جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای لوبیا

علیرضا یدوی، محسن موحدی دهنوی‌، ملیحه کیانی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

تاریخ کاشت نامناسب و رقابت علف‌های هرز از مهم‌ترین عواملی هستند که عملکرد لوبیا را به شدت کاهش می‌دهند. لذا به منظور مطالعه تأثیر تاریخ کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم لوبیا سفید در شرایط حضور و عدم حضور علف‌های هرز آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی ۱۳۸۸ در شهرستان سمیرم اجرا شد. فاکتور‌های آزمایشی شامل سه سطح تاریخ کاشت (۲۰ اردیبهشت، ۴ و ۱۹ خرداد)، سه رقم لوبیا سفید (دانشکده، پاک و شکوفا) و دو سطح آلودگی علف هرز (با و بدون علف‌های هرز) بودند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت، رقابت علف‌های هرز و ارقام لوبیا اثر معنی‌داری بر عملکرد و اجزای عملکرد ایجاد کردند. تأخیر ۳۰ روزه در کاشت به ترتیب باعث کاهش ۵/۲۲، ۱۸، ۱/۲۰ و ۱/۲۶ درصدی تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک ارقام لوبیا سفید گردید. رقابت علف‌های هرز نیز کاهش ۵/۱۳، ۷/۵ و ۱/۲۷ درصدی در تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک را به دنبال داشت. برهمکنش تاریخ کاشت و رقابت علف‌های هرز بر عملکرد دانه نشان داد که بیشترین رقابت و کاهش عملکرد دانه (۵۳ درصد) در تاریخ کاشت سوم به دست آمد و تأخیر در کاشت سبب افزایش تراکم و وزن خشک علف‌های هرز در مرحله گلدهی لوبیا گردید. درنهایت نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد دانه برای رقم شکوفا در تاریخ کاشت اول و شرایط عاری از علف‌هرز به دست آمد.
ابراهیم ایزدی دربندی،
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

به منظور بررسی حساسیت گیاهان زراعی نخود، ‌لوبیا، عدس، کلزا، چغندرقند و گوجه‌فرنگی به بقایای علف‌کش شوالیه در خاک، آزمایشی در شرایط کنترل شده در سال ۱۳۸۹ در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. عوامل مورد بررسی شامل گیاهان زراعی مذکور در ۶ سطح و غلظت بقایای علف‌کش شوالیه در خاک در ۷ سطح (صفر، ۰۰۱۵/۰، ۰۰۳۷/۰، ۰۰۷۹/۰، ۰۱۵/۰، ۰۳۱/۰ و ۰۴۷/۰ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک) بودند. آزمایش به‌صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. یک هفته پس از سبز شدن گیاهان، درصد سبز شدن آنها اندازه‌گیری شد و درصد بقا، ‌زیست‌توده اندام هوایی و ریشه آنها ۳۰ روز پس از سبز شدن تعیین گردید. نتایج نشان داد که صفات مذکور در همه گیاهان مورد بررسی به‌طور معنی‌داری (در سطح ۱%) در حضور پسماند علف‌کش کاهش یافتند و با افزایش بقایای شوالیه در خاک میزان سبز شدن، زیست‌توده تولیدی اندام هوایی و ریشه کاهش یافت. لوبیا کمترین تلفات زیست‌توده اندام هوایی (۴۴%) و ریشه (۷۸/۶۶%) را داشت و گوجه‌فرنگی بیشترین تلفات زیست توده اندام هوایی (۳۸/۹۶%) و ریشه (۴۶/۸۹%) را داشت. براساس شاخص ED۵۰‌، نخود (۳-۱۰×۹۱/۷ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک) متحمل‌ترین و گوجه‌فرنگی (۴-۱۰×۳ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک) حساس‌ترین گیاه به بقایای علف‌کش شوالیه در خاک شناخته شدند و سایر گیاهان بررسی شده بین این دو به‌صورت گوجه‌فرنگی> چغندرقند> کلزا > عدس >لوبیا > نخود قرار گرفتند. به‌طورکلی، نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که پسماند علف‌کش شوالیه در خاک می‌تواند به گیاهان زراعی در تناوب خسارت وارد کند و توجه به درجه حساسیت آنها در برنامه‌ریزی تناوب مهم است.
نویدالله عمادی، شاهرخ جهانبین، حمیدرضا بلوچی،
دوره ۳، شماره ۸ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

به منظور بررسی اثر تنش خشکی و تراکم بوته بر عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیک لوبیا چیتی رقم C.O.S,۱۶آزمایشی مزرعه‌ای در سال ۱۳۸۹ در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. عوامل آزمایش شامل آبیاری معمولی، تنش خشکی در مرحله رویشی و تنش خشکی در مرحله زایشی به‌عنوان فاکتورهای اصلی و چهار سطح تراکم (۱۵، ۲۵، ۳۵ و ۴۵ بوته در مترمربع) به‌عنوان فاکتور فرعی بودند. در این آزمایش، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، پرولین، کاروتنوئید و پروتئین اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که برهمکنش تنش خشکی و تراکم بوته برعملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنی‌دار بود. تیمار آبیاری معمولی در تراکم ۳۵ بوته در مترمربع بیشترین عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه را به‌ترتیب برابر ۱۱۲۳۵ کیلوگرم ماده خشک و ۳۳۶۸ کیلوگرم دانه لوبیا در هکتار نشان داد، که با تیمار ۴۵ بوته در مترمربع تفاوت معنی‌داری نداشتند. بیشترین عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی در مراحل رشد رویشی و زایشی (به‌ترتیب ۲۵۲۰ و ۲۲۶۰ کیلوگرم در هکتار) هم به تراکم ۳۵ بوته در مترمربع و کمترین آن (به‌ترتیب ۲۰۶۶ و ۱۹۵۳ کیلوگرم در هکتار) به تراکم ۱۵ بوته در مترمربع تعلق داشت. تنش خشکی در مراحل رشد رویشی و زایشی، میزان عملکرد دانه و کلروفیلa را کاهش و هم‌چنین میزان کاروتنوئید، کلروفیلb ، پرولین و پروتئین دانه را افزایش داد. در کل، تراکم ۳۵ بوته در مترمربع در شرایط بدون تنش و ۲۵ بوته در مترمربع در کلیه سطوح تنش، در شرایط محیطی مشابه، برای لوبیا چیتی رقم C.O.S.۱۶ توصیه می‌گردد.
فرهاد عزیزی، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۰ )
چکیده

به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی ویژگی‌های مورفولوژیک در ۱۲۱ ژنوتیپ لوبیا سفید، قرمز و چیتی، بررسی روابط میان صفات برای استفاده در برنامه‌های به نژادی و شناخت عوامل پنهانی مؤثر بر روابط داخلی میان صفات از راه تجزیه و تحلیل‌های چند متغیره، آزمایشی در سال ۱۳۷۶ در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، در چارچوب طرح لاتیس ساده اجرا گردید.

 برای کلیه صفات مورد بررسی تنوع زیادی میان ژنوتیپ‌ها مشاهده شد. ضرایب تنوع فنوتیپی برای کلیه صفات از ضرایب تنوع ژنتیکی بزرگ‌تر بودند. در میان ویژگی‌های بررسی شده، عملکرد بوته، شمار غلاف در ساقه‌های فرعی و اصلی، طول ساقه‌های فرعی و اصلی، شمار گره در ساقه‌های فرعی و ساقه اصلی، وزن صد دانه و شمار ساقه فرعی به ترتیب دارای ضریب تنوع ژنتیکی و فنوتیپی بزرگی بودند. شمار روز تا رسیدگی کمترین تنوع را داشت. صفات مربوط به ساقه‌های فرعی تنوع بیشتری را نسبت به صفات مشابه در ساقه اصلی نشان دادند تجزیه عامل‌ها برای کلیه ژنوتیپ‌ها، و به طور جداگانه برای لوبیاهای قرمز، سفید و چیتی، رشد محدود و رشد نامحدود چهار عامل را مشخص نمود، که بیش از ۴/۷۸ درصد از تنوع را توجیه کردند. نتایج تجزیه و تحلیل روی همه ژنوتیپ‌ها نشان داد که عامل اول به طور عمده وابسته به شمار روز تا رسیدگی، طول ساقه‌های اصلی و فرعی و شمار گره در ساقه‌های اصلی و فرعی بود، و عامل رشد رویشی نامیده شد. عوامل دوم و سوم بیشترین وابستگی‌ها را به صفات شمار غلاف در ساقه‌های اصلی و فرعی، شمار دانه در غلاف ساقه‌های اصلی و فرعی و وزن صد دانه داشتند، و عامل‌های اجزای عملکرد نام نهاده شدند. عامل چهارم بیشترین هم‌بستگی را با شمار ساقه فرعی داشت، که به همین نام شناخته شد. عوامل اول و چهارم مرتبط با ویژگی‌های رشد رویشی و مبدأهای فیزیولوژیک بودند. عوامل دوم و سوم با مقصدهای فیزیولوژیک ارتباط داشتند. بر مبنای نتایج رگرسیون مرحله‌ای، شمار غلاف در ساقه‌های فرعی مهم‌ترین جزء عملکرد بود، و شمار غلاف در ساقه اصلی، وزن صد دانه و شمار دانه در غلاف در رتبه‌های بعدی قرار داشتند. شمار غلاف در ساقه‌های فرعی و اصلی بیشترین ارتباط را با عملکرد داشتند.


محمدرضا خواجه ‌پور، احمدرضا باقریان نائینی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۰ )
چکیده

تصور آن است که انواع گوناگون لوبیای زراعی، شامل چیتی، سفید و قرمز، از نظر سازگاری به دمای زیاد متفاوتند. از این رو، ممکن است واکنش آنها به تأخیر در کاشت متفاوت باشد. به منظور بررسی این واکنش، آزمایشی با طرح بلوک‌های کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرت‌های یک بار خرد شده، در سال ۱۳۷۵ در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. تیمار اصلی شامل چهار تاریخ کاشت (۸ و ۲۳ اردیبهشت، و ۷ و ۲۳ خرداد) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ لوبیای زراعی (لوبیا قرمز ناز، لوبیا چیتی لاین ۱۱۸۱۶، لوبیا چیتی لاین ۱۶۱۵۷ و لوبیا سفید لاین ۱۱۸۰۵) بود.

 با تأخیر در کاشت، شمار ساقه فرعی در بوته، شمار غلاف در ساقه‌های فرعی و در واحد سطح، شمار دانه در هر غلاف ساقه اصلی و ساقه‌های فرعی، شمار دانه در ساقه اصلی، ساقه فرعی و در واحد سطح، وزن صد دانه و عملکرد دانه کاهش معنی‌دار یافت، ولی شاخص برداشت افزایش معنی‌دار نشان داد. کاهش اجزای عملکرد و عملکرد دانه با تأخیر در کاشت، به کاهش فرصت برای رشد در اثر افزایش دما نسبت داده شد. پایینی شاخص برداشت در کاشت زودهنگام، با کاهش بازده رشد رویشی حاصل شده در اثر برخورد دوران دانه‌بندی با دمای بالا تفسیر گردید. لوبیا چیتی لاین ۱۱۸۱۶ از لحاظ شمار ساقه فرعی در بوته و شاخص برداشت از دیگر ژنوتیپ‌ها برتر بود و بیشترین عملکرد دانه (۳۰۳۰ کیلوگرم در هکتار) را تولید نمود. گرچه لوبیا قرمز ناز از نظر شمار غلاف و شمار دانه در ساقه اصلی و در واحد سطح بر ژنوتیپ‌های دیگر به طور معنی‌داری برتری نشان داد، ولی وزن صد دانه بسیار کم و کمترین شاخص برداشت را داشت، و سرانجام کمترین عملکرد دانه (۲۲۵۴ کیلوگرم در هکتار) را به دست داد. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که عملکرد دانه لوبیا از تأخیر در کاشت به شدت آسیب می‌بیند. لوبیا چیتی لاین ۱۱۸۱۶ ممکن است در کلیه تاریخ‌های کاشت، ظرفیت تولیدی بیشتری نسبت به دیگر ژنوتیپ‌های مورد آزمایش، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر داشته باشد. ارتباط خاصی میان ویژگی‌های ظاهری دانه انواع لوبیا و تحمل آنها نسبت به گرما مشاهده نگردید.


محمد رضا لک، مسعود شمس بخش، مسعود بهار،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۱ )
چکیده

طی تابستان سال ۱۳۷۷ بیماری سوختگی برگ و غلاف لوبیا در مزارع لوبیای اطراف اراک مشاهده گردید. بررسی‌های سال بعد نشان داد که شیوع بیماری در مزارع لوبیاکاری استان مرکزی روند افزایشی دارد و به نظر می‌رسد که خسارت آن در مزارع مجهز به سیستم آبیاری بارانی بیشتر است. علایم بیماری شامل لکه‌های سوخته نامنظمی روی برگ‌ها بود، که با هاله زردرنگی احاطه شده بودند. در شرایط مساعد این لکه‌ها به تدریج گسترش یافته و برگ‌های مبتلا سوخته شدند. علایم اولیه بیماری روی غلاف‌های لوبیا به صورت لکه‌های آب سوخته دیده شد، که بعداً این لکه‌ها به رنگ قرمز تا تیره در آمدند. از اندام‌های آلوده لوبیا دو نوع باکتری با کلنی‌های زردرنگ، برجسته و شفاف به دست آمد. بر پایه‌ی مشخصات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی، نوع غالب باکتری جدا شده از بوته‌های مریض Xanthomonas axonopodis pv. phaseoli شناسایی شد و باکتری نوع دیگر با ویژگی‌های مشابه، تنها به دلیل ملانین در محیط کشت، به عنوان X. axonopodis pv. phaseoli var. fuscans تعیین گردید.
فرناز احمدی، محمدرضا مرادی تلاوت، سیدعطاء‌الله سیادت، علی مشتطی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

به‌منظور بررسی تأثیر غلظت‌های مختلف اسید هیومیک بر عملکرد و میزان جذب عناصر غذایی گیاه گوار در تراکم‌های مختلف کاشت، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، در تابستان سال ۱۳۹۵ اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل سطوح اسید هیومیک (صفر، ۵، ۱۰ و ۱۵ کیلوگرم در هکتار) به‌عنوان فاکتور اصلی و تراکم‌های کاشت (۳۵، ۵۵، ۷۵ و ۹۵ بوته در مترمربع) به‌عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که مصرف ۱۵ کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک با تراکم ۳۵ بوته در مترمربع سبب افزایش محتوی عناصر نیتروژن، فسفر، روی و آهن در گیاه شد. علاوه بر این، بالاترین برداشت نیتروژن بوته با ۲۹۵ کیلوگرم در هکتار از تراکم ۹۵ بوته در مترمربع و مصرف ۱۵ کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک به‌دست آمد و به‌تدریج با کاهش تراکم و اسید هیومیک از برداشت نیتروژن کل کاسته شد. درصورتی‌که، کمترین درصد پروتئین بوته (۸/۸۴ درصد) از تراکم ۹۵ بوته در مترمربع و عدم مصرف اسید هیومیک حاصل شد که بالاترین عملکرد دانه و ماده خشک با ۴۲۰۹/۷ و ۱۷۹۵۵/۶ کیلوگرم در هکتار از تراکم ۹۵ بوته در مترمربع و کاربرد ۱۵ کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک به‌دست آمد. به‌طورکلی، با توجه به نتایج آزمایش برای کشت گوار در منطقه خوزستان لازم است تا در آزمایش‌های بعدی تراکم‌های بالاتر از ۹۵ بوته در مترمربع نیز بررسی شود، همچنین مشخص شد که مصرف هیومیک‌ اسید در شرایط منطقه می‌تواند عملکرد گوار را در حد قابل قبولی افزایش دهد.

محمد رضا لک، حمید رضا دری، محمد کاظم رمضانی، محمد حسن هادیزاده،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده

به منظور تعیین دوره بحرانـی کنترل علف‌های هرز در لوبیا چیتی لاین ۲۱۴۶۷ KS آزمایشی در سال‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ در ایستگاه تحقیقات لوبیای خمین با طرح آماری بلوک‌های کامل تصادفی اجرا شد. تیمارها در دو سری به ترتیب تداخل علف‌های هرز در ۲۰،۲۸،۳۶ و ۴۴ روز پس از کاشت و سری دوم، کنترل علف‌های هرز تا مراحل مذکور و دو شاهد بدون کنترل وکنترل کامل علف‌های هرز تا پایان فصل رشد بود. نتایج آزمایش نشان داد که دوره بحرانی کنترل علف‌های هرز در لوبیا چیتی لاین ۲۱۴۶۷ KS با در نظر گرفتن ۵% کاهش عملکرد در سال‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ به ترتیب ۵۳-۲۰ روز پس از کاشت(تقریباً منطبق با ظهور اولین سه برگچه تا شروع گل‌دهی) و ۵۱-۳۵ روز پس از کاشت (تقریباً منطبق با شروع غنچه‌دهی تا اواسط گل‌دهی) بود. وزن خشک علف‌های هرز در تیمار عاری از علف هرز تا ۴۴ روز پس از کاشت به طور متوسط۸۱% نسبت به شاهد رقابت تمام فصل کاهش یافت. تداخل علف‌های هرز تا پایان فصل رشد به طور متوسط ۶۳% کاهش عملکرد نسبت به شاهد بدون رقابت شد. رقابت با علف‌های هرز سبب افزایش ارتفاع لوبیا شد. ولی تأثیر آن بر تعداد بذر در غلاف و وزن صد دانه ناچیز بود. تعداد غلاف در بوته، تعداد بذر در بوته و عملکرد دانه با وزن خشک علف‌های هرز هم بستگی منفی و معنی‌دار داشت.
فریبا وفائی، کریم حداد ایرانی‌نژاد، پرویز طالبی چایچی، مصطفی ولیزاده،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده

  طی سال‌های ۸۰-۱۳۷۹ برخی خصوصیات زیستی و نوسانات جمعیت کنه دو نقطه‌ای بر روی پنج رقم از دو گونه لوبیا با استفاده از دیسک‌های برگی از مراحل رشدی ۲ برگی، ۶ برگی و گل‌دهی بوته‌ها تحت شرایط ثابت دمایی ۱± ۲۵ درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی ۵± ۴۵ درصد و L:D)۱۵:۹) سیستم نوری بررسی گردید. پرورش انبوه کنه دو نقطه‌ای در روی بوته‌های گوجه‌فرنگی در شرایط محیطی کاملاً مشابه عملی گردید و اثر تغذیه از ارقام لوبیا چیتی، بیکر، سان‌ری، کانتاندر و چشم بلبلی به عنوان گیاه میزبان روی میزان باروری، درصد تفریخ تخم، دوره نشو و نمای جنینی، دوره لاروی، تعداد لارو، درصد مرگ و میر لاروها، دوره پورگی، تعداد پوره، دوره رشد از لارو تا قبل از تخم‌ریزی، طول دوره تخم‌ریزی، درصد مرگ و میر پوره‌ها، نسبت جنسی و طول عمر کنه‌های بالغ از ظهور تا مرگ مطالعه شد. نتایج نشان داد که در مرحله ۲ برگی، لوبیا چشم بلبلی و ارقام چیتی و کانتاندر از لوبیای معمولی با دارا بودن بیشترین تعداد تخم و درصد تفریخ آنها، کوتاهی دوره‌های نشو و نمای جنینی و لاروی، پایین بودن درصد مرگ و میر لارو‌ها، کوتاه بودن دوره رشد پورگی، دوره رشدی از لارو تا تخم‌ریزی، طولانی بودن طول دوره تخم‌ریزی و طول عمر کنه بالغ از ظهور تا مرگ به عنوان میزبان‌های مناسب و در مقابل ارقام سان‌ری و بیکر به عنوان میزبان‌های نامناسب عمل می‌کنند. در مرحله ۶ برگی، باز هم چشم بلبلی و کانتاندر از لحاظ طول دوره نشو و نمای جنینی، تعداد لارو، طول دوره لاروی، میزان مرگ و میر لاروی، طول دوره پورگی، دوره رشدی از لارو تا قبل از تخم‌ریزی، طول دوره تخم‌ریزی، نسبت جنسی و طول عمر کنه بالغ از ظهور تا مرگ میزبان‌های مناسب ولی ارقام چیتی، بیکر و سان‌ری به عنوان میزبان‌های نامناسب تشخیص داده شدند. سرانجام در مرحله گل‌دهی، ارقام چیتی، بیکر و سان‌ری از لحاظ تعداد تخم‌ و درصد تفریخ آنها، تعداد لارو‌، تعداد پوره، درصد مرگ و میر پورگی و نسبت جنسی برای کنه میزبان مناسب ولی لوبیا چشم بلبلی و کانتاندر بر عکس مراحل پیشین میزبان‌های نامناسب تشخیص داده شدند.


محسن رشدی، محمد کاظم علیلو، سولماز کاظم علیلو،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

استفاده از تراکم بوته مناسب و کنترل صحیح علف‌های هرز، از جمله عوامل مهم در دستیابی به عملکرد بالا در لوبیا قرمز است. به‌منظور بررسی اثرات تراکم بوته و کنترل علف‌های هرز بر ویژگی‌های رویشی و عملکرد لوبیا قرمز، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی شهرستان خوی در سال زراعی ۱۳۹۷ اجرا شد. در این پژوهش تراکم بوته در سه سطح ۲۰، ۲۵ و ۳۰ بوته در متر‌مربع و روش‌های کنترل علف‌های هرز در چهار سطح عدم کنترل، علف‌کش اختصاصی (بنتازون)، کنترل دستی و کاربرد علف‌کش عمومی (پاراکوات) انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که اثر برهم‌کنش تراکم کاشت و روش‌های کنترل علف‌های هرز، بر صفات تعداد شاخه جانبی، فاصله اولین شاخه جانبی از سطح زمین، قطر ساقه اصلی، وزن خشک بوته و عملکرد دانه معنی‌دار بود و بر صفات دیگر همچون ارتفاع بوته و درصد پروتئین دانه اثر معنی‌داری نداشت. بیشترین عملکرد دانه (به‌میزان ۳۳۹۱ کیلوگرم در هکتار) در تراکم کاشت ۳۰ بوته در متر‌مربع و اعمال وجین دستی به‌دست آمد و بیشترین درصد پروتئین دانه (به‌میزان ۲۴/۸ درصد) در تراکم ۲۰ بوته در متر‌مربع و اعمال وجین دستی علف‌های هرز حاصل شد. نتایج این بررسی نشان داد که در بین روش‌های مختلف کنترل علف‌های هرز، روش کنترل دستی از برتری نسبی برخورداراست و مصرف علف‌کش عمومی به‌تنهایی در کنترل و مهار علف‌های هرز لوبیا قرمز کارآمد نیست. تولید عملکرد دانه لوبیا قرمز حداکثر با تراکم ۳۰ بوته در متر‌مربع نشان‌دهنده واکنش مثبت لوبیا قرمز به تراکم‌‌های بالای گیاهی است.

رحیم قاعدی، جمشید رزمجو، علی غلامی زالی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

شناسایی ژنوتیپ‌های متحمل به خشکی می‌تواند نقش مهمی در تعدیل اثرات منفی آن، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل محدود کننده تولیدات کشاورزی در مناطق خشک و نیمه‌خشک، بازی کند. بر این اساس، اثر سه رژیم ‌آبیاری (آبیاری پس از ۵۰ (I۱)، ۱۰۰ (I۲) و ۱۵۰ (I۳) میلی‌متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A) به‌عنوان فاکتور اصلی بر برخی صفات مورفولوژیک، عملکرد و کیفیت دانه ده ژنوتیپ لوبیا‌چیتی (KS-۲۱۱۹۳ ،  KS-۲۱۱۹۱، KS-۲۱۱۸۹، E۱۰، E۹ ، صدری، تلاش، توده‌های بومی خمین، اقلید و فریدون‌شهر) به‌عنوان فاکتور فرعی با سه تکرار به‌صورت کرت‌های یک‌بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در فریدون‌شهر اصفهان، انجام شد. به‌ موازات تشدید تنش رطوبتی (از سطح I۱ به I۳) روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، دانه در غلاف، دانه در بوته، وزن صد دانه، وزن دانه در بوته، عملکرد دانه و بیولوژیک، شاخص برداشت کاهش و درصد پروتئین دانه افزایش یافت، اما تغییرات به استثنای درصد پروتئین دانه تابع ژنوتیپ بود. با تشدید تنش رطوبتی از سطح آبیاری I۱ به I۲، کاهش عملکرد دانه از ۵۴/۴ درصد در ژنوتیپ صدری تا ۶۳/۶ درصد در ژنوتیپ تلاش و از سطح آبیاری I۱ به I۳، از ۸۷/۳ درصد در ژنوتیپ ۲۱۱۹۱- KSتا ۷۴/۹ درصد در ژنوتیپ فریدون‌شهر متغیر بود. می‌توان بیان داشت اگرچه بالاترین عملکرد دانه در سطح آبیاری I۱ در ژنوتیپ KS-۲۱۱۹۱ (۲۳۱۹ کیلوگرم بر هکتار) به‌دست آمد، اما احتمالاً کاشت توأم ژنوتیپ فریدون‌شهر با رژیم آبیاری پس از ۱۵۰ میلی‌متر تبخیر از تشت تبخیر به‌دلیل ثبات عملکرد بالاتر می‌تواند سبب تعدیل تنش خشکی در مناطقی مانند فریدون‌شهر شود.


اباصلت حسین زاده کلاگر، علی مصطفایی، مصطفی مطلبی، محمدرضا زمانی،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

قارچ‌های بیماری‌زا به منظور نفوذ به بافت گیاهی از آنزیم‌های پلی گالاکتورونازی استفاده می‌کنند. در مقابل، برخی از گیاهان واجد پروتئین‌های مهار کننده پلی گالاکتوروناز (Polygalacturonase-Inhibiting Proteins/ PGIP) می‌باشند که عملکرد این گلیکو پروتئین‌ها به تأخیر انداختن نفوذ هیف آن و در نتیجه عدم کلونیزاسیون قارچی می‌باشد. در این تحقیق PGIP از هیپوکتیل واریته‌های درخشان و ناز لوبیا (Phaseolus vulgaris) استخراج شد. سپس به روش کروماتوگرافی جذبی با استفاده از آنزیم پلی گالاکتوروناز به‌عنوان لیگاند اختصاصی، تخلیص گردید. خلوص محصول با روش SDS-PAGE مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که حاوی سه باند پروتئینی در محدوده ۴۷-۴۵ کیلو دالتونی بود. نتایج خالص‌سازی نشان داد که محصول به‌دست آمده از کرماتوگرافی جذبی از خلوص نسبتاَ بالایی برخوردار می‌باشد. هم‌چنین بازده خالص‌سازی P‏GIP با استفاده از کروماتوگرافی جذبی به میزان ۶۸/۱ میلی‌گرم PGIP به ازای ۱۰۰ گرم هیپوکتیل تازه لوبیا می‌باشد. اثر مهاری پروتئین‌های تخلیص شده بر آنزیم پلی گالاکتوروناز جدایه‌های بیماری‌زای Fusarium oxysporum (جدایه F۱۵) و Ascochyta rabiei (جدایه IK۰۴) بررسی شد. پروتئین‌های استخراج شده از هیپوکتیل واریته‌های ناز و درخشان قبل از خالص‌سازی به ترتیب معادل ۱۸ و ۲۸ واحد فعالیت مهار کنندگی بر آنزیم پلی گالاکتوروناز قارچ Fusarium oxysporum از خود نشان می‌دادند در صورتی‌که این میزان مهار کنندگی پس از خالص‌سازی ، هر کدام به ۴۰ واحد افزایش یافت. هم‌چنین فعالیت مهار کنندگی PGIP از این دو واریته بر آنزیم پلی گالاکتوروناز قارچ Ascochyta rabiei قبل از خالص‌سازی هر کدام به میزان ۹ واحد بوده و پس از خالص‌سازی این میزان مهار کنندگی به ترتیب به ۱۸ و ۲۹ واحد افزایش می‌یابد.
منیژه سبکدست، فرنگیس خیال‌پرست،
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده

  این تحقیق به منظور تعیین روابط میان عملکرد دانه و اجزای عملکرد با استفاده از ۳۰ رقم لوبیا، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران به اجرای درآمد. در مجموع ۱۸ صفت مربوط به رشد رویشی و زایشی و اجزای عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس ساده نشان داد که ارقام از نظر صفات مورد بررسی اختلاف معنی‌داری دارند که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین آنها می‌نماید. صفات وزن غلاف، تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف، عملکرد بیولوژیک، تعداد روز تا رسیدگی و تعداد روز تا گل‌دهی با عملکرد دانه هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار داشته و ضریب هم‌بستگی بین عملکرد دانه با بقیه صفات معنی‌‌دار نبود. تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که حداکثر اختلاف عملکرد دانه را می‌توان به تعداد غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه و طول غلاف نسبت داد. لذا از این چهار صفت برای انجام تجزیه علیت استفاده شد. نتایج تجزیه علیت نشان داد که بیشترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه مربوط به تعداد دانه در بوته و کمترین آن مربوط به تعداد غلاف است. تجزیه عامل‌ها سه عامل را استخراج کرد که ۷/۷۸ درصد از تغییرات کل داده‌ها را توجیه کرد. عامل اول در مجموع ۴۷/۵۲ درصد است که تغییرات داداه‌های اولیه را توجیه کرد و عاملی مهم‌تر از سایر عوامل می‌باشد. این عامل شامل وزن غلاف، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و تعداد غلاف در بوته بود. این عامل به عنوان عامل عملکرد و اجزای عملکرد نام‌گذاری ‌شد.


محمد صالحی، رحیم اکبری، محمد باقر خورشیدی بنام،
دوره ۱۲، شماره ۴۳ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

به منظور بررسی واکنش عملکرد و اجزای عملکرد دانه ارقام لوبیا قرمز(.Phaseolus vulgaris L) به تأخیر در کاشت، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در ۳ تکرار در مزرعه تحقیقی ترویجی جهاد کشاورزی شهرستان میانه در سال زراعی ۸۵-۱۳۸۴ به اجرا درآمد. فاکتور اول شامل ۳ رقم لوبیا قرمز (ناز، گلی و صیاد) و فاکتور دوم شامل سه تاریخ کاشت (۱۵ و۳۰ اردیبهشت و ۱۵ خرداد) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات اندازه‌گیری شده نشان داد که تأثیر رقم و تاریخ کاشت روی تمامی صفات اندازه‌گیری شده معنی‌دار می‌باشد. اثر متقابل رقم و تاریخ کاشت برای صفات ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، وزن ۱۰۰ دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در سطح احتمال ۱% و برای تعداد دانه در غلاف اختلاف معنی‌داری در سطح احتمال ۵% مشاهده گردید. مقایسه میانگین صفات نشان داد که رقم صیاد در تاریخ کاشت اول با ۳/۴۰۳۳ کیلوگرم در هکتار بیشترین و رقم گلی در تاریخ کاشت سوم با ۲/۱۵۰۰ کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند و با تأخیر در کاشت تمامی صفات اندازه‌گیری شده کاهش پیدا کردند. مطالعه ضریب هم‌بستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه با تمامی صفات مورد بررسی به غیر از ارتفاع بوته، وزن صد دانه و درصد پروتئین، هم‌بستگی مثبت و معنی‌داری داشت.


علیرضا اخوان، مسعود بهار، قدرت اله سعیدی، محمدرضا لک،
دوره ۱۳، شماره ۴۷ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

به‌منظور درک نقش عوامل مؤثر بر جمعیت اپی فیت باکتری Xanthomonas axonopodis pv. phaseoli (Xap) در همه گیری بیماری سوختگی معمولی لوبیا، در آزمایش گلخانه ای اثر دو سطح رطوبت نسبی (۵۳% و ۷۳%)، دو رقم لوبیا (خمین و دانشکده)، سه نحوه آلوده‌سازی (آلودگی طبیعی بذر، غوطه‌ور کردن بذر در سوسپانسیون باکتری و پاشش سوسپانسیون باکتری روی قسمت‌های هوایی) و سه زمان نمونه برداری (موقع گل‌دهی و سپس هر ۱۰ روز یک بار) و در آزمایش مزرعه ای اثر دو سیستم آبیاری (بارانی و غرقابی)، سه نحوه آلوده‌سازی و شش زمان نمونه-برداری بر جمعیت اپی فیت (Xap) و شدت بروز بیماری سوختگی معمولی لوبیا بررسی شد. یافته های حاصل از آزمایش گلخانه ای نشان داد که رطوبت نسبی بر جمعیت اپی-فیت باکتری تأثیر معنی داری ندارد ولی رقم لوبیا، نحوه آلوده‌سازی و زمان نمونه برداری دارای اثر معنی داری هستند. بر اساس نتایج، جمعیت اپی فیت باکتری روی رقم خمین به‌طور معنی داری بیشتر از جمعیت آن روی رقم دانشکده بود و هم‌چنین بالاترین جمعیت اپی فیت باکتری در تیمار پاشش سوسپانسیون باکتری روی قسمت‌های هوایی بوته‌ها و در زمان اول نمونه برداری (گل‌دهی) مشاهده شد. در آزمایش مزرعه ای نیز، آبیاری بارانی در افزایش جمعیت اپی فیت باکتری و شدت وقوع بیماری تأثیر معنی‌داری داشت. نتایج آزمایش مزرعه ای و نتایج حاصل از آزمایش گلخانه ای در خصوص تأثیر نوع آلودگی بر جمعیت اپی فیت باکتری مطابقت داشت. ضرایب هم‌بستگی نیز نشان داد که بین جمعیت اپی فیت باکتری و شدت بیماری در هر دو سیستم آبیاری هم‌بستگی مثبت و معنی داری وجود دارد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به Isfahan University of Technology - مجله تولید و فرآوری محصولات زراعی و باغی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق