جستجو در مقالات منتشر شده


۳۱ نتیجه برای Pal

رضا امیری، عبدالمجید رضایی، محمد شاهدی، شهرام دخانی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۷۸ )
چکیده

این مطالعه به منظور ارزیابی قابلیت روش کروماتوگرافی مایع فاز معکوس با کارایی بالا (RP-HPLC) در بررسی پروتئین‌های ذخیره‌ای و تنوع ژنتیکی آن در ایزولاین‌های بهاره و پاییزه، ارقام زراعی و بومی گندم نان اجرا گردید. پروتئین‌های گلیادین حاصل از آرد ۵ بذر تصادفی از هر ژنوتیپ، با روش RP-HPLC تجزیه شدند. در این روش از ستون Nucleosil C۱۸ ۳۰۰A و یک ستون محافظ و حلال متحرک استونیتریل حاوی TFA استفاده شد.

 کلیه شرایط انتخاب شده برای تجزیه پروتئین‌های ذخیره‌ای، اهداف این مطالعه را با منظور نمودن سرعت و بازده جداسازی مناسب تأمین نمود. تحت این شرایط تعداد اجزای حاصل از تجزیه گلیادین‌ها بیشتر از ریزواحدهای تجزیه الکتروفورز بود. به علاوه نتایج کمی حاصل از تجزیه RP-HPLC، تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها را آسان نمود. همچنین تجزیه گلیادین‌ها با روش RP-HPLC قابلیت بالایی در شناسایی ژن‌های چاودار داشت، به طوری که به سهولت حضور سکالین‌های امگا در ژنوم رقم فلات را معلوم کرد. بنابراین نتیجه‌گیری شد که تجزیه RP-HPLC پروتئین‌های گلیادین می‌تواند کارآیی روش الکتروفورز را داشته باشد و حتی در مواردی جایگزین آن شود. نتایج تجزیه خوشه‌ای پلی‌پپتیدهای گلیادین بیانگر افزایش تدریجی تنوع ژنتیکی از ایزولاین‌ها تا ارقام بومی بود. در مجموع، در بین ارقام بومی، گندمهای علی آباد، عقدا، سفید بافقی، قرمز بافقی، شهداس و سرخه از تنوع ژنتیکی بیشتری برخوردار بودند.


محمود عظیمی، سیروس مسیحا، محمد مقدم ، مصطفی ولیزاده،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۸ )
چکیده

به منظور بررسی میزان تنوع ژنتیکی در پیازهای بومی ایران آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام پذیرفت. تعداد ۱۶ توده پیاز بومی برای صفات مختلف، در شرایط مزرعه‌ای و از نظر پروتئین‌های کلی بذر با الکتروفورز عمودی SDS-PAGE مورد ارزیابی قرار گرفت.

 بر اساس تجزیه واریانس داده‌ها، بین توده‌ها از نظر رنگ برگ، سفتی بافت پیاز، میانگین عملکرد پیاز تک بوته و تعداد لایه‌های خوردنی پیاز اختلاف معنی‌داری وجود داشت. توده‌های همدان ۱۴۸-۹۸، اراک ۹۶-۹۸، اراک ۸۷-۹۸، زنجان ۲۲۳-۹۸ و اراک ۱۰۳-۹۸ به ترتیب بالاترین میانگین عملکرد تک بوته را به خود اختصاص دادند. به طور کلی اختلاف معنی‌دار بین توده‌ها از نظر بسیاری از صفات، نشانگر وجود تنوع ژنتیکی در ژرم‌پلاسم پیاز ایرانی می‌باشد. نتایج حاصل از تجزیه کلاستر توده‌ها برای صفات زراعی و میانگین عملکرد تک بوته مشابه هم بود و ۱۶ توده ارزیابی شده در ۴ گروه متفاوت قرار گرفتند. تجزیه کلاستر بر مبنای الگوهای نواربندی، دو گروه متفاوت را در بر داشت و با نتایج تجزیه کلاستر برای صفات زراعی مطابقت نداشت. با انجام تجزیه به مولفه‌های اصلی، دو مولفه اول ۵۸/۹۷% از کل واریانس متغیرهای اولیه را توجیه کردند. عملکرد مهم‌ترین نقش را در تبیین مولفه اول داشت و در مرتبه بعدی وزن خشک قرار داشت. در مولفه دوم وزن خشک و قطر پیاز بیشترین تاثیر را دارا بودند. در مجموع، تجزیه به مولفه‌های اصلی نیز توانست گروه‌های حاصل از تجزیه کلاستر برای صفات زراعی را از همدیگر متمایز نماید. هر کدام از گروه‌ها از نظر برخی صفات برتر از سایر گروه‌ها بودند. به عنوان مثال گروه متشکل از توده‌های همدان، زنجان و اراک از بیشترین عملکرد تک بوته، وزن خشک و قطر پیاز برخوردار بود.


