۹ نتیجه برای ضرایب مسیر
مریم گل آبادی، احمد ارزانی، سید علیمحمد میرمحمدی میبدی،
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف از این مطالعه، تشریح روابط بین اجزای عملکرد دانه با عملکرد گندم در شرایط محیطی تنش و بدون تنش رطوبتی و شناسایی مؤثرترین اجزای عملکرد و مراحل تکوین آنها در ایجاد اثر متقابل با محیط بود. نسلهایF۳ و F۴ حاصل از تلاقی ژنوتیپهای گندم
Oste-Gata (متحمل) و Massara-۱ (حساس) به تنش در دو سال زراعی ۱۳۸۴و ۱۳۸۵ در محل مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان استفاده شدند. تجزیه همبستگی عملکرد دانه و اجزای آن نشان داد که عملکرد دانه با وزن دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در مترمربع در هر دو شرایط رطوبتی، همبستگی مثبت و معنیداری داشت. نتایج تجزیه ضرایب مسیر تای نشان داد که در شرایط تنش رطوبتی، وزن دانه در سنبله و در شرایط بدون تنش رطوبتی تعداد سنبله در مترمربع بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه در هر دو نسل داشتند. بررسی اجزای ژنوتیپی حاکی از آن بود که در شرایط تنش رطوبتی، وزن دانه در سنبله و تعداد دانه در سنبله و در شرایط بدون تنش، تعداد سنبله در مترمربع بیشترین نقش را در بیان اثر متقابل ژنوتیپ در محیط و در طی مراحل تکوینی خود (پرشدن دانه، تلقیح و گرده افشانی) داشتهاند. تجزیه اجزای محیطی نشان داد که بیشترین حساسیت محیطی در مرحله پرشدن دانه مشاهده گردید. تفاوت زیاد موجود بین مراحل ابتدایی و انتهایی رشد به حساسیت محیطی زیاد گندم در مراحل پرشدن دانه و تلقیح گل و به وقوع تنش خشکی در مرحله زایشی مربوط میشود. بنابراین روند تغییرات عملکرد دانه در شرایط محیطی تنش رطوبتی تحت تأثیر وزن دانه در سنبله قرار داشته و مرحله تکوین این جزء بیشترین اثر متقابل را با محیط نشان داد.
محمد مهرداد شریف تبار، محسن اسماعیل زاده مقدم، منوچهر خدارحمی، رضا بزرگی پور،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مطالعه بهمنظور بررسی عملکرد دانه و اجزاء آن و نیز پایداری عملکرد دانه در گندم دوروم، ۴۹ ژنوتیپ مربوط به خزانه بینالمللی عملکرد گندم دوروم (IDYN)، دریافتی از مرکز تحقیقات بینالمللی ذرت و گندم (سیمیت)، بههمراه یک شاهد تجارتی در قالب طرح آزمایشی آلفا لاتیس با ۲ تکرار و در ۵ منطقه کرج، نیشابور، داراب، خرم آباد و گنبد مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل پایداری عملکرد دانه بر مبنای دو روش AMMI و SHMM نشان داد که چهار ژنوتیپ ۳ ، ۲۵ ، ۱۰ و۱۱ ژنوتیپهایی با سازگاری عمومی بالاتر نسبت به سایر ژنوتیپها میباشند. بر مبنای روش AMMI، ایستگاه کرج بهدلیل داشتن مؤلفه اصلی اول بزرگ و منفی و ایستگاه خرم آباد بهدلیل داشتن مقدار بزرگ و مثبت برای آن با هیچیک از ژنوتیپها سازگاری اختصاصی نداشتند. نتایج SHMM، نشان داد که گروهبندی ژنوتیپها بر مبنای تابع رفتار آنها از جنبه پایداری و سازگاری با مکانهای مورد بررسی در این مطالعه انجام شده است. ضرایب مسیر نشان داد که بیوماس با اثر مستقیم ۱۲/۱، بیشترین توجیه کننده تغییرات عملکرد دانه در گندم دوروم این مطالعه بوده است. اثر مستقیم شاخص برداشت با ۹۳/۰ (۰۱/۰P≤) معنیدار بود و پس از عملکرد بیولوژیک، بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشت. در بین اجزاء عملکرد بیشترین اثر مستقیم و مثبت به تعداد سنبله در مترمربع اختصاص یافت.
اشکبوس دهداری، مصطفی مبلی، عبدالمجید رضایی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۰ )
چکیده
روابط علّی میان صفات گوناگون پیاز و اثر مستقیم و غیرمستقیم آنها بر عملکردهای غده و بذر برای بهکارگیری در برنامههای اصلاحی در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال ۱۳۷۷ بررسی گردید.
نتایج نشان داد که همبستگیهای فنوتیپی و ژنتیکی تقریباً مشابه بودند، به طوری که وزن غده بیشترین همبستگی را با قطر غده و کمترین آن را با شمار روز تا سبز شدن داشت. نتایج رگرسیون مرحلهای نشان داد که عرض برگ در فاصله ۲۵ درصد از غلاف، طول و وزن خشک برگ بهترین تخمینزننده سطح برگ هستند؛ قطر غده، طول غده، ارتفاع بوته و شمار روز تا رسیدگی مهمترین صفات تبیین کننده تغییرات عملکرد غدهاند؛ شمار گلچههای بارور شده بهترین بیانگر صفت تغییرات وزن بذر میباشند؛ و وزن، قطر و حجم غده مهمترین صفات توجیه کننده تغییرات شمار مریستم روی صفحه ساقه حقیقی به حساب میآیند. تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که قطر غده بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر عملکرد غده دارد، و اثر غیرمستقیم ارتفاع بوته از طریق قطر غده بر آن شایان توجه است. شمار گلچههای بارور شده در بوته بیشترین اثر مستقیم و شمار گلآذین در بوته نیز بیشترین اثر غیرمستقیم را از طریق شمار گلچههای بارور بر وزن بذر داشت.
فهیمه شاهین نیا، عبدالمجید رضایی، عباس سعیدی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده
به منظور بررسی میزان تنوع و مطالعه همبستگی میان صفات مرتبط با کیفیت نانوایی از طریق تجزیه ضرایب مسیر، ۱۴۵ ژنوتیپ گندم نان مرکب از ۹۰ لاین اصلاحی و ۵۵ رقم بومی و زراعی مورد آزمایش قرار گرفتند. از صفات درصد پروتئین، حجم رسوب زلنی، حجم رسوب با SDS، سختی دانه، وزن حجمی (هکتولیتر)، حجم نان، درصد رطوبت دانه و جذب آب، به عنوان معیارهای غیر مستقیم برای ارزیابی کیفیت نانوایی ژنوتیپها استفاده شد.
صفات سختی دانه، حجم رسوب زلنی و حجم رسوب با SDS، به ترتیب با ضرایب تغییرات ۵۱/۱۳، ۸۳/۱۱ و ۰۳/۱۱ از بیشترین میزان تنوع برخوردار بودند. نتایج تجزیه عاملها برای ژنوتیپها بر مبنای صفات کیفی گویای نقش دو عامل پنهانی در توجیه ۲۳/۹۸ درصد از تنوع کل دادهها بود. این عوامل به ترتیب عامل شاخص پروتئین دانه و حجم نان نامگذاری شدند. نتایج مطالعه همبستگی میان صفات کیفی، بر رابطه مستقیم و معنیدار درصد پروتئین و حجم رسوب با SDS، با دیگر صفات مرتبط با کیفیت نانوایی گواهی داد. در رگرسیون مرحلهای، درصد پروتئین به عنوان صفت توجیه کننده مقدار زیادی از تغییرات صفات کیفی دیگر، در مراحل اول و دوم به مدل وارد شد. همچنین، تجزیه ضرایب مسیر نشان دهنده اهمیت اثر مستقیم و معنیدار صفات درصد پروتئین، حجم رسوب زلنی، حجم نان، درصد رطوبت دانه و درصد جذب آب و اثر غیر مستقیم این صفات از طریق درصد پروتئین بر تغییرات حجم رسوب با SDS بود. تجزیه خوشهای بر پایه صفات کیفی نشان دهنده ظرفیت مطلوب ژنوتیپهای زراعی و بومی از حیث صفات مرتبط با کیفیت و کمیت پروتئین، در مقایسه با ژنوتیپهای گروههای دیگر (به طور عمده لاینهای اصلاحی) بود.
سیدعلیمحمد میرمحمدی میبدی، حسین راضی اردکانی، محمدحسین حکیمی میبدی، مریم حقیقی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
ریشههای گیاه روناس دارای رنگدانههایی است که میتواند برای تولید یکی از بادوامترین رنگهای قرمز گیاهی استفاده شود و در رنگرزی بهویژه در صنعت فرش استفاده میشود. بهمنظور بررسی تأثیر شوری بر افزایش یا کاهش میزان رنگدانهای گیاه روناس، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. بر اساس مدل رنگی طراحیشده نزدیک به بینایی انسان و نتایج این مطالعه مشخص شد که میزان روشنایی (L*) با افزایش شوری خاک کاهش یافت، اما زردی و آبی بودن رنگ پشم (B*) و میزان قرمزی و سبزی رنگ پشم (A*) با افزایش شوری خاک تا سطح ۸ دسیزیمنس بر متر افزایش یافت. همبستگی مثبت بین مؤلفه A* و پارامتر Ca+Mg و همبستگی منفی بین مؤلفه L* با پارامتر Ca+Mg در سطح آماری پنج درصد مشاهده شد. بین مؤلفه B* و اسیدیته آب نیز همبستگی مثبت دیده شد. سه مدل رگرسیون غیر خطی بین صفات خاک و صفات مرتبط با رنگ برازش داده شد که نمایانگر تنوع خاص پارامترهای مرتبط با رنگ نمونههای پشم رنگ شده تحت شرایط شوری مختلف است. این مدلها رابطه مناسب و قابل قبولی را بین شرایط رشد روناس و صفات مرتبط با رنگ L*، A* و B* توصیف کردند. با توجه به مقاومت بسیار زیاد روناس به شوری، افزایش شوری در آب و خاک محیط کشت روناس باعث تقویت و بهبود کیفیت رنگی روناس شده است و کاربرد آن در مناطق شور مرکزی ایران اقتصادی است.
قاسم محمدینژاد، عبدالمجید رضائی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
این بررسی بهمنظور ارزیابی پایداری ۹ ژنوتیپ یولاف و یک رقم جو نسبت به مدیریتهای زراعی و همچنین برای تعیین سهم هر یک از عوامل زراعی ( محیطی) در ایجاد اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین پایدارترین جزء عملکرد در سال زراعی ۸۰-۱۳۷۹ در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجفآباد انجام شد. ژنوتیپهای یولاف شامل ۴ رقم کانادایی و ۵ لاین اصلاحی از ترکیه بودند . محیطهای مورد بررسی را سه تاریخ کاشت ۲۰ مهر، ۱۰ آبان و ۳۰ آبان و سه تراکم کاشت ۳۰۰، ۳۷۵ و ۴۵۰ بذر در مترمربع تشکیل دادند. برای هر محیط از طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار استفاده شد. تجزیه واریانس مرکب برای صفات تعداد خوشه بارور در مترمربع، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه تفاوتهای ژنتیکی بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها نشان داد. به جز برای وزن هزار دانه برای بقیه صفات بین محیطهای مورد ارزیابی اختلاف معنیداری وجود داشت. عملکرد دانه و همه اجزاء آن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنیداری نشان دادند. نسبت مجموع مربعات اثر متقابل از کل تغییرات برای عملکرد دانه (۳۷/۲۲%) بیشتر از سایر صفات بود. تجزیه پایداری بر مبنای ضریب رگرسیون خطی نشان داد که رقم بویر و لاین ۲۸ با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون خطی نزدیک به ۱ دارای سازگاری مطلوب هستند، در حالیکه رقم پیسر و جوماکویی بهترتیب با محیطهای مساعد و نامساعد سازگاری خصوصی داشتند. بر مبنای میانگین مربعات انحراف از خط رگرسیون رقم بویر با کمترین انحراف پایدارترین رقم تشخیص داده شد. تجزیه ضرایب مسیر آثار متقابل ژنوتیپ× محیط بهروش تای نشان داد که جزء ژنوتیپی ۳V (وزن دانه) مهمترین جزء تأثیرگذار بر عملکرد و پایداری است. بر ایناساس رقم بویر با دارا بودن بالاترین مقدار ۳V پایدارترین ژنوتیپ پرمحصول تشخیص داده شد. مقایسه اجزای محیطی در روش تای، مرحله گرده افشانی و تشکیل دانه را حساسترین مرحله رشد ژنوتیپها نسبت به عوامل محیطی معرفی نمود، از اینرو ارزیابی پایداری ژنوتیپها بر اساس جزء ژنوتیپی ۲V (تعداد دانه در خوشه) سودمند نخواهد بود. در نهایت بر مبنای نتایج این پژوهش، رقم بویر با عملکرد ۸/۵ تن در هکتار و واکنش پایدار در همه محیطها به عنوان رقم مناسب شناخته شد.
محمدرضا جزائری نوشآبادی، عبدالمجید رضائی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی روابط بین صفات فنولوژیک، مرفولوژیک و فیزیولوژیک و تأثیر آنها بر عملکرد دانه ۲۰ ژنوتیپ یولاف، تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای ۳±۷۰ و ۳±۱۳۰ میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی ۸۲-۱۳۸۱ انجام شد. در هر دو رژیم رطوبتی عملکرد دانه با شاخص برداشت و میزان آب نسبی برگ (RWC) همبستگی مثبت و معنیدار و با تعداد روز تا خوشهدهی همبستگی منفی و معنیداری داشت. ضمن اینکه همبستگی آن با ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی در شرایط بدون تنش رطوبتی مثبت و معنیدار شد. تجزیه به عاملها در هر دو محیط سه عامل را معرفی نمود که عاملهای عملکرد، فنولوژیک و مخزن نامگذاری شدند. تجزیه رگرسیون مرحلهای برای عملکرد دانه در هر دو شرایط رطوبتی شاخص برداشت را به عنوان اولین متغیر شناسایی کرد. در مرحله دوم در محیط بدون تنش ارتفاع بوته و در شرایط تنش میزان آب نسبی برگ وارد مدل شدند و به همراه شاخص برداشت جمعاً ۶۴% و ۶۶% از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر بر اساس ضرایب همبستگی ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت و اجزای عملکرد (تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه در خوشه و وزن دانه) نشان داد که در هر دو رژیم رطوبتی شاخص برداشت بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه داشت. بالاترین اثر غیر مستقیم منفی در شرایط بدون تنش و تنش رطوبتی به ترتیب مربوط به تعداد خوشه در واحد سطح و شاخص برداشت از طریق تعداد دانه در خوشه بود.
بهرام حیدری، قدرت الله سعیدی، بدرالدین ابراهیم سید طباطبائی،
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
در این مطالعه تجزیه با عاملها و تعیین سهم آنها در ایجاد تنوع صفات کمی و همچنین آثار مستقیم و غیر مستقیم اجزای عملکرد بر عملکرد دانه گندم مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش ۱۵۷ لاین دابل هاپلوئید گندم (. Triticum aestivum L)، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای زراعی ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ و از لحاظ صفات مختلف زراعی و مرفولوژیکی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه به عامل ها به روش حداکثر درستنمایی پنج عامل پنهانی را در هر سال شناسایی نمود که این پنج عامل جمعأ و به ترتیب ۳۷/۸۰ و ۹۳/۷۳ درصد از کل تنوع دادهها را در سالهای زراعی اول و دوم توجیه نمودند. در سال اول ارزیابی، عامل اول به شدت تحت تأثیر تعداد روز تا گرده افشانی، تعداد روز تا سنبله دهی، طول برگ پرچم و طول دوره رشد بود و ۵/۳۰ درصد از کل تنوع را تبیین نمود و این عامل بیانگر ارتباط منفی اجزای عملکرد با یکدیگر و اهمیت ارتباط برخی از صفات مورفولوژیک با عملکرد دانه بود. ولی عامل اول در سال دوم ارزیابی بیشتر تحت تأثیر مثبت وزن دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه بود و لذا عامل اجزای عملکرد نامیده شد. عاملهای دوم و سوم در سال اول به ترتیب شامل ارتفاع بوته و عملکرد دانه و در سال دوم ارزیابی بیانگر طول دوره رسیدگی و ارتفاع بوته بودند. محاسبه ضرایب مسیر نشان داد که تعداد دانه در سنبله در هر دو سال ارزیابی بیشترین اثر مستقیم و مثبت (۳۳/۱ و ۸۷۱/۰ به ترتیب در سال اول و دوم) را بر عملکرد دانه داشت. به دلیل آثار غیر مستقیم زیاد و منفی تعداد دانه در سنبله از طریق تعداد سنبله بارور در متر مربع و وزن هزار دانه بر عملکرد دانه، ضریب همبستگی بین عملکرد دانه و تعداد دانه در سنبله بسیار کم بود. تفاوت ناچیز اثر مستقیم تعداد سنبله بارور در متر مربع بر اساس ضریب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی در سال اول و دوم بیانگر تأثیر پذیری کم این رابطه از عوامل محیطی است. بهطور کلی تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله بارور میتوانند از کارایی بیشتری در مقایسه با وزن هزار دانه برای افزایش عملکرد دانه برخوردار باشند و میتوانند در برنامههای بهنژادی به عنوان شاخص انتخاب مورد استفاده قرارگیرند. همچنین با توجه به نتایج تجزیه به عاملها، انتخاب لاینها بر اساس عامل چهارم یا عامل عملکرد شامل صفات عملکرد بیولوژیک، تعداد سنبله در متر مربع و عملکرد دانه به عنوان شاخص انتخاب در برنامههای بهنژادی و به منظور بهبود عملکرد دانه میتواند از راندمان زیادتری برخوردار باشد.
فاطمه امینی، قدرت اله سعیدی، احمد ارزانی،
دوره ۱۲، شماره ۴۵ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
به منظور بررسی روابط بین عملکرد دانه و اجزای آن در گلرنگ، تجزیه ضرایب مسیر و تجزیه عامل ها با استفاده از برخی صفات زراعی و مورفولوژیک در ۳۲ ژنوتیپ مختلف گلرنگ انجام شد. ژنوتیپ ها در سال زراعی ۱۳۸۴-۱۳۸۳ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با ۳ تکرار ارزیابی شدند. ضرایب همبستگی بین صفات نشان داد که بین هر کدام از صفات عملکرد دانه در واحد سطح و عملکرد دانه در بوته با صفات تعداد دانه در طبق و تعداد طبق در بوته همبستگی مثبت و بالایی وجود داشته است. بر اساس نتایج رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه در واحد سطح، تعداد طبق در بوته به تنهایی ۶/۴۳ درصد و به همراه تعداد دانه در طبق و ارتفاع بوته ۶۰ درصد از تغییرات این صفت را توجیه کردند. نتایج رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه در بوته نیز نشان داد که صفات تعداد دانه در طبق، تعداد طبق در بوته و وزن هزار دانه ۲/۸۱ درصد از تغییرات عملکرد دانه در بوته را موجب شدند. بر اساس ضرایب مسیر، صفت تعداد طبق در بوته بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر هرکدام از صفات عملکرد دانه در واحد سطح و عملکرد دانه در بوته داشت، ضمن اینکه این اثر از طریق تأثیر غیر مستقیم و منفی وزن هزار دانه کاهش یافت. نتایج تجزیه به عامل ها برای صفات سه عامل اصلی را مشخص کرد که مجموعا" ۸۱/۸۱ درصد از کل تغییرات را توجیه نمودند. این عامل ها با توجه به اجزای تشکیل دهنده آنها به ترتیب عامل عملکرد و اجزای آن، عامل خصوصیات فنولوژیکی بوته (روز تا ۵۰ درصد سبز شدن، روز تا گلدهی و روز تا رسیدگی) و عامل شاخهبندی نامیده شدند. بهطور کلی می توان نتیجه گیری نمود که سه صفت تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه به ترتیب از اهمیت نسبی بیشتری درتعیین عملکرد دانه گلرنگ برخوردارند و این اجزای عملکرد می توانند به عنوان شاخص انتخاب در برنامه های به نژادی این گیاه مورد استفاده قرار گیرند.