۷۱ نتیجه برای شوری
مرتضی محمدیان، احمد ارزانی، عبدالمجید رضایی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
در یک آزمایش فاکتوریل چهل و یک رقم تریتیکاله و دو رقم گندم (گندم نان رقم کویر و گندم دوروم رقم Dipper ۶ به عنوان ارقام متحمل به شوری) بهعنوان فاکتور اول و شش سطح شوری صفر، ۵/۰، ۱، ۵/۱، ۲ و ۵/۲ درصد (معادل صفر، ۸۵، ۱۷۰، ۲۵۵، ۳۴۰ و ۴۲۵ میلیمولار) نمک طعام بهعنوان فاکتور دوم اجرا شد. نتایج نشان داد که افزایش سطوح شوری موجب کاهش معنیدار درصد جوانهزنی، تعداد ریشهچه و وزن و طول ساقهچه و ریشهچه شده است. ژنوتیپهای مورد آزمایش اختلاف بسیار معنیداری از لحاظ صفات جوانهزنی مورد مطالعه و در نتیجه تحمل به شوری داشتند. ضمن اینکه اثر متقابل شوری × رقم نیز برای صفات مزبور بسیار معنیدار بود. گندم نان رقم کویر و گندم دوروم رقم Dipper ۶ در مرحله جوانهزنی تحمل کمتری به شوری نسبت به ارقام تریتیکاله داشتند. ژنوتیپهای 'Caracal'، 'Prego'، 'Lasko' و 'Zorro' کمترین درصد کاهش صفات نسبت به تیمار شاهد در سطوح مختلف شوری را داشتند و بهعنوان ارقام تریتیکاله متحمل به شوری در شرایط جوانهزنی شناخته شدند. در حالیکه ارقام تریتیکاله 'Pollmer'، 'Alamos ۸۳' و 'Magnat' بیشترین درصد کاهش صفات نسبت به تیمار شاهد در سطوح مختلف شوری را داشتند که بهعنوان ارقام تریتیکاله حساس به شوری در شرایط جوانهزنی شناخته شدند. به طورکلی، تنش شوری در ژنوتیپهای تریتیکاله از ۱۷۰ میلیمولار نمک طعام تا ۳۴۰ میلیمولار نمک طعام ایجاد شده و کاهش فزایندهای را در صفات مرتبط با جوانهزنی و رشد گیاهچه با افزایش میزان نمک در پی داشت.
حسین صبوری، عاطفه صبوری، سعید نوابپور،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده
برنج دومین غله مهم کشور میباشد و بهبود صفات اقتصادی آن همواره از جایگاه ویژهای برخوردار است. در تحقیق حاضر، به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و شناسایی لاینهایی که هیبریدهای آنها در مرحله گیاهچهای متحمل به تنش شوری باشند، هفت رقم مادری (شاهپسند، غریب، طارم محلی، اهلمیطارم، هاشمی، عنبر بو و دمسفید) و چهار رقم پدری (خزر، سپیدرود، درفک و آی آر۲۸) برنج در قالب تجزیه ژنتیکی لاین × تستر تلاقی داده شدند و نتاج حاصل در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه گنبد کاووس از لحاظ صفات مرتبط با تنش شوری مورد بررسی قرار گرفتند. این صفات شامل کد ژنتیکی، محتوای کلروفیل، طول ریشه و اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، درصد سدیم و پتاسیم ریشه و اندام هوایی، نسبت سدیم به پتاسیم ریشه و اندام هوایی و درصد گیاهچههای زنده پس از اعمال تنش بودند. نتایج نشان داد که هر دو اثر افزایشی و غالبیت در کنترل صفات گیاهچهای تحت شرایط شوری نقش دارند، اما آثار غیر افزایشی نسبت به آثار افزایشی نقش مهمتری را ایفا میکنند. در این مطالعه مشخص شد که ارقام هاشمی (۱۰۱/۰-)، غریب (۲۸۴/۰-)، طارم محلی (۳۲۶/۰-)، سپیدرود (۵۶۲/۰-) و درفک (۱۶۴/۰-) دارای قابلیت ترکیبپذیری عمومی خوبی برای انتقال صفت کد ژنوتیپی (عددی که نشاندهنده واکنش گیاه به شوری است) مطلوبتر و همچنین درصد بوتههای زنده بیشتر هستند و میتوان از آنها در برنامههای اصلاحی برای کاهش کد ژنتیکی و افزایش درصد گیاهچههای زنده استفاده نمود. بهعلاوه، بررسی ترکیبپذیری خصوصی صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک نشان داد که از بین ۲۸ تلاقی مورد ارزیابی، سه تلاقی سپیدرود×اهلمیطارم، درفک×هاشمی و درفک×سپیدرود میتوانند برای برنامههای اصلاحی تحمل به شوری در مرحله گیاهچهای مناسب باشند.
جهانگرد محمدی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۷ )
چکیده
در این بررسی روش مناسبی جهت مطالعه تغییرات مکانی شوری خاک ارائه میگردد. بدین منظور اطلاعات حاصل از مطالعات تفضیلی اراضی منطقه رامهرمز خوزستان، که بر پایه روش مساحی آزاد استوار بوده، مورد استفاده قرار گرفت. بررسی تغییرات میزان شوری، با استفاده از حدود ۶۰۰ نمونه، به فاصله تقریبی ۵۰۰ متر و در سه عمق ۵۰-۰ و ۱۰۰-۵۰ و ۱۰۰-۱۵۰ سانتیمتری انجام شد. برای تعیین تغییرات مکانی شوری در اعماق مختلف خاک از واریوگرام، که یک تابع آماری مخصوص تجزیه و تحلیل ساختار مکانی متغیرهای جغرافیایی میباشد، استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دامنه تأثیر واریوگرامهای محاسبه شده در هر سه عمق تقریباً یکسان (۱۳-۱۲ کیلومتر) بوده،که چگونگی الگوی پراکنش جغرافیایی مواد مادری و واحدهای فیزیوگرافی در منطقه را نشان میدهد. به منظور تهیه نقشه شوری در اعماق مختلف خاک از روش آماری کریجینگ معمولی برای قطعات به ابعاد ۵۰۰ × ۵۰۰ متر در سطح منطقه مطالعاتی استفاده شد. مقایسه بین نقشههای شوری حاصل از کریجینگ و نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد منطقه مطالعاتی با استفاده از دادههای معیار صورت گرفت. نتایج نشان میدهد که شباهت کلی بین دادههای معیار و نتایج کریجینگ حدود ۴۰% بوده، در حالی که برای نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد حدود ۳۶% میباشد. علاوه بر آن، نتایج حاصله موید این نکته است که نقشههای مبتنی بر روش کریجینگ از قابلیت اعتماد بیشتری جهت تعیین موقعیت کلاسهای شوری ۰S و ۱S برخوردار بوده (۷۵%) و این در حالی است که قابلیت اعتماد نقشه شوری حاصل از مساحی آزاد برای نشان دادن این کلاسها حدود ۵۰% میباشد. نتایج حاصله موید این نکته است که میتوان در کنار روشهای معمول تهیه نقشههای شوری خاک از روشهای آماری ارائه شده در نظریه ژئواستاتیستیک نیز بهره جست.
مجید جعفر آقایی ، امیرهوشنگ جلالی،
دوره ۲، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر عملکرد سه رقم پنبه، آزمایشی به مدت دو سال (۸۸-۱۳۸۷) بهصورت کرتهای یک-بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی رودشت اصفهان اجرا شد. برای تهیه سطوح شوری مورد نظر، از مخلوط آب چاه، آب رودخانه زایندهرود و آب زهکش استفاده گردید. کرتهای اصلی شامل سطوح شوری (۴، ۷، ۱۰ و ۱۳ دسیزیمنس بر متر) و کرتهای فرعی شامل سه رقم پنبه (B۵۵۷، تابلادیلا و دلتاپاین ۱۶به عنوان شاهد) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری، عملکرد هر سه رقم پنبه کاهش یافت. بیشترین مقدار عملکرد (۴۶۰۲ کیلوگرم وش در هکتار) مربوط به رقم دلتاپاین ۱۶ بود که در شوری ۴ دسیزیمنس بر متر بهدست آمد. با افزایش سطح شوری از ۴ به ۷، ۱۰ و ۱۳ دسیزیمنس بر متر، درصد کاهش شاخص بهرهوری آب آبیاری ارقام تابلادیلا، دلتاپاین ۱۶ و B۵۵۷ بهترتیب برابر بود با (۵/۲۵، ۷/۶۳ و ۱۷۵)، (۶/۲۲، ۵۸ و ۱۸۹) و (۲۶، ۵/۶۵ و ۱۹۶). در همه سطوح شوری، شاخص بهرهوری آب آبیاری در رقم تابلادیلا بیشترین مقدار را داشت (۴۲۴/۰، ۳۳۸/۰، ۲۵۹/۰ و ۱۵۴/۰ کیلوگرم بر مترمکعب بهترتیب در سطوح شوری ۴، ۷، ۱۰ و ۱۳ دسیزیمنس بر متر). بهطورکلی، نتایج این پژوهش نشان داد که در سطوح شوری ۴ و ۷ دسیزیمنس بر متر، رقم دلتاپاین ۱۶، به دلیل عملکرد بیشتر، قابل توصیه است. اما در شوری۱۰ دسیزیمنس بر متر، رقم تابلادیلا بهطور معنیداری عملکرد بیشتری نسبت به دو رقم دیگر داشت. از نقطه نظر مقاومت به شوری، رقم B۵۵۷ قابلیت رقابت با ارقام تابلادیلا و دلتاپاین ۱۶ را نداشت.
سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۸ )
چکیده
دوره نمو اندام زایشی، دورهای حساس و مهم در زندگی گیاه برای مطالعه پتانسیل عملکرد گیاه است. تحمل به شوری طی این مرحله، برای به دست آوردن عملکرد بالا و پایدار مطلوب است. تودهای از بذرهای علف مرغ، که به عنوان بذر چمن از آمریکا وارد شده بود، جهت کشت خوشه نارس قطع شده در مرحله نموی تورم برگ پرچم روی محلول غذایی مایع انتخاب شد. این خوشه روی محلول غذایی مایع به طوری مجزا و یا حاوی صفر تا دو درصد نمک طعام و غلظتهای مختلف کینتین (۹-۱۰، ۸-۱۰، ۷-۱۰، ۶-۱۰ و ۵-۱۰ مولار) کشت گردید. سیر نمو خوشه قطع شده در شرایط آزمایشگاهی به تفصیل بررسی و اثرات غلظتهای مختلف نمک روی باز شدن خوشهچهها، نمو کیسه جنینی، باروری وتشکیل بذر خوشه قطع شده گیاه علفی مرغ در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. محیط کشت مایع حاوی ۷-۱۰ مولار کینتین نمو طبیعی بذر را باعث گردید. در حالی که افزایش نمک به این محیط، نمو کیسه جنینی و اندوسپرم را در بیشتر موارد مختل نمود و باعث تشکیل بذرهای غیرطبیعی و سقط جنین شد. بذرهای غیرطبیعی دارای جنین کوچک و یا فاقد جنین بودند. حجم کم اندوسپرم و کوچکی اندازه بذر از دیگر مشخصات بذرهای غیرطبیعی بود. با این حال تعداد کمی از خوشهچههای در حال رشد در محیطهای کشت حاوی غلظتهای کم نمک (۵/۰ درصد)، بذرهای طبیعی تولید نمودند. که پس از قرار گرفتن در شرایط مناسب جوانه زدند.
سیدشهرام میراجاق، احمد ارزانی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۸ )
چکیده
تحمل به شوری ۲۸ رقم بومی و خارجی گندم دوروم در محیط کشت موراشیک و اسکوگ حاوی نمک طعام مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین ترتیب که کالوسهای حاصل از اسکوتلوم جنینهای نارس در ارقام مورد مطالعه تحت تأثیر ۸ سطح تیمار شوری صفر، ۳/۰، ۶/۰، ۹/۰، ۲/۱، ۵/۱، ۸/۱ و ۱/۲ درصد (وزن به حجم) کلرور سدیم قرار داده شدند. گیاهان دهنده جنین نارس در یک سیستم هیدروپونیک با جریان چرخشی و در گلدانهایی در گلخانه و نیز در مزرعه کشت شدند. یادداشت برداری از کالوسها در زمانهای صفر، ۸ و ۱۶ روز پس از کشت در محیط شور انجام شد. ارزیابی تحمل به شوری ارقام از طریق سنجش معیارهای سرعت رشد نسبی و درصد کلروز کالوس در محیطهای کشت حاوی سطوح مختلف کلرور سدیم، به صورت آزمایش فاکتوریل ۲۸ × ۸ در قالب طرح کاملاً تصادفی، با نمونهبرداری در ۳ تکرار و با ۳ نمونه صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که از میان پارامترهای مورد استفاده در ارزیابی تحمل به شوری کالوس، معیار رشد نسبی از اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردار است، لیکن سرعت رشد کالوس، به لحاظ این که یک صفت کاملاً کمی نمیباشد و تا حد زیادی مبتنی بر مشاهدات و احتمالاً همراه با خطای مشاهدهای است، اهمیت کمتری دارد. حاصل این بررسی معرفی رقم “پی. آی ۴۰۱۰۰” و رقم “دیپر – ۶” به عنوان ژنوتیپهای برتر متحمل شوری در شرایط ویترو میباشد. این ارقام به لحاظ این که رشد نسبی کالوس بالا و درصد کلروز کالوس پایینی را در مقام مقایسه با سایرین داشتهاند، در شرایط این آزمایش احتمالاً از ظرفیت ژنتیکی برتری برخوردار میباشند.
بهروز گلعین، فائزه میرعباسی، ولی ربیعی، رضا فیفایی،
دوره ۳، شماره ۷ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
به منظور شناسایی نژادگانهای ( Genotypes ) متحمل به شوری از میان ژرمپلاسم موجود در کلکسیون مرکبات کترا، آزمایشی گلخانهای به مدت ۱۶ هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل با چهار سطح شوری کلرید سدیم (صفر، ۲، ۴ و ۶ دسیزیمنس بر متر) و ۱۰ نژادگان ناشناخته مرکبات در سه تکرار به اجرا در آمد. از نارنگی کلئوپاترا و سوئینگل سیتروملو به ترتیب به عنوان متحمل (شاهد) و حساس به شوری استفاده شد. پس از رشد گیاهچهها به مدت شش ماه در گلدانهای حاوی مقادیر مساوی پرلیت، ماسه و خاک باغچه، آبیاری با استفاده از آب دارای غلظتهای مختلف کلرید سدیم هر ۵ روز یکبار (با توجه به شرایط جوی و نیاز گیاه) صورتگرفت. مقادیر کلر، سدیم و پتاسیم در بافت برگ و ریشه، و همچنین مقدار کلروفیلهای a و b ، کلروفیل کل و غلظت قندهای محلول در برگها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که شوری سبب افزایش غلظت یون کلر و سدیم در ریشه و برگ میشود. کمترین تجمع یون کلر در برگ مربوط به نژادگان g۹ و همچنین رقم نارنگی کلئوپاترا بود. در تمام موارد، مقدار یون پتاسیم و کلروفیلهای a و b با افزایش شوری کاهش داشته، اما اثر متقابل شوری و نژادگان در این صفات معنیدار نبود. در کلیه ژرمپلاسمهای مورد بررسی، افزایش شوری، اثر یکسانی بر غلظت قندهای محلول نداشت. بر اساس نتایج بهدست آمده، نژادگان g۹ با توجه به تجمع کمتر یون کلر و کاهش کمتر مقدار کلروفیل در مقایسه با بیشتر نمونههای مورد مطالعه، میتواند به عنوان نژادگان متحمل به شوری مورد توجه قرار گیرد و در برنامههای بهنژادی پایهها از آن استفاده شود.
مجید جعفر آقایی، امیرهوشنگ جلالی،
دوره ۳، شماره ۱۰ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر عملکرد و جوانهزنی ۴۰ رقم و توده محلی پنبه، آزمایشی در دو بخش گلخانهای و مزرعهای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی رودشت- اصفهان اجرا شد. در آزمایش گلخانهای با استفاده از یک طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار تأثیرآب با هدایت الکتریکی ۹ دسی زیمنس بر متر، بر سرعت و درصد جوانهزنی ارقام و توده های محلی آزمایش شد. در این آزمایش سه رقم دلتاپاین ۱۶، لامبرایت و B۵۵۷ به همراه توده محلی اژیه اصفهان به دلیل درصد و سرعت جوانهزنی بیشتر، برای مرحله آزمایش مزرعه ای انتخاب شدند. پژوهش مزرعه ای به مدت دو سال و با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در این پژوهش دو سطح شوری آب شامل ۴ و ۸ دسی زیمنس بر متر به کرتهای اصلی و سه رقم و توده محلی برتر در آزمایش گلخانهای، به کرت های فرعی اختصاص یافتند. نتایج نشان داد که برهمکنش سطوح شوری و رقم بر عملکرد ، اجزای عملکرد و درصد سبز شدن بوته ها معنی دار بود. رقم دلتاپاین ۱۶در دو سطح شوری ۴ و ۸ دسی زیمنس بر متر، به ترتیب با تولید ۳۶۰۲ و ۳۰۸۶ کیلوگرم در هکتار نسبت به سایر ارقام برتری معنیدار داشت. با افزایش شوری از ۴ به ۸ دسی زیمنس بر متر، وزن خشک برگ و ساقه رقم دلتا پاین ۱۶، در مقایسه با رقم های دیگر کمتر کاهش یافت . رقم B۵۵۷ از نظر عملکرد در رتبه دوم بعد از دلتاپاین ۱۶ قرار گرفت.رقم لامبرایت و توده محلی اژیه اصفهان کمترین مقادیر عملکرد در دو سطح شوری مطالعه را داشتند. با توجه به نتایج بهدست آمده، در بین ارقام مطالعه شده، رقم دلتاپاین برای کشت در شرایط زراعی و اقلیمی مشابه قابل توصیه است.
محمود کلباسی، سیدفرهاد موسوی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۷۹ )
چکیده
زایندهرود یکی از عوامل حیات منطقه مرکزی ایران است و حفظ کیفیت آب آن حائز اهمیت میباشد. شور شدن و آلایش آب این رودخانه به انواع آلایندههای معدنی و آلی، خطرات جدی را برای سلامتی محیط زیست و کشاورزی منطقه به وجود میآورد. با وجود نقش شناخته شده زهکشهای تخلیهشونده به زایندهرود در تغییرات کیفی آن، اطلاعاتی در مورد کیفیت و حجم زهآب این زهکشها در دسترس نیست. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی وضعیت کمی و کیفی زهآبهای تخلیهشونده به زایندهرود، از طریق سه زهکش مهم ذوب آهن، رودشت و سگزی، و همچنین ارزیابی آثار آنها بر کیفیت آب رودخانه میباشد. بدین منظور، در سال ۱۳۷۷ نمونههای ماهیانه آب از سه زهکش فوق برداشته شد و پارامترهای مختلف شیمیایی و دبی هر زهکش در محل تخلیه آن به رودخانه اندازهگیری گردید.
نتایج نشان داد که pH هر سه زهکش قلیایی است و تاثیر منفی بر آب رودخانه ندارد. میانگین سالیانه EC زهکشهای ذوب آهن، رودشت و سگزی به ترتیب ۵۶/۵، ۱۸/۲۷ و ۴۱/۴۲ دسی زیمنس بر متر، و میزان نمک تخلیه شده از آنها به رودخانه به ترتیب ۳۹۲۵۸، ۳۷۶۷۲ و ۲۵۹۷۸۱ تن در سال بود. میانگین سالیانه غلظت ازت در زهآبها به ترتیب ۴۹/۴، ۹۲/۳ و ۱۸/۴ میلیگرم در لیتر، و غلظت فسفر در زهآبها به ترتیب ۲۶/۰، ۱۶/۰ و ۱۲/۰ میلیگرم در لیتر میباشد. مهمترین اثر زهکشهای مزبور بر کیفیت آب زایندهرود افزایش شوری آب این رودخانه، به ویژه در پاییندست است. افزایش شوری آب زایندهرود پس از تخلیه زهکش سگزی به حدی است که آب رودخانه را برای کلیه مصارف غیرقابل استفاده میکند.
فریدا اعتمادی، شهاب مداح حسینی، حسین دشتی، عبدالرضا اخگر،
دوره ۴، شماره ۱۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
به منظور بررسی اثر ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه (PGPR) بر مقاومت به شوری در مراحل رشد رویشی و زایشی گلرنگ
(Carthamus tinctorius)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و ترکیبی از تلقیح باکتریایی و شوری، هر کدام در سه سطح و چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان انجام شد. تیمار تلقیح باکتریایی شامل شاهد (بدون تلقیح) و تلقیح با سودوموناس فلورسنس سویههای ۱۲ و ۵۲ و تیمار شوری بهصورت هدایت الکتریکی ۱ (شاهد)، ۶ و ۱۲ دسیسیمن بر متر در خاک اعمال شدند. نتایج نشان داد که سطح برگ با افزایش شوری کاهش یافت اما سودوموناس فلورسنس سویه ۱۲ توانست بهطور معنیداری سطح برگ را در مجموع سه زمان نمونهبرداری افزایش دهد. همچنین هر دو سویه باکتری بهکار برده شده شاخص کلروفیل برگ را در اواسط دوره پر شدن دانه نسبت به شرایط بدون باکتری افزایش دادند. در نهایت تعداد دانه در طبق، عملکرد دانه در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد روغن و عملکرد بیولوژیک با افزایش سطح شوری کاهش یافتند اما تعداد طبق در بوته و شاخص برداشت تغییر نکردند. دو سویه باکتری بهکار برده شده در این آزمایش،فقط محتوای روغن را در سطح شوری شاهد افزایش دادند و بر بقیه اجزا عملکرد اثر معنیداری نداشتند. بهنظر میرسد که تلقیح بذر گلرنگ با باکتری محرک رشد میتواند سبب بهبود برخی شاخصهای رشد رویشی گلرنگ شود اما اثر آن بر عملکرد نیازمند بررسی بیشتر است.
فاطمه سلیمی، فرید شکاری، محمدرضا عظیمی ، اسماعیل زنگانی،
دوره ۴، شماره ۱۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
به منظور ارزیابی تأثیر متیلجاسمونات و تنش شوری بر برخی خصوصیات مورفولوژیک و عملکرد گل بابونه آلمانی، آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با استفاده از فاکتورهای محلول پاشی با متیل جاسمونات (۰، ۷۵، ۱۵۰، ۲۲۵ و ۳۰۰ میکرومولار) و شوری )۱/۲، ۶، ۱۰ و ۱۴ دسی زیمنس بر متر) در یک طرح گلخانهای انجام گردید. عمل محلول پاشی روی گیاهان بابونه در سه مرحله ۱) سه الی چهار برگی ۲) در مرحله ساقهروی ۳)در مرحله ظهور گل آذین انجام شد. اسپری متیل جاسمونات و اعمال شوری تأثیر معنیداری روی تمام صفات اندازهگیری شده داشت. کاربرد متیل جاسمونات در غلظت ۷۵ میکرومولار و شوری در سطح ۶ دسی زیمنس/متر، بیشترین سطح برگ، نسبت طولی ریشه/ساقه، وزن خشک گل، ارتفاع بوته، زیتوده، قطرساقه و شاخه فرعی را به وجود آورد. کمترین طول ریشه در غلظت ۷۵ میکرومولار متیل جاسمونات و شوری در سطح ۱۴ دسی زیمنس/متر دیده شد. با توجه به نتایج، شوری ملایم
(۶ دسی زیمنس/متر) و سطوح پایین متیلجاسمونات در گیاه بابونه آلمانی اثرات مثبتی روی صفات مورفولوژیکی و عملکرد گل داشتند.
زهرا داش آقا، مریم مظاهری تیرانی، محدثه قاسمی خوراسگانی،
دوره ۴، شماره ۱۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
در این پژوهش تفاوت مقاومت دو گیاه گندم (c۳) و ذرت (c۴) در برابر تنش شوری بررسی شد. تحقیقات انجام شده روی تنشهای محیطی نشان میدهد که تنشها بهعنوان عوامل محدودکننده تولیدات گیاهی به شمار میروند و برخی از ترکیبات فنلی نظیر سالیسیلیک اسید در بهبود یا تخفیف اثرات سوء تنشها بهکار میروند. در این تحقیق گیاهان درون گلدانهای پلاستیکی کاشته شدند و پس از دو هفته به گیاهان تیمار سالیسیلیک اسید با غلظت ۱ میلیملار در رو روز متوالی روی برگها اسپری شد و هفت روز بعد تنش شوری در سه سطح ۰و۱۰و۱۵ دسی زیمنس بر متر به گیاهان داده شد. سپس اثر تیمار روی تنش شوری در هر دو گیاه، برای برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی بررسی شد. در آزمایشهای بیوشیمیایی، پراکسیداسیون لیپیدها تحت تنش شوری و تیمار سالیسیلیک اسید در گندم افزایش داشته که نشاندهنده تأثیر تنش شوری بر گیاه و فعال شدن مکانیسمهای دفاعی بوده اما این عوامل در ذرت کاهش داشته است. علاوه بر این افزایش میزان کلروفیل کل و فلاونوئیدها در گندم و کلروفیل bدر گندم و ذرت نشاندهنده نقش این رنگریزهها در فرونشاندن رادیکال پراکسید هیدروژن و سایر گونههای اکسیژن فعال است که این افزایش در گیاه ذرت چشمگیر نبوده است. بنابراین استفاده از سالیسیلیک اسید برای رفع آسیب اکسایشی در گیاه گندم توصیه میشود.
علیرضا فتحی، مرتضی زاهدی،
دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر محلولپاشی اکسید آهن و روی به فرم معمول و نانو ذرات بر واکنش ارقام کویر و تجن گندم به سطوح مختلف شوری (صفر، ۷۵ و ۱۵۰ میلیمولار کلرید سدیم) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در مرکز پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال ۹۰ انجام شد. در اثر شوری سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، راندمان فتوشیمیایی، غلظت پتاسیم، آهن و روی در اندام هوایی کاهش و غلظت سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم افزایش یافت. در اثر محلولپاشی سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی، راندمان فتوشیمیایی و غلظت آهن و روی افزایش ولی غلظت سدیم کاهش یافت. محلولپاشی نانو ذرات اکسید آهن و روی سبب افزایش بیشتر غلظت این عناصر در گیاه نسبت به فرم معمول آنها شد. افزایش نسبت سدیم به پتاسیم در شرایط شور در رقم حساس تجن بیشتر از رقم مقاوم کویر بود. تأثیر مثبت محلولپاشی در شرایط شور نسبت به شرایط غیرشور بارزتر بود. غلظت آهن در اندام هوایی در تیمار محلولپاشی اکسید آهن به فرم نانو ذرات نسبت به فرم معمول آن به طور معنیداری بیشتر بود. واکنش مثبت رقم کویر به کاربرد نانو ذرات اکسید آهن از نظر غلظت آهن در اندام هوایی بیشتر از رقم تجن بود. نتایج نشان داد که محلولپاشی اکسید آهن و روی به فرم نانو ذرات در مقایسه با فرم معمول آن تأثیر مثبت بیشتری بر رشد گندم دارد، با این حال کاربرد آهن و روی به فرم نانو ذرات نسبت به کاربرد آنها به فرم معمول از نظر تعدیل اثرات شوری مزیتی نداشت.
مریم محمدی، محمد سیاری،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
تنش شوری یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید محصولات کشاورزی است. به منظور بررسی اثر کاربرد اسید سالیسیلیک بر ویژگیهای رشد گیاه کاهو، پژوهشی در سال ۱۳۸۹ در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با ۳ تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی در این تحقیق شامل ۳ سطح تنش شوری شامل ۰، ۷۵ و ۱۵۰ میلیمولار کلرید سدیم و ۴ غلظت اسید سالیسیلیک شامل۰، ۲۵/۰، ۵/۰ و ۱ میلیمولار بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اسید سالیسیلیک بهطور معنیداری ویژگیهای رشدی گیاه را در شرایط تنش افزایش داده و اثر سوء تنش شوری بر گیاه را کاهش داده است. با افزایش شدت تنش میزان پرولین، محتوای مالون دی آلدهید و فعالیت آنتی اکسیدانی افزایش اما ویژگیهای رشدی کاهش یافتند. افزایش غلظت اسید سالیسیلیک باعث افزایش کلیه ویژگیهای اندازهگیری شده غیر از محتوای مالون دی آلدهید شد. در کل، تیمار اسید سالیسیلیک با افزایش محتوای پرولین و فعالیت آنتی اکسیدانی و نیز کاهش پراکسیده شدن چربی-های غشای سلولی سبب کاهش آثار سوء تنش شوری بر گیاه کاهو شد.
علیاکبر رامین، داوود خوشبخت، بهفر مدرس،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
شوری یکی از مهمترین موانع در تولید محصولات باغبانی در بسیاری از نقاط دنیا بهویژه مناطق خشک و نیمهخشک است. گوجهفرنگی با نام علمی (.Lycopersicon esculentum L) گیاه یکساله علفی است که تولید جهانی آن به بیش از ۱۵۲ میلیون تن در سال میرسد. در مناطق گرم و خشک که اقلیم مناسبی برای تولید گوجهفرنگی است، شوری یک مشکل اساسی قلمداد میشود. به منظور مطالعه اثر تنش شوری بر خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی گیاه گوجهفرنگی ارقام سوپراسترین-بی و ردکلود آزمایشی به روش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تیمار و سه تکرار انجام شد. بذرهای گیاه گوجهفرنگی ارقام سوپراسترین-بی و ردکلود در سینیهای کاشت پر شده از ماسه شسته شده در محیط گلخانه با رطوبت کافی کاشته شدند. گیاهچهها در مرحله دوبرگی به ظروف حاوی محلول غذایی جانسون منتقل شدند. پس از استقرار گیاهان در محیط هیدروپونیک، گیاهچهها تحت پنج تیمار شوری شامل شاهد (صفر) و غلظتهای ۴۰، ۸۰، ۱۲۰، ۱۶۰ میلیمول نمک کلریدسدیم قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش شوری وزن خشک اندام هوایی و ریشه، تعداد برگ، سطح برگ، محتوای کلروفیل برگها و شاخص تنش (Fv/Fm) هر دو رقم را بهطور معنیداری کاهش میدهد. سطح ویژه برگ (SLA) در هر دو رقم در اثر تیمار شوری کاهش یافت هرچند این کاهش در رقم ردکلود معنیدار نبود. همچنین شوری باعث افزایش معنیدار در میزان پرولین اندام هوایی هر دو رقم شد. نتایج بیانگر مقاومت نسبی گیاه گوجهفرنگی رقم ردکلود نسبت به رقم سوپراسترین-بی در شرایط تنش شوری است.
انیسه اشرفی، مرتضی زاهدی، جمشید رزمجو،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
این آزمایش گلدانی با هدف بررسی تأثیر تلقیح سه توده یونجه با ریزوبیوم و میکوریزا تحت تنش شوری به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال ۱۳۹۰ در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. در این آزمایش سه رقم رهنانی، همدانی و بمی در چهار سطح شوری (۲۰، ۶۰، ۱۲۰ و ۱۸۰ میلیمولار کلرید سدیم) و چهار تیمار تلقیح (شاهد، میکوریزا، ریزوبیوم و میکوریزا + ریزوبیوم) ارزیابی شدند. در اثر شوری ارتفاع، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، درصد آغشتگی میکوریزایی ریشه، تعداد و وزن گره و همچنین سطح کل، سطح ویژه، قطر و طول تجمعی ریشه گیاهان یونجه کاهش یافت. بیشترین مقادیر این صفات بهترتیب در تیمار تلقیح دو جانبه میکوریزا+ریزوبیوم، تلقیح با میکوریزا، تلقیح با ریزوبیوم و تیمار شاهد بهدست آمد. درصد آغشتگی میکوریزایی، تعداد و وزن گره نیز در تیمار تلقیح دو جانبه بیشترین بود. میزان تأثیر مثبت تلقیح گیاهان بر رشد ریشه بیشتر از تأثیر آنها بر رشد اندام هوایی هوائی بود. میزان تأثیر تلقیح گیاهان با میکوریزا بیشتر از میزان تأثیر تلقیح با ریزوبیوم بود. رقم رهنانی در مقایسه با ارقام همدانی و بمی نسبت به تنش شوری متحملتر بود. میزان کاهش وزن خشک گیاه در شرایط شور در تیمار تلقیح نشده نسبت به تیمارهای تلقیح شده بیشتر بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تلقیح دو جانبه گیاهان با ریزوبیوم و میکوریزا موجب همافزائی اثرات این دو میکروارگانیسم در بهبود رشد گیاه یونجه میشود، با این حال تلقیح دو جانبه نسبت به تلقیح گیاهان با میکوریزا و یا ریزوبیوم به تنهائی مزیت قابل ملاحظهای از نظر تعدیل آثار شوری نداشت.
شهرام صداقت حور، محسن احمدی لاشکی، داود هاشم آبادی، بهزاد کاویانی،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
شوری از مهمترین تنشهای محیطی است که اثرات نامطلوبی بر جوانهزنی بذرها دارد. این مطالعه بهمنظور بررسی میزان جوانهزنی بذور سه نوع چمن (Poa pratensis،Lolium perenne، وCynodon dactylon) تحت تیمار پرایمینگ و تنش شوری انجام شد. اثر تیمارهای مختلف (۵۰ میلیگرم در لیتر جیبرلین، ۲ درصد کلرید کلسیم و هیدروپرایمینگ، هرکدام به مدت ۲۴ ساعت) بر درصد جوانهزنی بذرها، میانگین جوانهزنی روزانه، حداکثر میانگین جوانهزنی و ارزش جوانهزنی بذور سه نوع چمن فوق تحت چهار سطح شوری ناشی از کلرید سدیم (۰، ۳ ، ۶ و ۹ دسیزیمنس بر متر) مورد ارزیابی قرار گرفت. عامل پرایمینگ (جیبرلین و آب) نسبت به تنش شوری اثر بیشتری بر جوانهزنی بذور سه نوع چمن مورد مطالعه داشتهاند. از بین چمنها، Lolium perenne و Cynodon dactylon به-ترتیب بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی را داشتهاند و کمترین درصد و سرعت جوانهزنی را چمن Poa pratensis داشته است. از تیمارهای پرایمینگ، جیبرلین بهترین تأثیر را در جوانهزنی داشته است و بعد از آن هیدروپرایمینگ نیز تأثیر بسیار خوبی داشته است. اما تیمار کلرید کلسیم تأثیر معنیداری نسبت به دو تیمار قبلی نداشته است. اگرچه اثرات دو جانبه نوع چمن و کلرید کلسیم در میانگین جوانهزنی روزانه و ارزش جوانهزنی بذرها بیشترین تأثیر را نسبت به بقیه تیمارها داشت. نتایج کلی این مطالعه نشان داد که پرایمینگ بذور، بهخصوص جیبرلین میتواند روش مناسبی برای بهبود جوانهزنی ارقام چمن تحت تنش شوری باشد.
داوود خوشبخت، میترا میرزایی، علی اکبر رامین،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
پژوهش گلخانهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار سطح شوری شامل: شاهد (۰ میلیمول)، ۲۰، ۴۰ و ۶۰ میلیمول نمک کلرید سدیم و دو پایه بکرایی و نارنج سه برگ در سه تکرار با هدف بررسی مکانیزم تأثیر تنش شوری بر فاکتورهای فتوسنتزی، تغذیهای و رشدی پایههای مرکبات انجام پذیرفت. پس از ۸ هفته از اعمال تیمار شوری فاکتورهای وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، طول ریشه، تعداد و سطح برگ، میزان کلروفیل کل برگ، میزان فتوسنتز، هدایت روزنهای، کارآیی مصرف آب، میزان سدیم، کلر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در ریشه و برگ اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که تنش شوری باعث کاهش فاکتورهای رویشی و فتوسنتزی در هر دو پایه میشود. این کاهش در نارنج سه برگ نسبت به بکرایی بیشتر بود. نتایج نشان داد که نارنج سه برگ در سطوح پایین شوری از طریق تجمع سدیم در ریشه، سدیم کمتری را به اندام هوایی انتقال داد. بکرایی در مقایسه با نارنج سه برگ در هر سه سطح شوری، کلر کمتری را در ریشه و برگ تجمع نمود. تیمار شوری باعث کاهش منیزیم، کلسیم و افزایش میزان پتاسیم در برگ در هر دو پایه گردید. پایه بکرایی در مقایسه با نارنج سه برگ با جذب و انتقال کمتر کلر و سدیم، حفظ بهتر شاخصهای فتوسنتزی و تغذیهای و جلوگیری از آسیب شدید به کلروفیل برگ تحمل بیشتری به تنش شوری نشان داد.
مرضیه گرجی، مرتضی زاهدی، حمید رضا عشقیزاده،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
این تحقیق طی دو آزمایش جداگانـه بهمنظور ارزیابی واکنش ژنوتیپهای گلرنگ به تنش شوری در مراحل جوانهزنی و رشد رویشی و نیز تعیین ارتباط بین تحمل به شوری در این دو مرحله، انجام گرفت. در هر دو آزمایش ۱۳ ژنوتیپ گلرنگ در دو سطح شوری صفر و ۱۰۰ میلیمولار محلول کلرید سدیم مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش جوانهزنی در آزمایشگاه تحقیقات بذر و آزمایش ارزیابی رشد رویشی ژنوتیپها با استفاده از روش کشت هیدروپونیک در داخل گلخانهی پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال ۱۳۸۹ انجام گرفت. در این تحقیق مقادیر مربوط به درصد و سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه و ریشهچه، ارتفاع گیاه، سطح برگ، وزن خشک اندام هوائی و ریشه در اثر شوری کاهش یافت. تأثیر شوری بر نسبت وزن اندام هوائی به ریشه معنیدار نبود. برهمکنش شوری و ژنوتیپ بر درصد و سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه و ریشهچه، ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه معنیدار بود. میزان کاهش وزن خشک اندام هوائی در شرایط شور نسبت به شاهد برای متحملترین ژنوتیپ (A۱) حدود ۳۲ درصد و برای حساسترین ژنوتیپ (C۱۲۱) حدود ۶۰ درصد بود. در شرایط این آزمایش با در نظر گرفتن مجموع صفات اندازهگیری شده برای هر مرحله رشد بهترتیب ژنوتیپهای E۱۴۳۱، A۱ وLRV۵۱-۵۱ در مرحله جوانهزنی و ژنوتیپهای IL۱۱۱، A۱ و اراک ۲۸۱۱ در مرحله رشد رویشی نسبت به سایر ژنوتیپها بیشترین تحمل را به شوری ۱۰۰ میلیمولار کلرید سدیم نشان دادند. بهطورکلی، به استثنای ژنوتیپ A۱، بین تحمل به شوری ژنوتیپهای گلرنگ در مرحله جوانهزنی با تحمل به شوری در مرحله رشد رویشی همبستگی معنیداری مشاهده نشد.
سیده فاطمه عطار، عبدالرحمان محمدخانی، سعداله هوشمند ،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
این آزمایش در سال ۱۳۹۱ بهمنظور بررسی اثر تنش شوری بر درصد و عملکرد روغن، عملکرد دانه و برخی شاخصهای فیزیولوژیکی سه توده گیاه کرچک (Ricinus communis L. ) در دانشگاه شهرکرد به اجرا در آمد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح شوری با استفاده از کلرید سدیم (۲/۱ (شاهد)، ۲، ۶/۲، ۸/۳ و ۸/۴ دسیزیمنس بر متر عصاره اشباع خاک) بهعنوان فاکتور اول و سه توده محلی کرچک (شیراز، کرمان و ارومیه) بهعنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شدند. عملکرد دانه، درصد و عملکرد روغن، میزان کلروفیل کل، aو b و همچنین میزان پرولین اندازهگیری شد. بر اساس نتایج تجزیه واریانس، اثر شوری بر عملکرد دانه، درصد و عملکرد روغن، پرولین، کلروفیل a و b در سطح احتمال یک درصد و بر میزان کلروفیل کل در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود. تودهها از نظر میزان پرولین، کلروفیل a،b و کلروفیل کل تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد نشان دادند. مقایسه میانگینها نشان داد که توده ارومیه و کرمان بدون تفاوت معنیدار پرولین بیشتری در مقایسه با توده شیراز دارا بودند. بهطورکلی با افزایش سطوح شوری، میزان پرولین افزایش، ولی میزان کلروفیل a، b و کل کاهش یافت. در سطوح پایین شوری بیشترین عملکرد دانه و روغن مربوط به توده شیراز بود ولی با افزایش شوری، این توده بیشتر تحت تأثیر منفی قرار گرفت و عملکرد دانه و روغن آن از دو توده دیگر کمتر شد. اگرچه در این زمینه مطالعه بیشتری نیاز است ولی بهنظر میرسد که برای شرایط غیر شور توده شیراز، ولی برای مناطق با آب و یا خاک شور، توده کرمان قابل توصیه میباشند.