جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای روغن دانه

عبدالله حسن‌زاده قورت‌تپه، حامد جوادی،
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر کاربرد کودهای زیستی و نیتروژن بر عملکرد، اجزای عملکرد و روغن کلزا، آزمایش مزرعه‌ای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دکتر نخجوانی ارومیه به‌صورت اسپلیت‌ پلات در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار بر روی کلزای رقم بهاره هایولا ۴۰۱ اجرا شد. فاکتور اصلی شامل سه سطح کود نیتروژن (صفر، ۷۵ و ۱۵۰ کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره) و فاکتور فرعی شامل چهار سطح کود بیولوژیک (تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر، تلقیح بذر با باکتری آزوسپریلوم، تلقیح بذر با باکتری ازتوباکتر و آزوسپریلوم و عدم تلقیح بذر با باکتری) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که تأثیر تیمارهای کود نیتروژن، تأثیر تلقیح بذر با باکتری و هم‌چنین اثر متقابل آنها بر صفات مهم زراعی از جمله عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و عملکرد روغن در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی‌داری داشتند. ترکیب کودی تلقیح بذر با ازتوباکتر و آزوسپریلوم و کود نیتروژن (۱۵۰ کیلوگرم در هکتار)، بیشترین عملکرد دانه (۲/۳۱۴۲ کیلوگرم در هکتار) را تولید کرد که نسبت به تیمار شاهد یا عدم مصرف نیتروژن و عدم تلقیح بذر با باکتری ۵۸/۱۷۰ درصد افزایش داشت. بیشترین میزان عملکرد روغن نیز از ترکیب کودی نیتروژن (۱۵۰ کیلوگرم در هکتار) + تلفیح با ازتوباکتر و آزوسپریلوم با عملکرد ۵۵/۱۳۳۴ کیلوگرم در هکتار حاصل شد، که نسبت به تیمار شاهد ۰۲/۱۵۱ درصد افزایش داشت. با توجه به نتایج حاصله، کاربرد کودهای زیستی ازتوباکتر و آزوسپریلوم توأم با کود شیمیایی نیتروژنه می‌تواند در افزایش عملکرد دانه و روغن کلزا مؤثر باشد.


محسن عدالت، صادق شهراسبی، سید عبدالرضا کاظمینی ، یحیی امام،
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

از جمله راه‌کارهای عملی برای کنترل علف­های هرز، کشت گیاهان پوششی زمستانه مانند گندم و جو می­باشد. به‌منظور بررسی اثر گیاهان پوششی و مقادیر مختلف نیتروژن بر کنترل علف­های هرز در کشت کلزا، آزمایشی مزرعه­ای به‌صورت کرت­های خرد شده در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی ۱۳۹۳ - ۱۳۹۲ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. تیمارها شامل سطوح نیتروژن (۷۵ و ۱۵۰کیلوگرم در هکتار) به­عنوان فاکتور اصلی و گیاه پوششی (شاهد، ۲۵% گندم، ۵۰% گندم، ۷۵% گندم، ۲۵% جو، ۵۰% جو و ۷۵% جو) به‌عنوان فاکتور فرعی بود. نتایج نشان داد که تفاوت معنی‌داری بین کاربرد و عدم کاربرد گیاه پوششی و برهمکنش آنها با نیتروژن بر ویژگی‌های اندازه‌گیری شده وجود داشت. گیاه پوششی جو در مهار علف­های هرز نسبت به گندم از توانایی رقابتی بالاتری برخوردار بود به گونه‌ای که کمترین تراکم، وزن خشک و ارتفاع علف هرز از برهمکنش مقادیر گیاه پوششی جو در نیتروژن، به‌دست آمد. به‌طورکلی بیشترین عملکرد دانه (۵۲۹۰ کیلوگرم در هکتار) و عملکرد روغن کلزا (۱۷۶۰ کیلوگرم در هکتار) در تیمار ۱۵۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار با ۵۰% گیاه پوششی جو به‌دست آمد ولی تفاوت معنی‌داری با تیمار ۷۵ کیلوگرم نیتروژن در هکتار و ۵۰% گیاه پوششی گندم نداشت.


غلامرضا خواجوئی نژاد، حمدالله کاظمی، هوشنگ آلیاری، عزیز جوانشیر، محمد جواد آروین،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

این بررسی به منظور تعیین اثر رژیم‌های مختلف آبیاری و تراکم کاشت بر میزان عملکرد و کیفیت دانه در سه رقم سویا، طرح اسپلیت فاکتوریل براساس بلوک‌های کامل تصادفی، در سه تکرار و به مدت دو سال اجرا گردید. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، میزان عملکرد دانه و هم‌چنین میزان روغن و پروتئین موجود در دانه، در هر دو سال آزمایش تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری، تراکم کاشت و رقم قرار گرفت. مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته و در واحد سطح به ترتیب در تیمارهای آبیاری I۲ و I۴ به دست آمد. علاوه بر آن، مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته به ترتیب در تراکم‌های کاشت D۱ و D۴ و در واحد سطح به ترتیب در تراکم‌های کاشت D۳ و D۱ حاصل شد. در بین ارقام نیز، حداکثر عملکرد دانه، هم در بوته و هم واحد سطح، به رقم V۲ و حداقل آن به رقم V۳ تعلق داشت. درصد روغن دانه در تیمارهای I۱، D۱ و V۲ حداکثر و در تیمارهای I۴، D۴ و V۳ حداقل بود، در صورتی که درصد پروتئین دانه در تیمارهای I۴، D۴ و V۱ بیشترین و در تیمارهای I۱، D۱ و V۳ کمترین میزان بود. بالاترین کارآیی مصرف آب در تیمار آبیاری I۳ و کمترین آن در تیمار آبیاری I۱ حاصل شد. بالاترین کارآیی مصرف آب براساس عملکرد بیولوژیک در رقم V۲ و براساس عملکرد دانه در رقم V۱ به دست آمد، در صورتی که کمترین کارآیی مصرف آب براساس بیولوژیک و دانه به ترتیب به ارقام V۱ و V۳ تعلق داشت. جهت افزایش تولید عملکرد در واحد سطح، اعمال تیمارهای I۲V۲D۳ توصیه می‌شود.
محمد امیری، امیرحسین شیرانی راد، سید علیرضا ولدآبادی، جهانفر دانشیان، حمیدرضا ذاکرین،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر هیومیک اسید در پایداری عملکرد دانه ارقام کلزا در تراکم‌های بوته مختلف، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به‌مدت دو سال زراعی (۱۳۹۵-۱۳۹۳) در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا شد که در آن تراکم بوته در سه سطح شامل (۴۰، ۶۰ و ۸۰ بوته در متر‌مربع)، هیومیک اسید در دو سطح شامل عدم کاربرد (محلول‌پاشی با آب خالص) و کاربرد هیومیک اسید (با غلظت سه در هزار در دو مرحله شش‌برگی و غنچه‌دهی) بهصورت فاکتوریل در کرتهای اصلی و شش رقم بهاره کلزا شامل RGS۰۰۳، Zafar، Julius، Jerry، Zabol۱۰ وHyola۴۸۱۵ درکرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که اثر برهم‌کنش تراکم بوته × هیومیک اسید × رقم بر صفات عملکرد دانه، عملکرد روغن دانه، تعداد دانه در خوررجین، تعداد خورجین در بوته، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت و اثر متقابل دوگانه تراکم بوته × رقم بر صفات درصد روغن دانه، وزن هزار دانه، کلروفیل a، b و کل در سطح یک درصد معنیدار شد. به‌طور کلی افزایش تراکم بوته به‌دلیل رقابت شدید بین بوته‌ها سبب تأثیر سوء بیشتر بر صفات مورد آزمون شد. به‌طوری که در تراکم ۴۰ بوته در متر‌مربع و کاربرد هیومیک اسید، رقم Jerry بالاترین تعداد دانه در خورجین و تعداد خورجین در بوته را به‌ترتیب با میانگین ۶/۲۴ و ۷/۲۰۰ عدد و بیشترین وزن هزار دانه با میانگین ۹/۴ گرم را داشت. علاوه‌بر این، رقم Jerry در تراکم ۴۰ بوته در متر‌مربع و کاربرد هیومیک اسید با میانگین ۵۴۱۲ و ۲۱۹۶ کیلوگرم در هکتار، به‌ترتیب بیشترین عملکرد دانه و عملکرد روغن دانه را به خود اختصاص داد. بر این اساس ارقام مورد آزمون، پاسخ مثبتی به کاربرد هیومیک اسید در تراکمهای مختلف بوته، به‌ویژه در تراکم ۴۰ بوته در متر‌مربع نشان دادند. همچنین رقم Jerry در تراکم ۴۰ بوته در متر‌مربع و کاربرد هیومیک اسید، بالاترین عملکرد دانه و عملکرد روغن دانه را به خود اختصاص داد
 

قدرت‌اله سعیدی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

آفتابگردان (.Helianthus annuus L) نقش مهمی در تأمین روغن نباتی مورد نیاز کشور دارد و تأمین عناصر غذایی گیاه در خاک جهت حصول عملکرد بالا و کیفیت مطلوب دانه آن ضروری می‌باشد. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر تیمارهای کودی عناصر غذایی پرمصرف و کم مصرف بر عملکرد دانه و سایر صفات زراعی آفتابگردان انجام شد. در این آزمایش تأثیر سیزده تیمار کودی به عنوان فاکتور اصلی بر صفات زراعی دو رقم هیبرید آفتابگردان شامل ‌های‌سان ۳۳ و اروفلور به عنوان فاکتور فرعی در یک آزمایش کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر متقابل معنی‌داری بین تیمار‌های کودی و ارقام وجود داشت و تأثیر تیمارهای کودی وابسته به رقم بود. به طور کلی تمام تیمارهای کودی دارای عناصر غذایی Fe ,K, P, N Mn , Zn, موجب کاهش معنی‌دار یا غیر معنی‌دار میانگین‌های قطر طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح در رقم اروفلور گردید. در رقم های‌سان ۳۳ افزودن عناصر غذایی N ، P و K تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه نداشت. تأثیر کودهای شیمیایی دارای Zn یا Mn به صورت مخلوط با خاک و یا محلول‌پاشی بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد در رقم های سان ۳۳ معنی‌دار نبود. اضافه کردن کود آهن دار (سکسترون) به خاک موجب افزایش معنی‌دار عملکرد دانه در رقم های‌سان۳۳ شد، ولی تأثیر معنی‌داری بر درصد روغن دانه آن نداشت، به طوری که در این رقم تیمارهای شاهد، NPK و NPK + Fe به ترتیب دارای عملکرد دانه برابر ۴۹۴۶ ، ۵۱۵۵ و ۷۰۹۰ کیلوگرم در هکتار و مقدار روغن دانه برابر ۷۲/۴۰، ۱۰/۴۳ و ۰۷/۴۳ درصد بودند. تأثیر تیمارهای کودی بر درصد روغن دانه معنی‌دار نبود، بنابراین تغییرات عملکرد روغن در تیمارهای مختلف ناشی از تغییرات عملکرد دانه آنها می‌باشد. ضرایب هم‌بستگی و تجزیه رگرسیون نشان داد که تغییرات عملکرد دانه بیشتر و به ترتیب اهمیت ناشی از تغییرات وزن دانه و قطر طبق بود. به طور کلی به نظر می‌رسد در خاک مورد آزمایش اضافه کردن کود آهن دار به خاک از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت باشد و می‌تواند موجب افزایش عملکرد دانه و روغن در رقم های‌سان ۳۳ شود.
قدرت‌اله سعیدی، آزاده صدقی،
دوره ۱۲، شماره ۴۵ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر جداگانه و توأم عناصر غذایی  Zn، Fe، Nو Mn بر عملکرد دانه و دیگر صفات زراعی کلزا  (.Brassica napus L)، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال ۱۳۸۵ اجرا گردید. در این آزمایش که به‌صورت کرت‌های خرد شده انجام شد، تأثیر یازده تیمار کودی به‌عنوان فاکتور اصلی بر صفات زراعی دو رقم کلزا شامل اکاپی و زرفام به‌عنوان فاکتور فرعی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شد. نتایج نشان داد که هیچ‌کدام از تیمارهای کودی تأثیر معنی‌داری را بر تعداد روز تا رسیدگی نداشتند. استفاده از Fe + NPK به‌طور معنی‌داری موجب افزایش ارتفاع بوته درهر دو رقم گردید. اثر تیمارهای کودی بر تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف معنی‌دار نبود. تیمار‌های کودی NP، K، Nو NK به‌طور معنی‌دار موجب افزایش وزن هزار دانه در رقم اکاپی شد، ولی NPK + Fe موجب کاهش معنی‌دار این صفت و افزایش غیر معنی‌دار تعداد دانه در غلاف در رقم زرفام گردید. تیمار‌های کودی NPK، Nو NPK + Fe نیز به‌ترتیب موجب افزایش ۱۳، ۷ و۴۳ درصد عملکرد دانه گردید. براساس متوسط دو رقم، استفاده از نیتروژن موجب افزایش معنی‌دار درصد روغن دانه شد ولی اثر متقابل معنی‌دار بین ارقام و تیمارهای کودی نشان داد که استفاده از K و NP موجب کاهش معنی‌دار درصد روغن در رقم زرفام گردید.تیمارهای کودی  NPK،  NوNPK + Fe تأثیر بیشتری را بر درصد روغن دانه و عملکرد روغن داشتند، به‌طوری‌که میانگین درصد روغن دانه و عملکرد روغن در تیمارهای شاهدNPK، N و NPK + Fe به‌ترتیب برابر ۷/ ۳۹، ۷/۴۱، ۴/۳۹ و ۸/۳۹ درصد و ۱/۶۸۱، ۴/۸۱۶، ۲/۷۳۰ و ۳/۹۸۳ کیلوگرم در هکتار بود که نشان می‌دهد استفاده از N و Fe موجب افزایش عملکرد دانه و روغن در هر دو رقم شده است. استفاده از کودهای دارای Zn و Mn نیز اثر معنی‌داری را بر عملکرد و میزان روغن دانه نداشت. در این مطالعه تغییرات عملکرد دانه و روغن اساساً و به‌ترتیب ناشی از تغییرات تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه بود. به‌طور کلی به‌نظر می‌رسد استفاده از N و Fe در شرایط اقلیمی و خاکی مشابه با این منطقه می‌تواند از لحاظ اقتصادی دارای اهمیت و موجب افزایش عملکرد دانه و روغن در کلزا شود.
قدرت‌اله سعیدی،
دوره ۱۲، شماره ۴۵ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سیزده تیمار کودی ( به عنوان فاکتور اصلی) بر صفات زراعی دو رقم کنجد ( به عنوان فاکتور فرعی) در یک آزمایش کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در اصفهان انجام شد. نتایج نشان داد که هیچ یک از تیمارهای کودی دارای عناصر غذاییMn،Zn ،Fe ،K،P ،N , تأثیر معنی‌داری بر اجزای عملکرد، عملکرد دانه و روغن نداشتند، ولی مصرف هم زمان همه عناصر نسبت به تیمار شاهد موجب کاهش معنی‌دار تعداد روز تا رسیدگی شد. اثر متقابل معنی‌دار بین رقم و تیمارهای کودی برای درصد روغن دانه نیز نشان داد که مصرف عناصر غذایی NPK، P،Nو NPK+Fe+Zn در توده مبارکه و مصرف عناصر غذایی N+K در توده اردستان موجب کاهش معنی‌دار درصد روغن دانه آنها گردید و بقیه تیمارهای کودهی تأثیر معنی‌داری بر درصد روغن دانه نداشتند. توده مبارکه نیز به‌طور معنی‌داری نسبت به توده اردستان از ارتفاع بوته بیشتر، تعداد دانه در کپسول بیشتر، وزن هزار دانه کمتر،‌عملکرد دانه در بوته و در هکتار بیشتر، درصد روغن در دانه کمتر و عملکرد روغن بیشتری برخوردار بود. عملکرد دانه در توده مبارکه و اردستان به ترتیب ۱۶۴۶ و ۱۱۶۹ کیلوگرم در هکتار و درصد روغن دانه آنها به ترتیب برابر ۸۸/۵۲ و ۸۱/۵۳ بود. ضرایب هم‌بستگی و تجزیه رگرسیون نشان داد که تغییرات عملکرد دانه بیشتر ناشی از تغییرات تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول بود و این دو صفت از اجزای اصلی عملکرد دانه در کنجد بودند. عملکرد روغن نیز هم‌بستگی بسیار بالایی را با عملکرد دانه نشان داد (**۹۹/۰= r)، ولی ضریب هم‌بستگی آن با درصد روغن دانه بسیار کم و غیر معنی‌دار بود (۱۰/۰- = r)، بنابراین این طور استنباط می شود که عملکرد دانه عامل اصلی تعیین کننده عملکرد روغن بوده است.
مصطفی احمدی، محمد جعفر بحرانی،
دوره ۱۳، شماره ۴۸ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

 ٣٠ و ٦٠ کیل وگرم در هکتار ) بر عملکرد کمی و کیفی سه رقم کنجد ، به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود نیتروژنه ( ٠ داراب ١٤ ، زرقان و دشتستان)، آزمایشی درسال ١٣٨٦ در ایستگاه تحقیقات کشاورز ی و منابع طبیعی استان ) (Sesamum indicum L. ) بوشهر انجام گرفت . آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلو ک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. کاربرد نیتروژن بر تعداد کپسول در ساقه اصلی، تعداد کپسول در بوته، تعداد شاخ ه های فرعی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و درصد روغن دانه تأثیر معن ی داری داشت، اما بر وزن هزار دانه تأثیر معن ی داری مشاهده نگردید . شاخص برداشت در بین سطوح کودی نیتروژن ٣٠ و ٦٠ کیلوگرم در هکتار اختلاف معن ی داری نداشت. با افزایش میزان کود نیتروژن عملکرد دانه در کل یه ارقام به صورت معنی داری افزایش یافت. ولی واکنش هریک از ارقام در کاربرد میزا ن های مختلف نیتروژن یکسان نب ود. این پژوهش نشان داد که کنجد رقم محلی دشتستان با کاربرد تیما ر کودی ٦٠ کیلوگرم نیتروژن در شرایط منطقه کشت، در بسیاری از صفات مورد مطالعه به ویژه عملکرد دانه نسبت به دو رقم محلی زرقان و داراب ١٤ برتری دارد، ولی از لحاظ کیفی رقم داراب ١٤ در مقایسه با دو رقم دیگر دارای درصد روغن بالاتری بود.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به Isfahan University of Technology - مجله تولید و فرآوری محصولات زراعی و باغی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق