جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰۱ نتیجه برای سن

مصطفی حیدری، علیرضا رضاپور،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

به منظور بررسی اثر تنش خشکی و مقادیر مختلف کود گوگرد بر عملکرد دانه، غلظت عناصر غذایی و میزان کلروفیل گیاه دارویی سیاه‌دانه، آزمایشی به صورت کرت‌های خرده شده و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۸۸ در شهرستان قائن اجرا گردید. سطوح آبیاری به صورت آبیاری پس از ۵۰ ، ۱۰۰ و۱۵۰ میلی‌متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A به عنوان عامل اصلی و چهار سطح کود گوگرد شامل صفر، ۷۵، ۱۵۰ و ۲۲۵ کیلوگرم در هکتار از منبع گوگرد بنتونیت‌دار به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج تجزیه آماری داده‌ها نشان داد که تنش خشکی تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه و درصد اسانس گیاه دارویی سیاه‌دانه دارد. عملکرد دانه در تیمار۱۵۰ میلی‌متر در مقایسه با تیمار ۵۰ میلی‌متر تبخیر از تشت ۸/۲۲ درصد و اسانس ۶/۲۷ درصد کاسته شدند. کاربرد کود گوگرد سبب افزایش عملکرد دانه شد. مصرف ۲۲۵ کیلوگرم در هکتار کود گوگرد عملکرد دانه را ۲/۷ درصد افزایش داد. تنش خشکی و تیمار کود گوگرد تأثیر معنی‌داری تنها بر میزان کلروفیل a داشتند. در این بین، تنش خشکی سبب کاهش و به کارگیری کود گوگرد تا سطح ۲۲۵ کیلوگرم در هکتار سبب افزایش کلروفیل a گردیدند. در این آزمایش، تنش خشکی از مقدار پتاسیم کاست و بر میزان تجمع سدیم و کلسیم در برگ‌های‌ گیاه سیاه‌ دانه افزود. استفاده از کود گوگرد هر چند دارای تأثیر معنی‌داری بر میزان پتاسیم و منیزیم در اندام‌های هوایی بود، اما بر جذب و تجمع عناصر سدیم و کلسیم تأثیر معنی‌داری نداشت.
مجید افیونی، یحیی رضایی نژاد، بابک خیامباشی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۷ )
چکیده

لجن فاضلاب منبعی غنی از عناصر غذایی گیاه به شمار می‌رود و به همین علت به عنوان یک کود ارزان قیمت مورد توجه کشاورزان قرار گرفته است. اما وجود فلزات سمی در لجن فاضلاب و امکان جذب این عناصر توسط گیاه و ورود آنها به زنجیره غذایی انسان و حیوان نباید از نظر دور بماند. هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان جذب فلزات سنگین توسط گیاه در زمینهای تیمار شده با لجن فاضلاب و تعیین اثر تجمعی و باقیمانده لجن فاضلاب بر جذب این عناصر به وسیله گیاه می‌باشد. این مطالعه در مزرعه، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار، دو گیاه (کاهو، .Lactuca sativa L و اسنفناج .Spinacia oleracea L) و سه سطح لجن فاضلاب (صفر، ۵/۲۲ و ۴۵ تن در هکتار) انجام گرفت. برای تعیین اثر باقیمانده و تجمعی لجن بر جذب فلزات به وسیله گیاه، هر کرت به دو قسمت تقسیم گردید. در یک قسمت بدون افزودن لجن و در قسمت دیگر با افزودن مجدد لجن به مقدار تیمارهای ذکر شده در بالا، اقدام به کشت گیاهان گردید. در هر مرحله غلظت کل و غلظت قابل عصاره‌گیری عناصر سنگین به وسیله EDTA در خاک تعیین گردید. غلظت فلزات سنگین در اندام هوایی و ریشه گیاهان جداگانه اندازه‌گیری شد. غلظت کل مس،‌ روی و سرب با افزایش سطح لجن فاضلاب در خاک افزایش یافت، اما این افزایشها معنی‌دار نبودند. اضافه کردن لجن فاضلاب باعث افزایش معنی‌دار غلظت قابل عصاره‌گیری مس، روی و سرب به وسیله EDTA در خاک و جذب این فلزات توسط گیاه گردید. اما اثر باقیمانده و تجمعی لجن بر غلظت قابل عصاره‌گیری و جذب فلزات در گیاهان معنی‌دار نبود. عملکرد هر دو گیاه با افزایش لجن به صورت معنی‌دار افزایش یافت.


تیمور سهرابی، رضا اصیل منش،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۷۷ )
چکیده

طراحی و اجرای یک سیستم آبیاری ممکن است به درستی و یا به طور نامناسب انجام پذیرد بنابراین مطالعه و ارزیابی سیستم آبیاری برای مدیریت روشن می‌سازد که آیا بهره‌برداری از سیستم کنونی را ادامه دهد یا آنرا بهبود بخشد. هدف اصلی این مطالعه تعیین عوامل ارزیابی سیستم آبیاری بارانی از نوع عقربه‌ای بود که معمولاً در عملکرد سیستم آبیاری مؤثر هستند. سپس بر اساس نتایج حاصله، راه حلی برای بهبود مصرف آب آبیاری و مسایل طراحی ارائه گردید. برای نیل به اهداف مذکور مشخصات خاک، گیاه و پارامترهای طراحی تعیین شد. ابتدا برای آبیاری ذرت، در زمینی با خاک لوم سیلتی در مزرعه ۵۰۰ هکتاری وزارت کشاورزی (در شمال شرقی مشکین آباد کرج) سیستم آبیاری بارانی عقربه‌ای طراحی گردید و با وضعیت موجود این سیستم مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی در چهار ردیف شعاعی، قوطیهای نمونه‌برداری به فواصل ۶ متری قرار داده شد. سپس کلیه عوامل ارزیابی نظیر بازده کاربرد پتانسیل، بازده کاربرد واقعی و توزیع یکنواختی با تجزیه و تحلیل داده‌های صحرایی، محاسبه شد. متوسط عوامل ارزیابی مذکور در طول فصل زراعی برای سیستم آبیاری بارانی سنترپیوت به ترتیب ۷۹، ۸/۷۵ و ۸۴ درصد تعیین گردید. تجزیه و تحلیل عوامل ارزیابی نشان داد که سیستم آبیاری از کارایی مناسبی برخوردار نیست. ضمناً مقادیر نسبتاً کم توزیع یکنواختی و بازده کاربرد پتانسیل به علت ناسازگاری شرایط کارکرد و طراحی سیستم بوده است. اختلاف بین بازده‌های کاربرد واقعی و پتانسیل، مبین مشکلات مدیریتی در بهره‌برداری از سیستم را می‌باشد.
جواد پوررضا، جواد میرمحمدصادقی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۷۷ )
چکیده

به منظور مطالعه امکان جایگزینی سطوح مختلف جو با ذرت در جیره جوجه‌های گوشتی از ۶۰۰ قطعه جوجه یکروزه گوشتی تجارتی، از سن ۱ تا ۵۶ روزگی استفاده شد. در یک طرح کاملاً تصادفی، هر یک از ۱۰ جیره آزمایشی که در آنها جو با و بدون پیه در سطوح صفر (گروه شاهد)،‌ ۵، ۱۰، ۲۰ و ۴۰ درصد جایگزین ذرت شده بود به ۴ تکرار ۱۵ جوجه‌ای داده شد. جیره‌ها از لحاظ انرژی و ازت یکسان بودند. در سن ۴۲، ۴۹ و ۵۶ روزگی از هر تکرار یک مرغ و یک خروس ذبح و چربی حفره بطنی آنها اندازه‌گیری شد. اضافه وزن بدن، غذای مصرفی و ضریب تبدیل غذا در اثر سطوح مختلف جو، با و بدون پیه، در سن ۴۲ روزگی اختلاف معنی‌داری نداشتند. افزایش میزان جو تاثیری بر وزن بدن در سن ۵۶ روزگی نداشت. افزودن ۴ درصد پیه باعث بهبود نسبی ضریب تبدیل غذا در جیره‌های حاوی سطوح جو گردید. چربی حفره بطنی در اثر افزودن ۴ درصد پیه در خروسها و مرغها افزایش یافت. افزایش سن کشتار باعث افزایش چربی حفره بطنی در هر دو جنس شد. چربی حفره بطنی در مرغها بیشتر از خروسها بود.
سعید نواب‌پور،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده

به منظور بررسی اهمیت برگ پرچم در جو زراعی (واریته هوردآ) از نظر برخی صفات فیزیولوژیک و بیان برخی ژن‏های مهم فتوسنتزی و پیری برگ، آزمایشی در شرایط مزرعه در سال ۲۰۰۳ در محل ایستگاه تحقیقاتی دانشگاه وارویک انگلستان انجام شد. به منظور افزایش دقت و امکان مقایسه آماری میانگین صفات مورد مطالعه، آزمایش با چهار تکرار صورت پذیرفت. نمونه‌برداری تصادفی از برگ پرچم و سایر برگ‏ها در سه زمان تعیین شده طی دوره رشد انجام گرفت. صفات مورد ارزیابی شامل میزان کلروفیل a و b، مقدار ۲CO خالص تثبیت شده برگ، نسبت Fv/Fm، شاخص سطح اکسیداسیون سلولی (TBARM) و بیان ژن‏های فتوسنتزی و پیری برگ بودند. میزان تغییرات کلروفیل طی مراحل نمونه‌برداری روند کاهشی نشان داد. این مسأله در مورد سایر برگ‏ها شدت بیشتری داشت. میزان تثبیت ۲CO خالص در برگ پرچم ضمن برتری مقداری، ثبات بیشتری نیز طی مراحل نمونه‌برداری نسبت به سایر برگ‏ها داشت. میزان شاخص سطح اکسیداسیونی سلولی در خلال مراحل پیری برگ به سرعت افزایش یافت. بیان ژن‏های فتوسنتزی RCBS، LhcII و Cab تشابه نسبی زیادی داشتند و عموماً با پیشرفت پیری برگ، به ویژه در مورد سایر برگ‏ها، به طور قابل توجهی کاهش داشتند. در مورد ژن‏های وابسته به پیری، تنوع قابل ملاحظه‌ای حاصل گردید. الگوی بیان ژن‏های پیری MTI و CATI شباهت زیادی داشتند، ولی ژن‏های SODI و SAG۱۲ بیان متفاوتی را نشان دادند. جمع‌بندی نتایج مبین نقش ارزنده برگ پرچم در افزایش تولید دانه بود. این مهم با توجه به تداوم فتوسنتز، میزان کلروفیل و سرعت نسبی کمتر بروز تنش اکسیداتیو طی روند پیری در برگ پرچم، در مقایسه با سایر برگ‏ها، توجیه پذیر بود. در این راستا، فعالیت ژن‏های فتوسنتزی و ژن‏های واجد نقش هموستاتیک در خلال پیری بیان ممتازی در برگ پرچم نشان دادند.


فریبا امینی، محمدرضا امیرجانی،
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

با توجه به مسأله آلودگی ناشی از فلزات سنگین از جمله نیکل و سرب و خطرات ناشی از این آلودگی برای گیاهان و در نتیجه انسان‌ها پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان انباشته‌سازی این دو فلز در این گیاه و اثر آنها بر فرآیند فتوسنتز از طریق بررسی تغییر محتوای کلروفیل انجام گردید. بذرگیاه یونجه رقم قره یونجه درون گلدان کشت گردید و گیاهان حاصل پس از ۲۱ روز با غلظت‌های ۰، ۲، ۴، ۶ و ۸ میلی مولار کلرید نیکل و کلریدسرب تیمار گردیدند و سپس در دو مرحله ۲ و ۱۵ روز پس از تیمار میزان کلروفیل برگ‌ها و فلزات سنگین جذب شده در اندام هوایی و ریشه بررسی و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان کلروفیل کل در گیاهان تیمار شده نسبت به گیاه شاهد به‌طور معنی‌داری کاهش یافت. میزان نیکل و سرب در گیاهان تیمار شده با فلزات سنگین نسبت به گیاهان شاهد به‌طور معنی‌داری افزایش یافته و این افزایش در بخش‌های هوایی نسبت به ریشه‌ها در هر دو تیمار و در غلظت‌های مختلف هر تیمار بیشتر بود. به نظر می‌رسد گیاه یونجه تا حدی به‌عنوان یک گیاه انباشتگر فلزات نیکل و سرب عمل می‌کند. این تجمع در بخش‌های هوایی از این جهت می‌تواند اهمیت داشته باشد که تغذیه دام‌ها از برگ این گیاهان در محیط‌های آلوده به این فلزات می‌تواند سلامت این دام‌ها و در نهایت انسان‌ها را تهدید کند.
محمدعلی ادریس، جواد پوررضا، سعید انصاری،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۸ )
چکیده

این تحقیق به منظور بررسی صفت تولید تخم مرغ بر روی گله‌ای از مرغان بومی اصفهان و نیز آمیخته‌های آنها با سه نژاد خارجی اصلاح شده به اجرا درآمد. صفات سن بلوغ جنسی، وزن اولین تخم مرغ، تعداد و وزن تخم مرغ، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی و تولید تخم مرغ طی دوره تخمگذاری (سن بلوغ تا ۵۲ هفتگی) به طور انفرادی بر روی ۷۷۴ مرغ آماربرداری گردید. نتایج حاصله نشان می‌دهد که از نظر وزن اولین تخم مرغ تفاوت معنی‌داری در بین چهار گروه ژنتیکی وجود ندارد (۰۵/۰>p)، در حالی که صفات سن بلوغ جنسی، تعداد و وزن تخم مرغ، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی به طور معنی‌داری تحت تأثیر گروه ژنتیکی قرار گرفته است (۰۱/۰>p). مقدار ضرایب وراثت‌پذیری اعداد ادغام شده کلیه گروهها (به روش اجزاء واریانس پدری) برای صفات سن بلوغ جنسی،‌ وزن اولین تخم مرغ، تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی به ترتیب ۱۰/۰ ±۲۴/۰، ۰۸/۰ ±۰۳/۰، ۱۲/۰ ±۴۱/۰، ۱۲/۰ ±۴۸/۰، ۰۹/۰ ±۱۳/۰ و ۰۹/۰ ±۱۸/۰ برآورد شد. در تجزیه کلی داده‌ها، تولید تخم مرغ از بلوغ تا ۳۴ هفتگی همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی مثبتی با تولید تخم مرغ تا ۵۲ هفتگی نشان داد (۷۱/۰ = rp و ۱۱/۰  ۷۴/۰ = rg). این مقادیر مبین وجود یک رابطه نسبتاً مناسب در کل گروهها است. به علاوه تولید تخم مرغ تا ۳۴ هفتگی همبستگی منفی با ضریب تبدیل غذایی طی همین دوره داشته است (۸۱/۰- = rp و ۵۳/۰ rg=-۹۲/۰, rg). برآوردهای تنوع ژنتیکی و فنوتیپی در این مطالعه نشان می‌دهد که انتخاب بر اساس تولید تخم مرغ تا ۳۴ هفتگی نه تنها می‌تواند به طور مؤثری برای بهبود تولید تخم مرغ در طی دوره تخمگذاری استفاده بشود، بلکه ممکن است منجر به افزایش عملکرد در کل دوره تخمگذاری گردد.
مصطفی حیدری، فاطمه فرزانه،
دوره ۳، شماره ۸ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

به منظور بررسی اثر تنش شوری و سه نوع کود نیتروژن بر برخی ویژگی‌های گیاه اسفرزه، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۸۹ در دانشگاه زابل انجام گرفت. سه سطح شوری (صفر، ۱۰۰ و ۲۰۰ میلی‌مولار نمک کلرید سدیم) به‌عنوان فاکتور اول و دو منبع نیتروژن به سه شکل (نیترات از منبع نیترات کلسیم، آمونیوم از منبع سولفات آمونیوم و ترکیب نیترات و آمونیوم به نسبت یک دوم از هر منبع) به‌عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شدند. کاشت در گلدان‌های حاوی ماسه شسته شده صورت گرفت. بعد از جوانه‌زنی، تغذیه گیاهان با استفاده از محلول غذایی هوگلند که براساس تیمارهای نیتروژنی تهیه شده بود انجام گرفت. اعمال تنش شوری از مرحله دو برگی برای گیاهان آغاز شد. نتایج نشان داد که شوری تأثیر معنی‌داری بر وزن هزار دانه، طول سنبله، میزان موسیلاژ دانه و شاخص تورم بذر گیاه اسفرزه دارد. با افزایش شوری، از طول سنبله به میزان ۵/۲۱ درصد و وزن هزار دانه به مقدار ۳/۲۷ درصد کاسته شد. در بین چهار صفت فوق، برهمکنش شوری و نوع تغذیه نیتروژنی تنها بر طول سنبله معنی‌دار بود. بیشترین طول سنبله در تیمار شوری شاهد و کاربرد کود آمونیوم حاصل شد. شوری بر تجمع یون‌های سدیم و کلر در بخش هوایی افزوده و از مقدار پتاسیم کاست. تیمارهای نوع تغذیه نیتروژن و برهمکنش آنها با شوری نیز بر میزان تجمع این سه عنصر معنی‏دار بودند. بیشترین غلظت سدیم در شوری۲۰۰ میلی‌مولار و پتاسیم در سطح شوری شاهد و از منبع نیتروژن آمونیوم حاصل گردید.
ایرج ملک محمدی، علی شفیعی علویجه،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۷۹ )
چکیده

ترویج بنا به رسالت وجودی خویش، در پی یافت و حل مسئله، همواره به شدت نیازمند جوی با تفاهم بین مردم و مسئولان است. برای دست‌یابی به تفاهم‌سنجی مورد نیاز ترویج، در این تحقیق سعی شد روشی برای محاسبه ضریب تفاهم ابداع و در یک مطالعه موردی آزمون شود. در این زمینه وضعیت عشایر ایل جرقویه اصفهان مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی مسائل و مشکلات ایل مزبور در خصوص مشکلات مبتلا به آنها از امور دام و منابع طبیعی، نسبت به بررسی نظریات مسئولان، یعنی مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان نیز اقدام شد. بنابراین، جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان اصفهان از یک طرف (مشتمل بر ۳۲ نفر) و عشایر جرقویه از طرف دیگر (مشتمل بر ۷۵ مسئول خانوار) بود. وسیله تحقیق دو نوع پرسش‌نامه مجزا بود که در ۵۲ سؤال مربوط به مشکلات یاد شده در ییلاق و قشلاق مشترک بودند. پس از جمع‌بندی مسائل و مشکلات عشایر از جنبه‌های یاد شده، نسبت به ارزش‌گذاری آنها اقدام شد. سپس با بهره‌گیری از مقیاس ترتیبی، میانگین رتبه‌ای هر یک از مشکلات در دو گروه عشایر و مسئولان محاسبه گردید. در درون هر گروه از پاسخ‌گویان، با استفاده از آماره کروسکال والیس و در بین دو گروه مزبور با استفاده از آماره من وایتنی- یو مقایسه صورت گرفت.

 نتایج نشان داد که بین نظریات عشایر در مورد بهره‌برداری از مراتع، چه توسط خود آنها و چه توسط روستاییان، نیز در مورد تأمین علوفه دستی برای دام در منطقه ییلاق، وحدت نظر وجود ندارد. ولی آنها در دیگر موارد ذکر شده با یکدیگر هم عقیده بودند. در بین مسئولان نیز تفاهم معنی‌داری در خصوص ۵۲ مشکل مورد مطالعه وجود داشت. مقایسه نظریات موافق عشایر با نظریات مسئولان، حاکی از تفاهم معنی‌داری در خصوص ۴۸ مشکل در امور دام و منابع طبیعی مبتلا به عشایر بود. از این روش می‌توان برای سنجش تفاهم مردم و مسؤولان در زمینه مسائل و مشکلات متنوع، از جمله کشاورزی و منابع طبیعی، به خوبی بهره جست و مشکلات مورد تفاهم را اولویت‌بندی و برای حل آنها برنامه‌ریزی کرد.


محمود احمدپور برازجانی، غلامرضا سلطانی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۷۹ )
چکیده

تأمین پروتئین از آبزیان به عنوان یک غذای سالم، به دلیل وابستگی ناچیز تکنولوژی صید به خارج یکی از اهداف مهم ایران است. پس به جاست در چارچوب ضوابط و مقرراتی، برای پایداری انباره آبزیان، در افزایش بهره‌وری از این منبع، با استفاده از فن‌آوری پیشرفته‌تر تلاش گردد. به طور کلی روش‌های صید رایج در سواحل جنوب را بر حسب وضعیت فن‌آوری صید و نیز طول مدت هر نوبت صید می‌توان به سه دسته سنتی، نیمه صنعتی و صنعتی تقسیم کرد. در این مطالعه بهره‌وری نیروی کار در صید سنتی و صید نیمه صنعتی با یکدیگر مقایسه شده است. داده‌های مورد نیاز این تحقیق با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی و ضمن مصاحبه مستقیم با صیادان استان بوشهر و تکمیل ۳۵ پرسش‌نامه به دست آمد. برای محاسبه بهره‌وری نهایی و متوسط نیروی کار صیادی، از تابع صید به فرم متعالی استفاده گردید.

 برای میگو و ماهی دو تابع به صورت جداگانه برآورد شد. نتایج حاصل از تخمین توابع در هر دو مورد نشان داد که بهره‌وری نهایی و متوسط نیروی کار در شناورهای نیمه صنعتی به طور معنی‌دار بیشتر از شناورهای سنتی است


حمیدرضا رحمانی، محمود کلباسی، شاپور حاج‌رسولیها،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۹ )
چکیده

سرب حاصل از سوخت وسایل نقلیه به عنوان مهم‌ترین و بیشترین منبع آلوده‌کننده محیط ذکر گردیده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی آلودگی خاک به وسیله ذرات سرب خارج شده از اگزوز اتومبیل‌ها در بزرگراه‌های رشت – انزلی (منطقه انزلی)، کلاچای – رامسر (منطقه رامسر)، تهران – کرج (منطقه کرج) و تهران – اصفهان (منطقه دلیجان) صورت گرفت. در هر بزرگراه راستایی به طول ۱۰۰ متر عمود بر جاده، در یک یا دو طرف انتخاب گردید و در فواصل و عمق‌های مشخص از جاده نمونه‌برداری به عمل آمد. نمونه‌های خاک به آزمایشگاه منتقل شد و بعضی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی، و هم‌چنین غلظت سرب کل نمونه‌ها بعداز عصاره‌گیری، با اسید نیتریک پنج مولار تعیین گردید.

نتایج نشان داد که غلظت سرب در حاشیه بزرگراه‌ها، به ویژه در سطح خاک، در مقایسه با غلظت زمینه بسیار بیشتر است، و با افزایش فاصله از جاده به صورت نمایی کاهش می‌یابد. در مورد عمق خاک (به استثنای یک مورد)، بیشترین غلظت سرب در هر فاصله از جاده، در عمق سطحی خاک (صفر تا پنج سانتی‌متر) اندازه‌گیری شد، که نشان‌دهنده جذب تثبیت سرب در سطح خاک می‌باشد. غلظت سرب نمونه‌های خاک حاشیه جاده‌ها با حجم ترافیک هم‌بستگی مستقیم و خوبی داشت.


یحیی رضایی نژاد، مجید افیونی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۹ )
چکیده

با توجه به تولید روزافزون مواد آلی، به ویژه لجن فاضلاب و کمپوست، از نظر زیست محیطی احتمالاً مطمئن‌ترین راه پیش‌گیری از انباشته شدن این مواد، افزودن آنها به زمین‌های کشاورزی است. معذالک خطرات احتمالی ناشی از اضافه کردن مواد آلی به زمین‌های کشاورزی، باید قبل از ارزش کودی و اقتصادی آن مورد بررسی قرار گیرد. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر مواد آلی بر خواص شیمایی خاک، جذب عناصر غذایی و فلزات سنگین به وسیله ذرت و عملکرد آن می‌باشد. این آزمایش به صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار کودی، شامل کود گاوی، لجن فاضلاب، کمپوست زباله شهری و کود شیمیایی انجام گرفت. کودهای آلی به مقدار ۵۰ تن در هکتار و کود شیمیایی به مقدار ۲۵۰ کیلوگرم فسفات دی آمونیوم و ۲۵۰ کیلوگرم اوره (به صورت سرک) در هکتار به کرت‌ها اضافه شد.

 کودهای آلی باعث افزایش معنی‌دار ماده آلی، مقدار قابل استخراج روی، مس، سرب و آهن به وسیله EDTA، فسفر و پتاسیم قابل جذب، و درصد کل ازت در خاک گردید. غلظت و جذب عناصر غذایی در اندام هوایی و دانه ذرت تیمارهای مختلف دارای تفاوت معنی‌دار بود، در صورتی که غلظت سرب و کادمیوم در این اندام‌ها تفاوت معنی‌داری را نشان نداد. عملکرد علوفه و دانه ذرت در بین تیمارها دارای تفاوت معنی‌داری بود، به طوری که کود گاوی و لجن فاضلاب دارای بیشترین، و کمپوست دارای کمترین تاثیر بر عملکرد بودند. بنابراین، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که کود گاوی و لجن فاضلاب از پتانسیل زیادی برخوردار می‌باشند، و می‌توان از آنها برای باروری خاک استفاده کرد. غلظت فلزات سنگین در ذرت، و انباشت آنها در خاک، به مراتب کمتر از استانداردهای تعیین شده بود.


آزاده خبازی پور، سید عبداله افتخاری، نوراله معلمی ، سید محمدحسن مرتضوی،
دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده

این تحقیق به منظور ارزیابی تأثیر اسید‌جیبرلیک و پاکلوبوترازول به ترتیب بر بهبود گلدهی و کاهش رشد رویشی توت‌فرنگی در جهت افزایش محصول‌دهی انجام شد. اسید‌جیبرلیک و پاکلوبوترازول از تنظیم کنندگان رشد گیاهی هستند. اسید‌جیبرلیک می‌تواند به-عنوان افزایش دهنده و پاکلوبوترازول به‌عنوان کندکننده رشد عمل کند. در این آزمایش اسید‌جیبرلیک در غلظت ۱۰۰ میلی گرم در لیتر در زمان‌های ۳۰ و۹۰ روز پس از کشت و پاکلوبوترازول در غلظت ۱۵۰ میلی‌گرم در لیتر در زمان ۵۰ روز پس از کشت در قالب طرح کرت خرد شده با سه تکرار روی دو رقم توت‌فرنگی دیامنت و پاروس تیمار شدند. نتایج نشان داد که محلول‌پاشی برگی اسید‌جیبرلیک در زمان ۳۰ روز پس از کشت به اضافه پاکلوبوترازول روی دو رقم، گلدهی، مقدار محصول و مواد جامد محلول میوه را کاهش داد ولی طول ساقه رونده را تا ۱۲۷ سانتی‌متر افزایش داد. کاربرد اسید‌جیبرلیک ۹۰ روز پس از کشت میانگین گلدهی را تا ۲۵ گل افزایش داد ولی مقدار میوه افزایش نیافت. تیمار پاکلوبوترازول تولید ساقه رونده را به شدت کاهش داد ولی بر تعداد برگ و طول دمبرگ اثر نداشت. هم‌چنین تیمارها تأثیری بر میزان کلروفیل برگ نداشتند. بیشترین و کمترین وزن میوه مربوط به رقم دیامنت بود که به ترتیب در تیمار شاهد با ۸/۱۷ گرم و تیمار دو مرحله اسید‌جیبرلیک به اضافه پاکلوبوترازول با ۸/۳ گرم به‌دست آمد. در کل با تیمار اسید‌جیبرلیک میوه‌دهی بهبود نیافت و تیمار پاکلوبوترازول در کاهش تعداد ساقه رونده بیشتر از دیگر ویژگی‌های رویشی موثر بود.
وحید اکبری، رسول جلیلی مرندی، ناصر عباسپور،
دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده

در مناطق خشک و نیمه خشک، آب مهم‌ترین عامل محدود کننده‌ تولید محصولات کشاورزی بوده و زیتون یکی از مهم‌ترین درختان میوه‌ رشد یافته در این مناطق است. به منظور بررسی اثر تیمار سایکوسل بر برخی ویژگی‌های فیزیولوژیکی دو رقم زیتون (ماری و میشن) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی گلخانه‌ای به صورت فاکتوریل سه عامله در قالب طرح بلوک‌‌های کامل تصادفی با سه تکرار و در مدت نهایی چهار ماه انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سایکوسل (در سه سطح؛ صفر، ۵۰۰ و ۱۰۰۰ میلی‌گرم در لیتر)، تنش خشکی (در سه سطح فواصل آبیاری ۵ ، ۱۰ و ۱۵ روزه) و دو رقم زیتون (ماری و میشن) بود. نتایج نشان داد که افزایش سطوح خشکی موجب افزایش تعداد روزنه‌ها در واحد سطح برگ و کاهش سطوح فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنه‌ای، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه در هر دو رقم شد. هم‌چنین نتایج نشان داد که تیمارهای سایکوسل موجب افزایش؛ تعداد روزنه‌ها در واحد سطح برگ، افزایش فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنه‌ای و وزن خشک برگ در مقایسه با شاهد شد ولی تأثیر معنی‌داری بر وزن خشک ساقه و ریشه نشان نداد. بر اساس صفات مورد ارزیابی، رقم میشن نسبت به رقم ماری مقاومت بیشتری به خشکی نشان داد. به طور کلی نتایج نشان داد که استفاده از سایکوسل میتواند موجب بهبود فتوسنتز در شرایط تنش خشکی شود.
محسن بذرافشان، یحیی امام، سید رشید فلاح شمسی،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

فن‌آوری سنجش از دور در پژوهش‌های محیط‌زیست و کشاورزی استفاده گسترده‌ای دارد و امروزه به منبع ارزشمند و مطمئنی از اطلاعات برای مدیریت تولید گیاهان زراعی و ارزیابی عرضه و تقاضای جهانی این محصولات تبدیل شده است. هدف از این پژوهش بررسی امکان استفاده از داده‌های سنجنده MODIS و شاخص‌های پوشش گیاهی مبتنی بر آنها جهت پایش رشد چغندرقند بود. به همین منظور از داده‌های بازتاب سطحی باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک این سنجنده در دوره‌‌های هشت روزه و تفکیک‌پذیری مکانی ۲۵۰ متر که از مجموعه MOD۰۹Q۱ بود، استفاده شد. داده‌ها در گستره زمانی دهه پایانی اردیبهشت تا دهه آغازین آذر ۱۳۹۰ و از مزارع چغندرقند منطقه اقلید استان فارس تهیه شد. نتایج نشان داد که اگرچه در آغاز دوره رشد چغندرقند تفاوت بازتاب نور قرمز و مادون قرمز نزدیک نسبتاً کم بود، اما با رشد و گسترش شاخساره و کامل شدن زمین پوش این تفاوت به بیشترین مقدار رسید. بیشترین جذب طیف قرمز و بازتاب مادون قرمز نزدیک در زمان بیشترین پوشش گیاهی و کاهش چشمگیر بازتاب مادون قرمز نزدیک و افزایش نسبی بازتاب قرمز در زمان برداشت مشاهده ‌شد. توانایی شاخص RVI در نشان دادن وضعیت جذب و بازتاب نور قرمز در طول دوره رشد سایه‌انداز چغندرقند مشخص شد. هم‌چنین الگوی تغییرات شاخص‌های SR و NDVI به خوبی چگونگی رشد چغندرقند در طول زمان را نشان داد. بنابراین در شرایط اقلیمی و مدیریت زراعی موجود واحدهای کشاورزی استان و کشور، داده‌های MODIS و شاخص‌های پوشش گیاهی می‌توانند در پایش تغییرات رشد سایه‌اندازهای گیاهان زراعی از جمله چغندرقند کاربرد داشته باشند.
افسانه شول، محمد حسین شمشیری، عبدالرضا اخگر، مجید اسماعیلی‌زاده،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

پسته یکی از محصولات مهم صادراتی کشور است و با توجه به میزان کم بارندگی در ایران تولید آن با مشکل کمبود آب روبرو شده است. یکی از راه‌هایی که در سال‌های اخیر برای مقابله با کم آبی و تنش خشکی در گیاهان مورد استفاده قرار گرفته، استفاده از قارچ-های میکوریز و باکتری‌های حل‌کننده فسفات است. بنابراین به منظور بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریز آربوسکولار Glomus mosseae و باکتری سودوموناس فلورسنس سویه P۵۲ بر جذب عناصر غذایی توسط نهال‌های پسته رقم قزوینی در شرایط تنش خشکی، یک آزمایش گلخانه‌ای با چهار سطح تنش خشکی (۱۰۰درصد ظرفیت مزرعه (FC) به‌عنوان شاهد و سطوح ۷۵، ۵۰ و ۲۵ درصد FC) و چهار سطح از کود زیستی (گیاهان بدون میکوریز و باکتری به‌عنوان گیاهان شاهد، میکوریز به‌تنهایی (۱۰۰ گرم مایه تلقیح میکوریز در هر گلدان)، باکتری به‌تنهایی (دو میلی‌لیتر از سوسپانسیون باکتری در هر گلدان) و ترکیب میکوریز و باکتری (۱۰۰ گرم مایه تلقیح میکوریز و دو میلی‌لیتر از سوسپانسیون باکتری در هر گلدان)) به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. این آزمایش بین سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰ روی نهال‌هایی با سن سه ماه انجام شد و تعداد نهال‌ها در هر گلدان سه عدد بود. در این آزمایش کاربرد باکتری در شرایط خشکی روی درصد آلودگی ریشه اثر معنی‌داری نداشت. صرفه‌نظر از اثر تیمار باکتری، افزایش خشکی سبب افزایش آلودگی ریشه شد. میزان فسفر با کاربرد کود زیستی افزایش یافت و در بیشتر موارد بیشترین میزان فسفر در تیمار میکوریز و تیمار ترکیبی باکتری و میکوریز در تنش خشکی ۵۰ و ۲۵ درصد ظرفیت مزرعه به‌دست آمد. بیشترین محتوای پتاسیم شاخساره در تیمار ترکیبی میکوریز و باکتری مشاهده شد. بیشترین میزان کلسیم ریشه در تنش خشکی ۲۵ درصد ظرفیت مزرعه ثبت شد. تنش خشکی سبب افزایش معنی‌دار عناصر کم مصرف در سطح ۲۵ درصد ظرفیت مزرعه نسبت به شاهد شد درحالی‌که در ریشه بی‌تأثیر بود. در نهایت، نتایج این مطالعه نشان داد که در بیشتر موارد تیمار ترکیبی میکوریز و باکتری با افزایش عناصر و به‌خصوص فسفر در تنش خشکی شدید، سبب افزایش مقاومت به خشکی در نهال‌ها شد.
زهرا کریمیان، علی تهرانی فر، محمد بنایان، مجید عزیزی ، فاطمه کاظمی،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

تعیین میزان رشد و فاصله کشت درختان در فضاهای سبز شهری امروزه به صورت یکی از ضرورت‌های برنامه‌های طراحی کاشت و مدیریت فضای سبز در آمده است. به منظور تعیین میزان و سرعت رشد دو گونه درختی زیتون تلخ و توت زینتی داده‌برداری از ابعاد مختلف درخت شامل ارتفاع کل، ارتفاع تنه و قطر تاج درختان در سنین مختلف، در محوطه پردیس دانشگاه فردوسی مشهد و در طی فصل رشد سبز آن‌ها انجام شد. تجزیه رگرسیون این ابعاد به عنوان متغیر وابسته با سن به عنوان متغیر مستقل مدل‌های مختلفی را ایجاد کردند که می‌توانند برای تخمین میزان رشد ابعاد اندازه گیری شده این دو گونه طی زمان مورد استفاده قرار گیرند. نتایج تجزیه‌ها نشان داد که در بین مدل‌های برارش شده، بالاترین ضرایب رگرسیون مربوط به توابع خطی، چند جمله‌ای و نمایی است، اما تابع لگاریتمی به عنوان قابل قبول‌ترین مدل برای تخمین ابعاد اندازه‌گیری شده در طی زمان در دو گونه زیتون تلخ (ارتفاع کل ۸۷/۰=R۲، ارتفاع تنه ۶۷/۰=R۲، قطر تاج ۶۷/۰=R۲) و توت زینتی (ارتفاع کل ۶۰/۰= R۲، ارتفاع تنه۴۰/۰=R۲، قطر تاج ۶۵/۰=R۲) معرفی شدند. همچنین در هر دو گونه بیشترین سرعت رشد ابعاد اندازه‌گیری شده همزمان با افزایش سن تا ۱۵ سالگی در قطر تاج یا رشد عرضی شاخساره درختان دیده شد.
طیبه حرفی، سید جلال طباطبائی،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

هدف اصلی از این آزمایش اندازه‌گیری نیترات قسمت هوایی گیاه و میزان کلروفیل برگ‌ها است که از طریق آن بتوان نیترات هیپوکتیل را پیش‌بینی نمود. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با ٥ سطح نیتروژن (۰،۲۵، ٥٠، ١٠٠ و ۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر) و ٥ تکرار با دو رقم تربچه (Cherry Belle و Sparkler) در گلدان‌های حاوی پرلایت انجام شد. پارامترهای اندازه‌گیری شده در این تحقیق شامل: ویژگی‌های رویشی (سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، هیپوکتیل و طول و قطر هیپوکتیل)، نیترات وزن تر دمبرگ و هیپوکتیل، نیترات وزن خشک برگ و هیپوکتیل، مواد جامد محلول هیپوکتیل و دمبرگ و شاخص کلروفیل برگ بود. در این تحقیق همبستگی مثبت در سطح احتمال پنج درصد بین شاخص کلروفیل برگ و نیترات ماده تر هیپوکتیل در زمان برداشت بین ارقام مشاهده شد (۸۹۶/۰ cherry bell=۲r و ۸۴۱/۰ SPARKLER= ۲r) و همبستگی مثبت بین نیترات ماده تر هیپوکتیل و دمبرگ و بین نیترات ماده خشک هیپوکتیل و برگ تربچه وجود داشت. براساس معادلات به‌دست آمده به ازای افزایش ۱ واحد نیترات دمبرگ، نیترات هیپوکتیل ۲۱۲/ واحد در رقم Cherry Bell و ۲۶۶/۰ واحد در رقم Sparkler افزایش یافت. نتایج نشان داد که تست شیره دمبرگ، تکنیک سریع و با ارزش برای اطلاع از وضعیت نیترات تربچه است.


مهری عسکری، شیما حسین‌خانی هزاوه، فریبا امینی،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

دی‌اکسیدگوگرد (SO۲) یکی از آلاینده‌های مهم اتمسفر است که سبب القاء اثرات منفی در فیزیولوژی و بیوشیمی سلولی گیاهان می‌شود. از طرفی تلقیح ریزوبیومی می‌تواند سبب افزایش مقاومت گیاه نسبت به تنش‌های زیستی و غیر زیستی شود. در این مطالعه، اثرات غلظت‌های مختلف گاز دی‌اکسیدگوگرد (۰، ۵/۰، ۱، ۵/۱ و ppm ۲) بر میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی، پرولین، پروتئین، گوگرد، پتاسیم و فسفر گیاه یونجه تلقیح‌یافته با ریزوبیوم (سویه بومی و استاندارد) در شهر اراک ارزیابی شد. نتایج نشان داد که غلظت‌های بالای دی‌اکسیدگوگرد (۱، ۵/۱ و ۲ppm) سبب کاهش میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی، پروتئین، پتاسیم، فسفر و افزایش مقدار گوگرد و پرولین در مقایسه با گیاهان کنترل شد. در غلظت پایین گاز SO۲ ( ppm۵/۰) افزایش میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی، پروتئین، پتاسیم و فسفر مشاهده شد. تلقیح ریزوبیومی به‌تنهایی سبب افزایش میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی، پروتئین، پتاسیم و فسفر شد ولی بر مقدار پرولین و جذب عنصر گوگرد تأثیر معنی‌داری نداشت. تلقیح یونجه با دو سویه ریزوبیوم تغییرات ناشی از غلظت‌های بالای گاز SO۲ را بر این شاخص‌های بیوشیمیایی به‌طور معنی‌داری (در سطح ۰۱/۰) در مقایسه با گیاهان شاهد کاهش داد. بنابراین مایه تلقیح ریزوبیومی می‌تواند مقاومت گیاهان میزبان را نسبت به تنش آلودگی SO۲ هوا افزایش دهد و به‌عنوان کود زیستی استفاده شود.
سید احمد خاتون آبادی، امیر مظفر امینی، عبدالطاهر میرزاعلی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۰ )
چکیده

تجربه نشان داده است که در حفظ و احیای مراتع، هر نوع برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری متمرکز و بدون حضور و مشارکت مردم ناموفق بوده است. از این رو، پژوهشی با هدف تعیین عوامل بازدارنده مشارکت دامداران در طرح‌های احیای مراتع، در منطقه آق‌قلا از شهرستان گرگان به اجرا درآمد. روش انجام تحقیق مشاهده مستقیم بود، که در آن از شیوه پیمایشی استفاده گردید. هم چنین، برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسش‌نامه همراه با مصاحبه استفاده شد. جامعه آماری شامل دو گروه، یکی کارشناسان تهیه‌کننده طرح‌های مرتع‌داری و دیگری دامداران منطقه بود.

 نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بر اساس نظریات کارشناسان، به ترتیب عوامل آموزشی، اقتصادی، برنامه‌ریزی و اجتماعی بیشترین تاثیر را در عدم مشارکت دامداران منطقه دارند. ولی بر پایه نظریات دامداران، به ترتیب عوامل برنامه‌ریزی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی بیشترین اثر را در عدم مشارکتشان داشته است.



صفحه ۱ از ۶    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به Isfahan University of Technology - مجله تولید و فرآوری محصولات زراعی و باغی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق