‌ مواد پروتئینی‌ مختلف‌ در جیره‌های‌ غذایی‌ زنبوران عسل کارگر آزمایش‌هایی‌ با ۱۵ تیمار به صورت‌ طرح‌ کاملاً تصادفی‌ با چهار تکرار روی‌ زنبور عسل‌ اروپایی (‌Apis mellifera L) انجام‌ گرفت‌. در این‌ آزمایش‌ها‌ اثر‌ تغذیه‌ای‌ ۱۵ تیمار روی‌ مدت‌ زمان‌ مربوط به‌ تلفات‌ ۵۰ درصد و طول‌ عمر زنبورهای‌ کارگر در قفس‌ بررسی‌ گردید. تأثیر تغذیه‌ کیک‌های‌ جانشین‌ گرده گل، شامل‌ پودر دانه‌ سویا، پودرکنجاله‌ سویا، پودر مخمر نانوایی‌، گلوتن‌ گندم‌، پودر دانه‌ سویا+کنجاله‌ سویا، پودر دانه‌ سویا+گلوتن‌ گندم‌، پودر دانه‌ سویا+مخمر، کنجاله‌ سویا+گلوتن‌ گندم‌، گلوتن‌ گندم‌+مخمر، و مکمل‌ گرده‌ گل شامل‌ گلوتن‌ گندم‌+گرده‌، پودر دانه‌ سویا+گرده‌، کنجاله‌ سویا+گرده‌، مخمر نانوایی‌+گرده‌، و دو تیمار شاهد شامل‌ گرده‌ گل‌ و عسل‌ بر مقدار پروتئین‌ و چربی‌ لاشه‌ زنبورها مورد آزمایش‌ قرار گرفت‌. نتایج‌ نشان‌ داد که‌ مواد پروتئینی‌مختلف‌ آثار متفاوتی‌ بر طول‌ عمر زنبورهای‌ کارگر داشتند، به طوری که‌ مکمل‌ گلوتن‌ گندم‌ و جانشین‌ سویا به ترتیب‌ بیشترین‌ (۵۸/۶۰ روز) و کمترین‌ (۵۳/۱۰ روز ) طول‌ عمر زنبورهای‌ کارگر را به‌ همراه‌ داشتند. مقدار مصرف‌ غذا در تیمارهای‌ مختلف‌ مرحله‌ انکوباتور تفاوت‌ معنی‌داری‌ نشان‌ نداد ( ۰۵/۰ P). بیشترین‌ درصد پروتئین‌ لاشه‌ مربوط به‌ تیمار مکمل‌ گلوتن‌ گندم‌ (۵۷/۲۲ درصد )‌ و کمترین‌ آن‌ مربوط به‌ تیمار مکمل‌ مخمر (۰۱/۲۰ درصد ) بود‌. هم‌چنین،‌ بیشترین‌ درصد چربی‌ لاشه‌ در‌ تیمار مکمل‌ سویا (۷۵/۴ درصد ) وکمترین‌ آن‌ در‌ مکمل‌ گلوتن‌ گندم‌ (۸۴/۳ درصد ) دیده شد. نتایج‌ نشان‌ داد که‌ می‌توان‌ از موادی‌ نظیر پودر سویا، کنجاله‌ سویا، گلوتن‌ گندم‌ و مخمر نانوایی‌ در تهیه‌ کیک‌های‌ جانشین‌ و مکمل‌ گرده‌ گل در تغذیه‌ زنبورعسل‌ استفاده‌ کرد.
محمدرضا چاکرالحسینی، عبدالمجید رونقی، منوچهرمفتون، نجف علی کریمی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده

قابلیت استفاده آهن در خاک‌های آهکی ایران به دلیل فراوانی کلسیم کربنات و پ‌-هاش زیاد، کم است. هم‌چنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این پژوهش ارزیابی گلخانه‌ای تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر وزن خشک اندام هوایی، غلظت، و جذب کل برخی از عناصر غذایی گیاه سویا [Glycine max (L.) Merrill] بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر (صفر، ۴۰، ۸۰، ۱۲۰ و ۱۶۰ میلی‌گرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دی‌هیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، ۵/۲، ۵ و ۱۰ میلی‌گرم در کیلوگرم از منبع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Fine-loamy, carbonatic, thermic, Typic, Calcixerepts رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح ۸۰ و آهن در سطح ۵/۲ میلی‌گرم در کیلوگرم سبب افزایش معنی‌دار (P<۰,۰۵) وزن خشک قسمت هوایی سویا گردید. میانگین غلظت، جذب کل فسفر و نسبت فسفر به آهن در گیاه با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با مصرف فسفر کاهش یافت. برهمکنش آهن و فسفر تأثیری بر وزن خشک قسمت هوایی سویا نداشت. غلظت روی و مس در گیاه با مصرف فسفر به طور معنی‌داری کاهش یافت. غلظت منگنز تا سطح ۴۰ میلی‌گرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن تأثیری بر غلظت روی و مس در سویا نداشت، ولی در تمام سطوح غلظت منگنز را کاهش داد. قبل از هر گونه توصیه کودی لازم است تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر سویا در شرایط مزرعه با خاک‌ها و واریته‌های متفاوت سویا بررسی گردد.
حامد عالی‌پور، علی نیکبخت، نعمت‌اله اعتمادی، فرشید نوربخش، فرهاد رجالی،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

درختان چنار به‌عنوان یکی از مهم‌ترین درختان مورد استفاده در فضای سبز شهرهای ایران، در بسیاری موارد دچار مشکلات تغذیه‌ای می‌شوند. از طرفی قارچ‌های میکوریزا به‌عنوان یکی از عوامل افزایش دهنده رشد و بهبود جذب عناصر غذایی در باغبانی معرفی شده‌اند. به‌منظور بررسی تأثیر ترکیب دو قارچ میکوریزا (Glomus mosseae و G. intraradices) آزمایشی در قالب طرح بلوک‌‌های کامل تصادفی با ۴ تیمار و ۶ تکرار بر روی درختان چنار در دانشگاه صنعتی اصفهان صورت پذیرفت. تیمارها شامل کنترل (بدون اعمال کود)، مصرف خاکی کود دامی، کود دامی + کود کامل و کود دامی + کود کامل + ترکیب قارچ‌های میکوریزا، به‌صورت چالکود بود. غلظت عناصر فسفر، نیتروژن، آهن و روی، هم‌چنین میزان رشد شاخه‌های سال جاری و میزان کربوهیدرات محلول و کلروفیل برگ درختان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حکایت از اثرات مثبت کود دامی، کود شیمیایی و قارچ میکوریزا بر تمامی صفات مورد ارزیابی در درختان چنار داشت. استفاده از قارچ میکوریزا در کنار کودهای دامی و شیمیایی باعث افزایش تمامی فاکتورهای مورد ارزیابی، به‌جز رشد شاخه‌های سال جاری گردید. غلظت عناصر فسفر، نیتروژن، روی، آهن، قرائت کلروفیل و غلظت قند محلول به‌ترتیب چهار برابر، ۲۰%، پنج برابر، ۳۴ %، ۴۱% و ۲۳% نسبت به درختان شاهد افزایش یافت. با توجه به نتایج به‌دست آمده از این پژوهش می‌توان قارچ میکوریزا را در کنار کودهای شیمیایی و آلی، به‌عنوان یک کود بیولوژیک مناسب برای درختان چنار پیشنهاد کرد.


عبدالمجید کریمی، ابراهیم روغنی، محمدجواد ضمیری، مجتبی زاهدی‌فر،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده

در این آزمایش، امکان جایگزینی یونجه (Medicago Sativa) با کنگر (یک گیاه مرتعی استان فارس) در جیره بره‌های پرواری بررسی شد. گیاه مرتعی کنگر در گامه‌های پایانی دوره گل‌دهی در نسبت‌های ۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد، در گروه‌های آزمایشی یک تا پنج با یونجه جایگزین و هر جیره، به ۱۲ رأس‌‌ بره‌ نر (۱۳۶ روز سن) پرواری کبوده‌ شیراز تغذیه شد. جیره‌ها از نظر غلظت نیتروژن و انرژی برابر بودند. در پایان مدت ۷۵ روز پرواری، بره‌ها کشتار و قطعه بندی شدند. میانگین افزایش وزن روزانه، میزان مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی، راندمان لاشه، وزن چربی درونی، وزن گوشت لاشه، درصد ماده خشک، پروتئین و چربی گوشت در بین گروه‌های آزمایشی، تفاوت آماری معنی‌داری نشان نداد (۰۵/۰< p). ضخامت چربی پشت، بین‌گروه‌های آزمایشی، تفاوت معنی‌داری نشان داد (۰۱/۰> p). هزینه‌ تولید هر کیلوگرم خوراک ( برپایه‌ ماده خشک) برای جیره‌ها‌ی شماره ۱ تا ۵ به ترتیب برابر۱۲۶۶، ۱۱۵۵، ۱۰۵۰، ۹۲۴ و ۷۸۷ ریال بود. به نظر می‌رسد که جایگزینی یونجه با کنگر در جیره بره‌های پرواری، با فرض ثابت بودن انرژی و پروتئین به خوبی امکان‌پذیر و از نظر اقتصادی با صرفه باشد.
عیسی ابراهیمی، جواد پوررضا، سرگی و. ‌پاناماریوف، ابوالقاسم کمالی، عباس حسینی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر مقادیر مختلف پروتئین وچربی بر رشد بچه ماهیان انگشت قد فیل ماهی ، ۱۲ جیره غذایی مختلف با سه سطح ۴۵ ، ۵۰ و ۵۵ در صد پروتئین و چهار سطح ۵/۰ ، ۴ ، ۸ و ۱۲ در صد مکمل روغن ـ شامل روغن ماهی وروغن آفتابگردان ـ تهیه شد. جیره‌های آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل ۳×۴ درسه تکرار با بچه ماهیان بلوگای ۲/۲ گرمی اجرا شد. تعداد ۱۲۶۰ قطعه بچه ماهی فیل ماهی پس از سازگاری به شرایط آزمایشی، انتخاب و در۳۶ حوضچه ونیروی کوچک (با حجم ۱۰۰ لیتر) و به تعداد ۳۵ قطعه بچه ماهی در هر واحد آزمایشی توزیع شده و به مدت ۴۵ روز با جیره‌های آزمایشی تغذیه گردیدند. نتایج به‌دست آمده تفاوت معنی‌داری را در شاخص‌های مورد بررسی شامل، در صد افزایش وزن، ضریب رشد ویژه، بازده پروتئین، ضریب مصرف غذا و تولید پروتئین، نشان داد ( ۰۵/p<۰ ) ماهیان تغذیه شده با جیره شماره۳ (حاوی ۴۵ در صد پروتئین و ۱۴ درصد چربی) و جیره شماره ۸ (حاوی ۵۰ درصد پروتئین و ۱۷ درصد چربی) بالاترین در صد افزایش وزن، بهترین ضریب رشد ویژه، بهترین بازده پروتئین و کمترین ضریب مصرف غذا را نشان دادند. علاوه بر این بهترین میزان پروتئین تولید شده مربوط به جیره شماره۲ (حاوی ۴۵ در صد پروتئین و ۵/۱۰ درصدچربی) و جیره شماره ۳ (حاوی ۴۵ در صد پروتئین و ۱۴درصد چربی) بود. مقایسه ترکیب شیمیایی لاشه ماهیان مورد آزمایش نیز تفاوت آماری معنی‌داری را در میزان پروتئین و چربی لاشه نشان داد ( ۰۵/p<۰ ). ولی در میزان ماده خشک و خاکستر لاشه تفاوت معنی‌داری بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید. نتایج به‌دست آمده نشان داد که نیاز پروتئینی بچه ماهیان انگشت قد فیل ماهی با جیره‌های غذایی حاوی ۴۵ تا۵۰ در صد پروتئین خام تأمین می‌شود. به‌علاوه میزان چربی مورد نیاز برای تأمین رشد بهینه بچه‌ ماهیان مذکور بین ۱۴ تا ۱۷ در صد جیره غذایی به ‌دست آمد.
محسن باباشاهی، غلامرضا قربانی، حمید رضا رحمانی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده

هدف از این بررسی ارزیابی وضعیت تغذیه‌ای گاوداری‌های اصفهان و هم‌چنین بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین نیتروژن اوره شیر و باروری در نخستین تلقیح پس از زایمان بود. بدین منظور نمونه‌های شیر وخون به ترتیب از ۲۹۰ و۱۷۰ رأس گاو شیری هلشتاین از ۹ گاوداری صنعتی جمع آوری شد. نمونه‌های مواد غذایی نیز برای تعیین رابطه بین نیتروژن اوره شیر و درصد پروتئین و انرژی تخمینی جیره جمع‌آوری شد. محاسبه رابطه بین نیتروژن اوره خون و شیر با استفاده از رگرسیون ساده خطی نشان داد که یک رابطه بسیار نزدیکی بین این دو وجود دارد. هم‌چنین، روابط رگرسیونی نشان می‌دهد که درصد پروتئین جیره و نسبت پروتئین به انرژی تخمینی جیره به ترتیب تنها ۷ و۱۰ درصد از تغییرهای نیتروژن اوره شیر را توجیه می‌کند. علت پایین بودن ضریب تبیین، احتمالاً به‌دلیل مدیریت تغذیه‌ای نامطلوب و نوسانات ترکیب‌های جیره در روزهای مختلف بوده است. برای تعیین رابطه نیتروژن اوره شیر و باروری از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یک رابطه منفی منحنی شکلی بین نیتروژن اوره شیر و احتمال آبستنی در اولین تلقیح وجود داشت، به‌طوری‌که احتمال آبستنی گاوها با غلظت نیتروژن اوره شیر ۵/۱۶ تا ۱۹ میلی‌گرم در دسی‌لیتر بیشتر از گاوها با نیتروژن اوره شیر کمتر از ۵/۱۶ و یا بیشتر از ۱۹ میلی گرم در دسی‌لیتر بود. احتمال آبستنی گاوهای با نیتروژن اوره شیر ۵/۱۶ تا ۱۹ میلی‌گرم در دسی لیتر ۹۴/۱ برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر کمتر از ۱۴ میلی‌گرم در دسی‌لیتر و ۶۳/۱ برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر ۱۴ تا ۵/۱۶ میلی‌گرم در دسی لیتر بود. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که اگرچه نیتروژن اوره شیر ابزار مناسبی برای مدیریت تغذیه‌ای گاوهای شیری است، ولی به‌عنوان یک ابزار برای کنترل بازده تولید مثلی مناسب نمی‌باشد.
ملیحه اکرمی ابرقویی، عبدالرحمان محمدخانی، غلامرضا ربیعی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

با توجه به اهمیت تغذیه درختان میوه در طول فصل رشد و نقش مهم آن در رشد، باروری و کیفیت میوه، همچنین کاربرد روز افزون محرک‌های زیستی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین راهبردهای سیستم‌های کشاورزی پایدار، در پژوهشی اثر محلول‌پاشی چند محرک زیستی بر برخی از ویژگی‌های رشد رویشی و غلظت عناصر برگ درخت زردآلو رقم شکرپاره با هدف بهبود شاخص‌های کمّی و کیفی آن، در بهار ۱۳۹۴ در منطقه ابرکوه از توابع استان یزد بررسی شد. این آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با اعمال هفت تیمار تغذیه‌ای شامل شاهد (محلول‌پاشی با آب)، اسید هیومیک یک و دو در هزار، ترکیبات آمینواسید‌دار آمینول‌فورته سه و شش در هزار و هیومی‌فورته نیم و یک در هزار در چهار تکرار که هر تکرار شامل یک درخت هشت‌ساله بود، انجام گرفت. محرک‌های زیستی به‌صورت محلول‌پاشی در دو نوبت، دو هفته بعد از مرحله تمام گل و یک ماه پس از آن اعمال شد. نتایج به‌دست آمده نشان داد که اثر محرک‌ها بر رشد شاخه‌های سال جاری و بر میزان عناصر پرمصرف و کم‌مصرف برگ به‌جز میزان پتاسیم معنی‌دار بود (۰/۰۰۳=p). درحالی که اثر آنها بر میزان کلروفیل اختلاف معنی‌داری را نشان نداد. بیشترین میزان رشد طولی (۱۱۵ سانتی‌متر) و کمترین میزان رشد قطری (۹/۷۱ میلی‌متر) شاخه‌های سال جاری با کاربرد آمینول‌فورته سه در هزار به‌دست آمد. حداکثر میزان نیتروژن (۲/۴۶ درصد) و فسفر (۰/۱۴ درصد) برگ با کاربرد هیومی‌فورته یک در هزار دیده شد، درحالی‌که حداکثر میزان عناصر کم‌مصرف تحت تأثیر اسید هیومیک دو در هزار حاصل شد. به‌نظر می‌رسد به‌منظور افزایش رشد رویشی و تغذیه بهینه درخت زردآلو، محلول‌پاشی با محرک‌های زیستی آمینول‌فورته سه در هزار و اسید هیومیک دو در هزار در زمان دو هفته بعد از تمام گل و یک ماه پس از آن می‌تواند مفید باشد.


محمدحسن قدسی، مسعود اصفهانی، محمد مهدی طهرانی، علی اعلمی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر مدیریت تغذیه با مصرف زئولیت بر کارایی مصرف کود و بهره‌وری آب دو رقم ذرت در شرایط کم‌آبیاری، آزمایشی در سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ در مؤسسه تحقیقات خاک و آب کشور به‌صورت کرت‌های خرد شده فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آبیاری در دو سطح؛ آبیاری کامل و کم‌آبیاری (۷۰ درصد آبیاری کامل) به‌عنوان عامل اصلی و ترکیب فاکتوریل پنج سطح کودی(شیوه رایج زارعین منطقه، شیوه رایج به‌علاوه ۱۰ تن در هکتار زئولیت از منبع کلینوپتیلولیت، شیوه توصیه شده، شیوه توصیه شده به‌علاوه ۱۰ تن در هکتار زئولیت از منبع کلینوپتیلولیت، شاهد بدون مصرف کود) و دو رقم ذرت (دیررس (سینگل کراس ۷۰۴) و زودرس (سینگل کراس فجر)) به‌عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که کم‌آبیاری باعث کاهش عملکرد دانه ارقام ذرت شد (۱۷ و ۲۰ درصد به‌ترتیب در ارقام فجر و ۷۰۴). شیوه مصرف کود بر کلیه صفات گیاهی مورد ارزیابی این پژوهش اثر معنی‌دار داشت. در شرایط کم‌آبیاری بیشترین عملکرد دانه ارقام ذرت از تیمار کود توصیه شده + زئولیت حاصل شد (ارقام ۷۰۴ و ۲۶۰ به‌ترتیب ۷۹۳۴/۳ و ۷۷۹۳/۸ کیلوگرم در هکتار) که نسبت به تیمار کود توصیه شده + زئولیت در شرایط آبیاری کامل به‌ترتیب ۷ و ۱۵ درصد کاهش داشت. نتایج این آزمایش نشان داد که با مدیریت مناسب کودی همراه با مصرف ۱۰ تن در هکتار زئولیت، با صرفه‌جویی ۳۰ درصد در مصرف آب آبیاری (۲۱۰۰ مترمکعب در هکتار)، می‌توان عملکرد دانه مناسبی به‌دست آورد.

لاله پروین، محمد حسین قرینه، آیدین خدایی جوقان، علی مشتطی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

در راستای تحقق تولید غذای سالم و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی، مصرف کودهای آلی در کشت‌وکار گیاهان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار شده است. به‌منظور بررسی اثر غلظت و زمان‌های مختلف محلول‌پاشی هیومیک‌اسید بر ویژگی‌های فیزیولوژیک و ویژگی‌های کیفی تریتیکاله، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال زراعی ۹۷-۱۳۹۶ اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل زمان محلول‌پاشی در چهار سطح به‌عنوان عامل اصلی (پنجه‌زنی، ساقه رفتن، ظهور برگ پرچم، گرده افشانی) و غلظت هیومیک‌ اسید در چهار سطح به‌عنوان عامل فرعی (صفر، ۲۰۰، ۴۰۰ و ۶۰۰ میلی‌گرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد که محلول‌پاشی در مراحل برگ پرچم و گرده‌افشانی بیشترین تأثیر را بر صفات فیزیولوژیک داشت. غلظت ۶۰۰ میلی‌گرم در لیتر هیومیک ‌اسید بیشترین میزان کلروفیل b، شاخص سطح برگ و شاخص سبزینگی و غلظت ۴۰۰ میلی‌گرم در لیتر بیشترین میزان کلروفیل a را به خود اختصاص داد. بیشترین آهن دانه (۴۰/۴۴ میلی‌گرم در کیلوگرم) مربوط به تیمار زمان پنجه‌زنی و غلظت ۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر بود. بیشترین منگنز دانه (۳۰/۷۳ میلی‌گرم در کیلوگرم) به محلول‌پاشی در زمان ساقه رفتن و غلظت ۲۰۰ تعلق داشت. بیشترین عملکرد پروتئین (۷۴۵/۶۵ کیلوگرم در هکتار) از محلول‌پاشی غلظت ۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر هیومیک ‌اسید در مرحله برگ پرچم به‌دست آمد. نتایج این آزمایش نشان داد که با محلول‌پاشی هیومیک ‌اسید می‌توان ویزگی‌های کیفی و تجمع عناصر ریزمغذی اندام هوایی و دانه تریتیکاله را بهبود بخشید.

جلال کلاهدوز شاهرودی، حسین سیدالاسلامی، رحیم عبادی، بیژن حاتمی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده

وجود سوسک شکارگر Cybocephalus fodori minor در ایران برای اولین‌بار در سال ۱۳۸۱ گزارش شد. با توجه به انجام بررسی‌های محدود در زمینه چرخه زیستی سوسک‌های شکارگر جنس Cybocephalus و به ویژه سوسک شکارگر C. fodori ، چرخه زیستی و میزان تغذیه این شکارگر، روی سپردار واوی پسته برای اولین ‌بار در شرایط آزمایشگاهی ( دمای  ۲±۲۵ درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی ۵±۶۵ درصد و دوره نوری ۱۶ ساعت روشنایی) مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایشگاه، دوره نشو و نمای سوسک شکارگر C. f. minor در شش مرحله زیستی شامل تخم، سه سن لاروی، شفیره و حشره کامل بررسی شد. طول دوره یک نسل این سوسک شکارگر (بدون احتساب طول عمر حشرات کامل) در شرایط آزمایشگاه در حشرات نر، بین ۴۳ تا ۴۶ و در حشرات ماده، ۳۸ تا ۴۲ روز بود. طول دوره‌های جنینی، لاروهای سن یک، دو، سه، شفیر‌گی، طول عمر حشرات کامل نر، ماده و دوره‌های قبل و بعد از تخم‌ریزی این زیرگونه در شرایط آزمایشگاه به ترتیب ۱/۰ ± ۸/۸، ۱/۰± ۲/۵، ۱/۰ ± ۴/۳، ۱/۰ ± ۸/۶، ۳/۰ ± ۳/۱۷، ۲/۲ ± ۲/۵۹، ۱/۳ ± ۸/۶۵، ۶/۱ ± ۸/۶ و ۵/۰ ± ۵/۳ روز محاسبه شد. میانگین تعداد تخم حشرات ماده در طول دوره زندگی خود روی سپردار واوی پسته ۲/۶ ±۷/۶۴ عدد بود که در زیر سپرها قرار داده شد. نسبت جنسی این حشره در شرایط آزمایشگاهی و مزرعه ۱:۱ تعیین شد. میزان تغذیه روزانه حشره کامل ماده، نر، لاروهای سن یک، دو و سه این شکارگر از حشرات کامل ماده سپردار واوی پسته در آزمایشگاه به ترتیب ۵/۳ ± ۱/۷، ۲/۲ ± ۹/۶، ۲/۰ ± ۸/۱، ۲/۰ ± ۷/۳ و ۳/۰ ± ۹/۵ عدد بود. این شاخص‌ها برای تغدیه شکارگر از تخم و پوره سن دو شپشک نیز محاسبه شد. با توجه به طول عمر بیشتر حشرات کامل، بیشترین میزان شکارگری در طول یک نسل در این مرحله انجام می‌گیرد.
یعقوب حسینی، جهانشاه صالح، محمدرضا چاکرالحسینی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

کوددهی متعادل باغ‌ها مستلزم آگاهی از وضعیت تغذیه‌ای درختان است. یکی از روش‌های کاربردی مورد استفاده برای اطلاع از وضعیت تغذیه‌ای باغ‌ها روش تشخیص چندگانه عناصر غذایی است. این روش در سه منطقه مهم کشت لیموترش در استان هرمزگان و به‌منظور ارزیابی وضعیت تغذیه‌ای باغ‌ها اجرا شد. مقایسه بین نتایج حاصل از پژوهش حاضر و استاندارد غلظت‌های عناصر غذایی در لیموترش نشان داد که کمبود عناصر نیتروژن، پتاسیم، منگنز، محدود‌کننده‌های عمده تولید لیموترش در باغ‌های هرمزگان بودند. علاوه بر این، زیادی عناصر فسفر، کلر، آهن و بور نیز تأثیر نامطلوبی بر عملکرد محصول لیمو نشان دادند. غلظت بهینه عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلر در برگ لیموترش باغ‌های مورد مطالعه برای رسیدن به عملکرد نزدیک به ۱۵۰ کیلوگرم بر درخت برای عناصر گفته شده به‌ترتیب ۲/۸۸، ۰/۲۸، ۱/۳۱، ۰/۲۷ درصد و برای عناصر آهن، منگنز، روی، مس و بور به‌ترتیب ۲۲۲/۲۶، ۱۱/۵۷، ۴/۶۳، ۶/۶۷ و ۲۲۲/۸۰ میلی‌گرم در کیلوگرم وزن خشک برگ به‌دست آمد. بنابراین، توصیه می‌شود مصرف عناصری همچون نیتروژن، منگنز و پتاسیم در اولویت مصرف در این باغ‌ها قرار گیرد. همچنین بایستی با بهره‌گیری از راهکارهایی نظیر اعمال برخه آبشویی، کاربرد کودهای نیتروژنی نوع نیتراتی و مانند اینها، اثرات منفی بور و کلر بر رشد و عملکرد گیاه کاهش داده شود.

محسن اعراب، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
دوره ۱۲، شماره ۴۳ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

در این پژوهش از ۸۵۲ رأس گاو شیرده هلشتاین چند شکم زا در اواسط شیردهی در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع آشیانه‌ای با دو تیمار شامل شهرستان اصفهان و شهرستان برخوار - میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : از ۱ تا ۵ رأس گاو شیری، دو: از ۶ تا ۱۰ رأس گاو شیری و سه: از ۱۱ تا ۲۰ رأس گاو شیری بود استفاده شد. جهت مقایسه میانگین‌های مواد معذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون T جفت شده استفاده گردید. نتایج به‌دست آمده از پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی، انرژی ویژه شیردهی، پروتئین قابل سوخت و ساز، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر، گوگرد، سلنیم، روی، مس، ید، ویتامین A، ویتامین D، ویتامین E، پروتئین قابل تجزیه در شکمبه، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری بدون اثر معنی‌دار و بر مصرف پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه اثر معنی‌دار داشت (۰۵/۰>P)نوع شهرستان بر نیاز مواد مغذی تأثیر معنی‌داری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز در هر شهرستان به ازاء هر رأس گاو شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک مصرفی، مگاکالری انرژی ویژه شیردهی، گرم پروتئین قابل سوخت و ساز، گرم کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر و گوگرد قابل جذب، میلی‌گرم در کیلوگرم سلنیم، روی، مس و ید، واحد بین المللی در روز ویتامین A، ویتامین D و ویتامین E، گرم در روز پروتئین قابل تجزیه و غیرقابل تجزیه در شکمبه، درصد ماده خشک دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری به ترتیب برابر با ۶/۱-، ۵/۲-، ۲/۶۳۰-، ۸/۲۱-، ۵-، ۶/۴۰، ۰، ۳/۳-، ۲/۴۴، ۴/۷-، ۱۱/۳-، ۷/۳۸-، ۲۶/۳-، ۴۵/۴-، ۱۴۸۳۴-، ۲۳۴-، ۵/۳۴۲-، ۵/۵۴۲-، ۸۸۶-، ۵/۲۸، ۵/۱۷ و ۴/۱۰- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز در فسفر، منیزیم و سدیم بدون اختلاف آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنی‌دار بود (۰۵/۰>P).نتایج این پژوهش نشان داد با تغذیه گاوهای شیری با جیره‌های حاوی کنجاله‌های پروتئینی و مکمل‌های معدنی و ویتامینی می‌توان تولید شیر و درصد پروتئین شیر گاوهای شیری نژاد هلشتاین مناطق روستایی را بهبود بخشید.


محسن اعراب ، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
دوره ۱۲، شماره ۴۳ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

  در این پژوهش از ۶۰۰ رأس گوساله شیری نژاد هلشتاین یک تا سه ماهه، در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع ترتیبی (آشیانه‌ای) با دو تیمار شامل شهرستان‌های اصفهان و برخوار- میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : گاوداری ۱ تا ۵ رأس گاو شیری، دو : گاوداری ۶ تا ۱۰ رأس گاو شیری و سه : گاوداری ۱۱ تا ۲۰ رأس گاو شیری استفاده گردید. برای مقایسه میانگین‌های مواد مغذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون t جفت شده استفاده شد. نتایج پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی (شیر کامل و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، گوگرد، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، روی، ویتامین‌های D،  A و E  اثر معنی‌داری نداشت. نوع تیمار (شهرستان) بر نیاز مواد مغذی برای گوساله‌های شیری اثر معنی‌داری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز به ازای هر رأس گوساله شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک شیر مصرفی، ماده خشک خوراک آغازین، مگاکالری در کیلوگرم انرژی ویژه رشد، گرم پروتئین خام، درصد از ماده خشک کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، و گوگرد، میلی‌گرم در کیلوگرم کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، روی و سلنیم، واحد بین المللی در کیلوگرم ویتامین‌های D،  A و E به ترتیب برابر با ۱۵/۰-، ۰۹۲/۰-، ۱۶۵/۰-، ۷/۱۷-، ۰۹/۰-، ۱/۰، ۰۸/۰، ۵۳/۰، ۶۴/۰، ۰، ۰۱/۰، ۱/۰-، ۲/۷-، ۳۲/۰-، ۹/۳۶-، ۱/۱۴-، ۱۲/۰-، ۵/۰، ۴۴۹۹-، ۵۱۵- و ۸/۴۰- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز فسفر، سدیم، گوگرد و روی بدون تفاوت آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنی‌دار بود (۰۵/۰>P ). نتایج این پژوهش نشان داد گوساله‌های شیری در جیره خود با کمبود ماده خشک مصرفی (شیر و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، ویتامین A ، ویتامین D و ویتامین E روبه‌رو بوده که می‌توان با افزایش در میزان شیر مصرفی و خوراک آغازین مکمل شده با منابع پروتئینی با کیفیت و مکمل‌های معدنی و ویتامینی این کمبود را جبران نمود.



صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به Isfahan University of Technology - مجله تولید و فرآوری محصولات زراعی و باغی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق