۵ نتیجه برای طبقهبندی
ندا زاهدیفرد، سیدجمال الدینخواجهالدین، احمد جلالیان،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده
در حال حاضر با پیشرفت فنآوری، استفاده از دادههای ماهوارهای به علت برداشت پوشش تکراری، یکپارچه بودن اطلاعات، تهیه اطلاعات در قسمتهای مختلف طیف الکترومغناطیس و امکان بهکارگیری سختافزارها و نرمافزارها در دنیا با استقبال خاصی روبهرو شده است. هدف پژوهش حاضر عبارت است از: بررسی قابلیت دادههای سنجنده TM، ماهواره لندست برای تهیه نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز بازفت (استان چهارمحال بختیاری). برای تهیه نقشه کاربری اراضی ،دادههای شش باند TM ماهواره لندست ۵ به تاریخ ۲۰ اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۷ مورد استفاده قرار گرفت. تصحیح هندسی با ۰۰۸/۱ = RMSE پیکسل حاصل آمد. روشهای مختلف بارزسازی شکل (FCC، فیلترها وشاخصهای گیاهی) استفاده شد و کاربری های مختلف زمینی مورد بررسی قرار گرفت.منطقه با استفاده از GPS، نقشههای توپوگرافی با مقیاس ۵۰۰۰۰ : ۱ و اطلاعات جانبی دیگر مورد بازدید صحرایی قرار گرفت. واحدهای کاربری اراضی مختلف با ۶۲ کوادرت بررسی گردید و درصد تاج پوشش گیاهی تخمین زده شد. با استفاده از رگرسیون بین درصد تاج پوشش گیاهی و مقادیر شاخصهای گیاهی NDVI، RVI،PVI، SAVI، DVI، TSAVI۱، NRVI، MSAVI۲ و اعمال تفکیک تاری بر آنها، نقشههای کاربری اراضی ایجاد گردید. بین شاخصهای گیاهی و درصد تاج پوشش گیاهی، همبستگی بالایی وجود داشته است. شاخصهای NDVI، SAVI، NRVI،TSAVI۱ و MSAVI۲ ضریب همبستگی بالایی را با درصد تاج پوشش گیاهی داشتهاند. سه شاخص RVI،DVI،PVI ضرایب همبستگی کمتری را نسبت به شاخصهای فوقالذکر داشتهاند. پس از اعمال طبقهبندیهای نظارت شده، صحت نقشه تولیدی مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه نهایی کاربری اراضی به روش هیبرید تولید گردید. طبقهبندی نظارت شده با روش بیشترین شباهت، با کاپای کلی ۸۷ درصد، بهترین نتیجه را برای تهیه نقشه کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه داده است. بر اساس این پژوهش دادههای رقومی TM قابلیت زیادی برای تهیه نقشه کاربری اراضی در منطقه مورد بررسی دارند. تفکیک بعضی کلاسهای کاربری اراضی مانند جنگل با زیر اشکوب دیم ، گراسهای یکساله و اراضی آیش با دادههای یک زمانه TM مقدور نشد. همچنین دادههای رقومی TM ، قابلیت جداسازی مناطق مسکونی روستایی پراکنده و جادههای خاکی منطقه مورد مطالعه را ندارند.
پرویز شکاری، مجید باقرنژاد،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
تغییردر ویژگیهای خاک عمدتاً حالت پیوسته دارد. روشی که بتواند این پیوستگی را در نظر بگیرد، قادر به ارائه تصویر واقعیتری از الگوی پراکنش خاکها چه در فضای ردهبندی و چه در فضای جغرافیایی خواهد بود. منطق پیوسته فازی چنین دیدگاهی را فراهم میکند. در این مطالعه کارآیی این نگرش با انجام نوعی خوشه بندی فازی در یک زیر حوزه در غرب ایران مورد بررسی قرار گرفت. خوشهبندی از طریق کمینه سازی یک تابع عینی در تعیین درجه عضویت هر پدان در هر یک از کلاسها با نمای فازی ۱۵/۱ تا ۵/۱ انجام گرفت. پس از تعیین اعتبار خوشهبندی تعداد بهینه کلاسها برای زیر مجموعههای کل، ریخت شناختی و بافت به ترتیب ۸، ۴ و۵ تعیین شد. نمودارهای درجات عضویت تخصیص یافته به هر پدان در نمای اراضی منطقه نشانگر وجود همپوشی بین کلاسها و پیوستگی قابل توجه بود. با توجه به تمایز کم خاکهای منطقه و شباهت زیاد خواص آنها، روش مذکور از حساسیت بالایی در تشخیص تیپهای مختلف خاک برخوردار است. به علاوه بین کلاسهای فازی حاصله و شکل اراضی نیز ارتباط وجود داشت. کاربرد این روش در تهیه سیستمهای طبقهبندی و نیز نقشههای پیوسته خاک با سطح نگرشی در حد پدان قابل بررسی است.
امید رفیعیان، علی اصغر درویش صفت ، منوچهر نمیرانیان،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده
هدف از این پژوهش تعیین تغییرات گستره جنگلهای شمال کشور از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۰ به صورت کمّی است. این پژوهش در سطحی معادل یک برگ نقشه ۱:۲۵۰۰۰ (حدود ۱۵۰۰۰ هکتار) در جنگلهای منطقه بابل انجام گردید. نقشه جنگل مربوط به سال ۷۳ از نقشه رقومی ۱:۲۵۰۰۰ جنگلهای شمال استخراج شد. برای تهیه نقشه جنگل در آخر دوره، تصویر سنجنده +ETM ماهواره لندست ۷ مربوط به تاریخ ۸ مرداد ۱۳۸۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسی کیفیت تصویر از نظر رادیومتری و هندسی، خطای راهراهشدگی در باندهای ۲، ۴، ۵ به میزان کمتر از ۱DN± مشاهده شد که به دلیل جزیی بودن، از تصحیح آنجا صرف نظر شد. خطای جابهجایی دستههای شانزدهتایی خطوط اسکن و خطای خطوط اسکن تکراری نیز در تصویر مشاهده گردید. تصحیح هندسی تصویر به روش اُرتو و با استفاده از اطلاعات مداری و مدل رقومی ارتفاع به طور دقیق انجام شد. سپس تصویر ماهوارهای با روشهایی نظیر نسبتگیری طیفی، تجزیه مؤلفههای اصلی و تسلدکپ مورد پردازش و بارزسازی قرار گرفت. باند پانکروماتیک نیز به روشهای تبدیل فضای رنگ و پاسخ طیفی، با باندهای چندطیفی ادغام شد. یک نقشه واقعیت زمینی نمونهای در ۳% سطح منطقه به روش میدانی و با استفاده از GPS تهیه شد. طبقهبندی تصویر به صورت تلفیقی (رقومی- چشمی) صورت گرفت. به این ترتیب که ابتدا یک طبقهبندی نظارت شده با طبقهبندیکننده حداکثر تشابه با استفاده از باندهای اصلی و پردازششده انجام شد. سپس نقشهای که بیشترین صحت را در مقایسه با نقشه واقعیت زمینی داشت (صحت کلی ۵۶/۹۴ و ضریب کاپا ۸۹/۰)، انتخاب و ساختار آن از رستر به بْردار تبدیل گردید. این نقشه پس از قرارگیری روی ترکیبهای رنگی مختلف از جمله تصاویر ادغام شده با باند پانکروماتیک و نیز برخی از اطلاعات کمکی، مورد تفسیر، بازبینی و ویرایش قرار گرفت. نقشه حاصل، دارای صحت کلی ۳۹/۹۶% و ضریب کاپا ۹۲۷/۰ بود. نقشه جنگل حاصل از دادههای ماهوارهای با نقشه جنگل سال ۷۳ مقایسه و مشخص شد که در این دوره به میزان ۴۱۷ هکتار به مناطق جنگلی افزوده (عموماً قطعات جنگلکاری شده) و ۱۱۶۸ هکتار از سطوح جنگل اولیه کاسته شده است. به این ترتیب در مجموع ۷۵۱ هکتار (معادل ۲/۸% سطح اولیه جنگل) از مساحت جنگل کاسته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش میتوان بیان داشت که با تجزیه و تحلیل تصاویر ماهوارهای جدید میتوان نقشههای دقیق جنگل تهیه کرده و از مقایسه این نقشهها با نقشههای جنگل موجود مربوط به سال ۷۳، تغییرات را در تمامی سطح جنگلهای شمال کشور تعیین نمود.
امیراسلام بنیاد، طه حاجی قادری،
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
جنگلهای طبیعی استان زنجان بیشتر در مناطق کوهستانی واقع شدهاند. تهیه نقشه جنگلها، مراتع و سایر پدیدهها زمینی به خصوص در مناطق کوهستانی مشکل و پرهزینه است. برای این منظور استفاده از دادههای ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی متوسط راه حل مناسبی به نظر میرسد. در این بررسی از تصاویر هفت باند طیفی ماهواره لندست ۷ مربوط به سال ۲۰۰۲ برای مکان یابی و تهیه نقشه جنگلهای طبیعی استان زنجان استفاده شده است. تحلیل مولفههای اصلی (Principal Component Analysis (PCA به منظور استخراج مولفههای اصلی و کاهش حجم دادهها به کار برده شد. سه تصویر جدید PCA۱، PCA۲ و PCA۳ که ۶۷/۷۶ درصد از واریانس کل را شرح دادند به عنوان مولفههای اصلی انتخاب شده و بقیه به عنوان اختلال در نظر گرفته شد. با استفاده از تحلیل به عاملها (FA) و شاخصهای پوشش گیاهی به ترتیب ۹ و ۸ تصویر جدید تهیه و در یک فایل سیستم اطلاعات جغرافیائی رستری (RGIS) در محیط نرم افزار ILWIS ذخیره گردید. ماتریس ضریب همبستگی و فاکتور مطلوبیت ۲۷ داده تصویری محاسبه و از بین آنها ۱۲ گروه سه تایی برای تهیه نقشه و مکان یابی جنگلهای طبیعی استان زنجان مناسب تشخیص داده شد. مقدار شاخص کاپا برای گروه باندی سه تایی λ۳, λ۴, λ۵ برابر با ۸۶/۰ = KIP بوده که از همه گروهها بیشتر است و در نتیجه بهترین ترکیب برای طبقه بندی در شرایط استان زنجان است. در بین ۲۷ تصویر، بیشترین مقدار OIF مربوط به گروه باندی سه تایی PCA۳, FA۲, MIR با مقدار ۴۴/۲۳۳ و کمترین آنها مربوط به ترکیب λ۴، λ۵، λ۷ با مقدار ۶۳/۸۳ است. درستی کلی، متوسط و تولید کننده نقشه تهیه شده دادههای سنجنده +ETM ماهواره لندست ۷ به ترتیب ۴۵/۸۸، ۶۹/۷۳ و ۲۳/۷۰ درصد است. نتایج این بررسی نشان میدهد، که پدیدههای یک پارچه و همگن مانند مناطق کشاورزی، مراتع و جنگلهای طبیعی با تراکم زیاد با استفاده از دادههای سنجش از دور با قدرت تفکیک مکانی متوسط (+ETM) قابل تفکیک بوده و تهیه نقشه آنها با دقت قابل قبول امکانپذیر است.
سامره فلاحتکار، علیرضا سفیانیان، سید جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا ضیائی،
دوره ۱۳، شماره ۴۷ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
سنجش از دور فناوری کلیدی برای ارزیابی وسعت و میزان تغییرات پوشش اراضی است. اطلاع از انواع تغییرات پوشش سطح زمین و فعالیت های انسانی در قسمت های مختلف، به عنوان اطلاعات پایه برای برنامه ریزی های مختلف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه تغییرات پوشش اراضی منطقه اصفهان بزرگ که شامل شهر اصفهان و اراضی اطراف آن است طی ۴ دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفت. برای رسیدن به اهداف مطالعه از عکس های هوایی۱:۵۰۰۰۰ سال ۱۳۳۴، تصاویر ماهواره ای MSS و TM و ETM+ به ترتیب برای شهریور ماه سال های ۱۳۵۱، ۱۳۶۹ و ۱۳۸۰ و نقشه های توپوگرافی شهر اصفهان و اراضی اطراف آن استفاده گردید. تمامی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای به روش نزدیکترین همسایه تصحیح هندسی شدند و RMSe کمتر از یک پیکسل گردید. برای پردازش تصاویر، ابتدا مطابق با شاخص OIF، بهترین ترکیب رنگی کاذب برای تصاویر تهیه شد، سپس با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده به صورت تلفیقی و به کارگیری شاخص NDVI نقشه های پوشش اراضی منطقه مورد مطالعه در ۵ طبقه تهیه گردید. در نهایت، نقشه های حاصله به روش مقایسه بعد از طبقهبندی مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که بیشترین توسعه مناطق شهری در بین سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۶۹ با گسترش متوسط ۵۷۱ هکتار در هر سال و کمترین رشد آن بین سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۱ با مساحتی حدود ۳۲۴ هکتار در هر سال رخ داده است. اما در طی سال های ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۱ با کاهش متوسط سالانه ۱۲۶۳ هکتار، بیشترین تخریب پوشش سبز منطقه مورد مطالعه روی داده است.