امیر بخش بلوچ زهی، غفار کیانی، نادعلی باقری،
دوره ۳، شماره ۷ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

  ارقام برنج هیبرید به مقدار ۳۰-۲۰ درصد بیشتر از ارقام معمولی تولید دارند. بنابراین این ارقام می­توانند گزینه مناسبی برای افزایش عملکرد و گامی مؤثر در جهت امنیت غذایی باشند. انتخاب لاین­های والدینی در ایجاد ترکیب­های ایده­ال نقش اساسی دارد. بنابراین مطالعه ارتباط و تنوع ژنتیکی بین لاین­های والدینی برنج هیبرید ضروری است. در این بررسی، ۱۶ لاین والدینی برنج هیبرید شامل ۶ لاین برگرداننده باروری به نام­های پویا، سپیدرود، پژوهش، R۲ ، R۹ ، IR۵۰ و ۵ CMS لاین ندا، نعمت، دشت، چمپا و آمل ۳ به همراه ۵ لاین نگهدارنده مربوطه آنها در سال ۱۳۹۰ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ارقام از نظر کلیه صفات تحت بررسی اختلاف بسیار معنی­داری وجود دارد که بیانگر تنوع زیاد بین ژنوتیپ­های مورد بررسی است. هم‌بستگی عملکرد با صفات تعداد پنجه بارور و نسبت طول به عرض دانه در جهت مثبت اما برای صفت عرض دانه در جهت منفی معنی­دار بود. تجزیه به مؤلفه­های اصلی پس از دوران وریماکس نشان داد که سه مؤلفه در مجموع ۶۴/۷۵ درصد از تغییرات کل بین ژنوتیپ­ها را توجیه می­نمایند. تجزیه خوشه‌ای، لاین­های مورد بررسی را در معیار فاصله ژنتیکی ۱۵ در ۴ خوشه کلی گروه­بندی کرد. با توجه به اینکه برای بهره­گیری از پدیده هتروزیس والدین تلاقی بایستی از یکدیگر دور باشند، نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که تلاقی‌های ندا A ، نعمت A و چمپا A با هریک از لاین­های برگرداننده R۹ ، R۲ ، IR۵۰ و پویا برای تولید آزمایشی بذر هیبرید مناسب می‌باشند.


بهمن فتاحی، وحیده ناظری، سیامک کلانتری،
دوره ۴، شماره ۱۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

مریم گلی اصفهانی با نام علمی .Boiss Salvia reuterana متعلق به تیره نعناعیان و دارای پراکنش وسیعی در ایران می‌باشد. این گیاه دارای خواص دارویی متعددی از جمله ضدباکتریایی، ضدنفخ و آنتی اکسیدان می‌باشد. به منظور اهلی کردن این گیاه با ارزش، بررسی تنوع مورفولوژیک، در بین هفت منطقه طبیعی (آبسرد و دلی چای از استان تهران، آتشگاه البرز، انجیله و کاسوا از قم و شهمیرزاد و چاشم از استان سمنان) از S. reuterana و نیز یک منطقه (منطقه رودبارک از استان مازندران) از Salvia palaestina با استفاده از ۲۹ صفت مورفولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. هم‌چنین در این آزمایش تنوع در میزان اسانس نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. بیشترین مقدار ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی برای صفات طول شاخه گل آذین، طول و عرض برگ، قطر یقه، طول دندانه کاسه، قطر کاسه گل و طول شاخه های فرعی مشاهده شد که نشانگر تنوع بالا در بین رویشگاههای جمع آوری گیاهان می‌باشد. برخی از صفات مهم از قبیل ارتفاع گیاه هم‌بستگی معنی‌داری با طول محور گل آذین و طول و قطر کاسه گل، و هم‌چنین بازده اسانس نیز هم‌بستگی معنی‌دار مثبتی با ارتفاع گیاه و طول شاخه های فرعی نشان داد. نمودار بدست آمده از تجزیه خوشه‌ای بر اساس تمام صفات مورد مطالعه، جمعیت‌های مورد بررسی را در فاصله ۱۲ واحد به چهار گروه تقسیم نمود. هم‌چنین بازده اسانس پیکره رویشی از ۲/۰ تا ۳۶/۰ متغییر بود. بیشترین درصد اسانس در گیاهان رویشگاه چاشم گزارش گردید. گیاهان رویشگاه چاشم سمنان دارای ارتفاع بلند، طول و عرض برگ بیشتر و طول شاخه‌های فرعی و هم‌چنین میزان اسانس بیشتری نسبت به بقیه مناطق بودند.
رضا امیری، عبدالمجید رضایی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۰ )
چکیده

به منظور بررسی ارتباط میان مقدار رسوب با کیفیت SDS و کیفیت نانوایی گندم، زیرواحدهای گلوتنین ژنوتیپ‌های مختلف (ارقام ایرانی و خارجی) به وسیله کروماتوگرافی مایع با کارایی زیاد و فاز معکوس تجزیه گردیدند. ارتفاع رسوب هر ژنوتیپ به عنوان معیار غیرمستقیم ارزیابی ارزش نانوایی در نظر گرفته شد. ضرایب هم‌بستگی بیانگر ارتباط بیشتر نقاط فراز گلوتنین با وزن مولکولی کم و مقدار رسوب بودند.

تجزیه مؤلفه‌های اصلی وجود ارتباط میان برخی از زیرواحدها و مقدار رسوب را تأیید نمود. با استفاده از رگرسیون مرحله‌ای، دو زیرواحد با وزن مولکولی کم و چهار زیرواحد با وزن مولکولی زیاد انتخاب گردید، که به ترتیب ۲/۷۰ و ۷/۱۸ درصد از تغییرات مقدار رسوب را توجیه نمودند. بر اساس نتایج رگرسیون مرحله‌ای، تابع تشخیصی تعیین شد که کارایی زیادی را در جداسازی درست ژنوتیپ‌های کاملاً متفاوت (ارقام بومی و زراعی ایرانی) داشت، و نشان داد که ارتباط به دست آمده میان زیرواحدهای گلوتنین و مقدار رسوب به گونه چشم‌گیری ژنتیکی بوده و آثار زیرواحدهای با وزن مولکولی کم و زیاد بر مقدار رسوب افزایشی است. بنابراین، به نظر می‌رسد که می‌توان از این روش، و بر پایه اجزای بیشتری از زیرواحدهای پروتئین (نه تنها زیرواحدهای گلوتنین با وزن مولکولی زیاد)، کیفیت نان را در بسیاری از زمینه‌های ژنتیکی برآورد نمود.


اشکبوس دهداری، عبدالمجید رضایی، مصطفی مبلی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۰ )
چکیده

این پژوهش به منظور ارزیابی ویژگی‌های زراعی ۱۹ توده بومی پیاز ایرانی و یک رقم خارجی، گروه‌بندی آنها و شناسایی عوامل پنهانی و غیرقابل اندازه‌گیری، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، در سال ۱۳۷۷ اجرا شد.

نتایج تجزیه واریانس گویای وجود تنوع بسیار زیاد میان ژنوتیپ‌ها، از نظر تمام ویژگی‌های مورفولوژیک و زراعی بود. بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی به وزن خشک بوته و کمترین آن به شمار روز تا سبز شدن تعلق داشت. وزن تر بوته، عملکرد ۳۰ بوته و عملکرد کل نیز دارای ضرایب تنوع ژنتیکی گسترده‌ای بود. قابلیت توارث عمومی صفات بسیار زیاد بود. ژنوتیپ‌ها بر پایه تجزیه خوشه‌ای و نمودار پراکنش ژنوتیپ‌ها برحسب دو متغیر متعارف اول، در چهار گروه با ویژگی‌های زراعی متفاوت قرار گرفتند. تجزیه‌ متغیرهای متعارف بر پایه ۹ صفت زراعی، سه متغیر را معرفی نمود که ۹/۹۹ درصد از تنوع کل بین داده‌ها را توجیه نمودند. تجزیه به مؤلفه‌های اصلی، چهار مؤلفه را مشخص کرد که ۳/۸۷ درصد از تنوع داده‌ها را تبیین کردند. تجزیه به عامل‌ها، سه عامل پنهانی را شناسایی کرد که ۵/۹۵ درصد تنوع کل را تبیین نمودند. عامل‌های اول و دوم به ترتیب مربوط به سازگاری و انتقال مواد فتوسنتزی بودند، و در عامل سوم ارتفاع، قطر و وزن غده به طور مثبت و حساسیت به فوزاریوم به شکل منفی بار بیشتری داشتند.


محمد ربیعی، لیلا اکبری، محمود خدامباشی،
دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

بررسی پایداری و سازگاری یک ژنوتیپ در شرایط محیطی متفاوت جهت معرفی آن برای کاشت در شرایط شناخته شده مفید بوده و جزء نیازهای اصلی برنامه‌های اصلاح نباتات می‌باشد. با توجه به تنوع شرایط آب‌ و‌ هوایی مناطق مختلف کشور مطالعه و شناخت برهمکنش ژنوتیپ ‌× محیط دارای اهمیت زیادی است. در این تحقیق عملکرد ۱۰ ژنوتیپ یولاف در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با ۳ تکرار و در ۶ شرایط زراعی مختلف در ۲ سال مورد بررسی قرار گرفت. به‌منظور تفسیر بهتر برهمکنش ژنوتیپ‌ × محیط، از روش AMMI استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب برای عملکرد دانه تفاوت‌های معنی‌داری بین ژنوتیپ‌ها نشان داد. با استفاده از روش AMMI مشخص شد که آثار ژنوتیپ، محیط و برهمکنش ژنوتیپ‌ × محیط بسیار معنی‌دار هستند و ۴ مؤلفه اول در مجموع بیش از ۷۷ درصد از مجموع مربعات برهمکنش ها را توجیه نمودند. براساس بای پلات حاصل از اولین مؤلفه‌ی اصلی و میانگین در روش AMMI ، ژنوتیپﻫﺎی ریگودون، پیسلی و سوئیکس پایدارترین واکنش را نشان دادند و کمترین IPC۱ متعلق به ژنوتیپ سوئیکس بود درحالی‌که ژنوتیپ پیسر ناپایدارترین تلقی گردید.
شهرام بیژنی، حسن صالحی، ابوالفضل جوکار، بهاره دانشمند،
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از عوامل محدود کننده کشت چمن‌ها در مناطق معتدله، دامنه تحمل سرمایی آنها می‌باشد. به‌منظور بررسی میزان تحمل به سرما و پاسخ­های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی دو گونه چمن در برابر تنش سرما، این پژوهش به‌صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با ۳ تکرار در شرایط کنترل شده­ محیطی گلخانه در دانشکده­ کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل دو گونه چمن پوآ (Poa pratensis) و چمن پاسپالوم (Paspalum vaginatum) و چهار دمای ۲۵، ۱۵، ۵ و ۵- درجه سلسیوس بودند. براساس تجزیه داده‌ها با کاهش دما میزان پرولین، قندهای محلول و فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز افزایش معنی‌داری داشت، اگرچه در تنش سرمایی ۵- درجه سلسیوس چمن پاسپالوم کاهش معنی‌داری در فعالیت آنزیم­های آنتی‌اکسیدانی نشان داد. هم‌چنین کاهش دما باعث شد تا کیفیت ظاهری، میزان کلروفیل، نشاسته و محتوای آب چمن­ها به‌طور معنی‌داری کاهش پیدا کند. چمن پاسپالوم نسبت به چمن پوآ کاهش شدیدتری در صفات کیفیت ظاهری، میزان کلروفیل و محتوای نسبی آب سلول­ها در دمای ۵- درجه سلسیوس نشان داد. براساس نتایج به‌دست آمده از این تحقیق، چمن پوآ با مکانیسم دفاعی بهتر و کارآمدتری در مقایسه با چمن پاسپالوم با تنش سرما مواجه گردید و در نتیجه به تنش سرما تحمل بیشتری نشان داد.


سیدعلی میرمحمدی میبدی، علیرضا امینی حاجی‌ آبادی، جمال ‌الدین خواجه دین،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

محدوده اطراف مصب رودخانه زاینده‌رود به باتلاق گاوخونی، رویشگاه‌های مناسب گونه‌های شورپسندی مانند Aeluropus littoralis ، Aeluropus lagopoides، Halocnemum strobilaceum و Salicornia europea می‌باشد. با این حال، خواسته‌های اکولوژیک این گونه‌ها و فاکتورهای زیست‌محیطی کنترل کننده ساختار اجتماعات گیاهی و استقرار آنها روی خاک این مناطق به خوبی درک نشده است. دانش کافی در این زمینه برای به کارگیری این گونه‌ها در پهنه‌های شور ضروری است. در این پژوهش، الگوی استقرار چهار گونه مذکور در رویشگاه‌های متنوع، بر اساس شناخت اهمیت نسبی ویژگی‌های خاک رویشگاه هر یک از گونه‌ها و تاج پوشش گونه‌های مورد بررسی، به کمک روش ریاضی اوردیناسیون تشریح و ارزیابی شد. برای این منظور ۴۸ قطعه روی ترانسکت‌های دارای بیشترین تنوع گونه‌ای از نظر پوشش انتخاب گردید، و متغیرهای درصد پوشش و عوامل خاک شامل EC، pH، مقادیر رس، سیلت، شن و عناصر سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در یک دوره یکساله در سال ۱۳۷۸ اندازه‌گیری شد. داده‌های جمع‌آوری شده از خاک و گیاه بر طبق روش اوردیناسیون از دسته PCA و CCA تجزیه شدند تا ارتباط ویژگی‌های خاک رویشگاه‌ها و گونه‌ها مشخص گردد. نتایج آنالیز اوردیناسیون به خوبی ویژگی کلی رویشگاه هر گونه را از لحاظ عوامل خاکی مورد بررسی تفکیک، و ارتباط آنها را مشخص نمود. تجزیه‌ها نشان دهنده وجود هم‌بستگی معنی‌دار بین تغییر نوع و درصد گونه‌ها با شیب تغییرات عوامل خاک بود. به طور کلی، واکنش گونه‌ها به عوامل خاکی در این آزمایش، می‌تواند به عنوان مؤلفه مهم در گسترش و تعمیم الگوهای رشد و نمو این گونه‌ها برای مناطق شور مشابه مورد توجه قرار گیرد.
امیرحسین خوشگفتارمنش، محمود کلباسی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۱ )
چکیده

اثر باقی‌مانده شیرابه زباله بر گندم (Triticum aestivum)، پس از کشت برنج، در یک طرح بلوک‌های کامل تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار بررسی گردید. تیمارها عبارت بودند از باقی‌مانده مقادیر صفر، ۱۵۰، ۳۰۰ و ۶۰۰ تن در هکتار شیرابه زباله، و نیز یک تیمار کودی شامل اثر باقی‌مانده کودهای اوره، سوپرفسفات تریپل، سولفات پتاسیم و سولفات روی. برای اجرای طرح کرت‌هایی به ابعاد ۴×۴ متر با فواصل سه متر ایجاد، و اواخر خردادماه ۱۳۷۶، نشاهای برنج داخل کرت‌ها کاشته شد. کلیه مقادیر شیرابه و کودهای شیمیایی در کشت برنج به کرت‌ها افزوده، و اواخر مهرماه همان سال، پس از برداشت برنج، داخل همان کرت‌ها بذر گندم رقم روشن کاشته شد. در پایان دوره رشد گندم، عملکرد کاه و دانه و غلظت عناصر غذایی (پرمصرف و کم‌مصرف)، و نیز عناصر سنگین در کاه و دانه اندازه‌گیری گردید. باقی‌مانده شیرابه زباله، با افزایش مقادیر قابل جذب عناصر غذایی پرمصرف و کم‌مصرف در خاک، موجب افزایش معنی‌دار غلظت این عناصر در گیاه، و نیز افزایش عملکرد کاه و دانه گندم در مقایسه با شاهد گردید، به طوری که عملکرد دانه گندم از ۶۷/۱ تن در هکتار در تیمار شاهد به ۹۳/۳ تن در هکتار در تیمار ۶۰۰ تن در هکتار شیرابه افزایش یافت. اثر باقی‌مانده شیرابه زباله در خاک متناسب با میزان شیرابه مصرفی بود. ولی برای شناخت کامل آثار عناصر سنگین بر خاک، گیاه و محیط، پژوهش‌های بیشتری توصیه می‌گردد.
سید محمد جعفر ناظم‌السادات، بهزاد بیگی، سیف‌الله امین،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۲ )
چکیده

آگاهی از توزیع جغرافیایی الگوهای بارش، به دلیل استفاده گسترده آن در کشاورزی، منابع آب، صنعت، توریسم، بهره‌برداری از سدها و نیز دانش آبیاری، حائز اهمیت است. با استفاده از روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA)، که یک روش بهینه ریاضی است، منطقه‌بندی بارندگی زمستانه در ناحیه جنوب مرکزی ایران (استان‌های فارس، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد) بررسی گردید. با میانگین‌گیری از داده‌های بارندگی در ماه‌های دی، بهمن و اسفند، سری زمانی فصلی بارندگی برای هر ایستگاه محاسبه، و سپس ماتریس هم‌بستگی بین داده‌های نرمال شده تشکیل گردید. در مرحله بعد اندازه مقادیر ویژه، بردارهای ویژه، سری زمانی مؤلفه‌های اصلی و عوامل بارگذاری نیز تعیین شد. با استفاده از روش آزمون Screet مؤلفه‌های اصلی و شمار آنها مشـخص گردید. مؤلفه‌های اول و دوم، که مجموعاً ۱/۶۸% از کل واریانس داده‌های اولیه را توجیه می‌نمودند، به عنوان مؤلفه‌های اصلی در نظر گرفته شد و برای پهنه‌بندی بارندگی از آنها استفاده گردید. روش دوران داده شده عوامل بارگذاری به عنوان راه حل مناسب در تعیین گستره جغرافیایی مربوط به این مؤلفه‌ها مورد آزمون و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که عوامل بارگذاری دوران داده شده متناظر با مؤلفه اول، در سطح گسترده‌ای از منطقه مورد بررسی دارای مقادیر بسیار زیادی است. بنابراین، سری زمانی PC۱، که ۴/۶۰% از کل واریانس داده‌های خام را توجیه می‌کند، می‌تواند به عنوان نماینده داده‌های بارندگی بخش وسیعی از استان‌های فارس، بوشهر، و کهگیلویه و بویراحمد به کار رود. بردارهای بارگذاری متناظر با دومین مؤلفه اصلی (PC۲) مقادیر بسیار زیادی را برای منطقه بوانات در شمال استان فارس نشان داد، و این ناحیه به عنوان منطقه مستقل متناظر با دومین مؤلفه در نظر گرفته شد. بارندگی این منطقه از استان فارس هم‌بستگی ضعیفی با بارندگی مناطق مجاور داشت. به نظر می‌رسد بارندگی ناحیه بوانات عموماً از توده‌های باران‌زای مدیترانه‌ای ناشی می‌شود که از شمال و غرب وارد این ناحیه می‌گردند. برای دیگر ایستگاه‌های مورد بررسی، علاوه بر سیستم‌های مدیترانه‌ای، توده‌های باران‌زای ناشی از جریان سودانی نقش بسیار اساسی در تولید بارش زمستانه ایفا می‌کنند.
سعید پیری، رضا غلامی، شاهرخ پیری، شهرام مهری، شهریار عینی زاده،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

به‌منظور بررسی خصوصیات پوموشیمیایی ۲۰ ژنوتیپ برتر زردآلو در منطقه خلخال واقع در استان اردبیل مطالعه‌ای طی سال‌های
۱۳۹۳ - ۱۳۹۲ انجام گردید. در این پژوهش پارامترهای فیزیکی (وزن، رنگ گوشت و پوست) و پارامترهای شیمیایی (میزان مواد جامد محلول و اسیدیته) ارزیابی شد. براساس نتایج به‌دست آمده از این پژوهش تغییرات زیادی در مجموعه ژنوتیپ‌های ارزیابی شده زردآلو مشاهده گردید. در پارامترهای فصل متورم شدن جوانه، وزن میوه و هسته، فصل برداشت، عملکرد میوه، میزان مواد جامد محلول و اسیدیته تغییرات وسیعی مشاهده شده بود. وزن میوه ژنوتیپ‌ها به‌طور نسبی کم بود، فقط چهار ژنوتیپ وزن میوه بیشتر از ۳۹ گرم داشتند. میوه‌ها درکل دارای رنگ زمینه پوست مایل به زرد و رنگ گوشت کرم بودند. نتایج نشان داد که وزن میوه و وزن هسته همبستگی خوبی داشتند (۵۷۵/۰=
r)، اما وزن میوه هیچ همبستگی با میزان TSS و اسیدیته نشان نداد. TSS با اسیدیته همبستگی بسیار بالا و منفی (۹۵۴/۰-=r) داشت. فصل متورم شدن جوانه گل با فصل برداشت به‌طور زیادی همبستگی (۸۵۷/۰=r) داشت. نتایج حاصل از تجزیه مؤلفه‌های اصلی (PCA) برای مطالعه همبستگی در میان صفات پومولوژیکی و فنولوژیکی و برای تفسیر روابط میان ژنوتیپ‌ها نشان داد که در میان ژنوتیپ‌های محلی زردآلو تغییرات ژنتیکی بالایی وجود داشت. به‌طوری‌که برخی از ژنوتیپ‌های امیدبخش با خصوصیات ویژه پومولوژیکی و فنولوژیکی از قبیل BG۲، KG۱، SG۶ و EG۱ در این مجموعه وجود داشت که میتوان از این ژنوتیپ‌های محلی زردآلو برای اصلاح آینده زردآلو از این ناحیه مورد بهره‌برداری قرار داد.


اقای امیر حسین فرقانی، دکتر عباس المدرس، دکتر علی اکبر احسانپور،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

تنش شوری یکی از مهم‌ترین عوامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان در سراسر جهان محسوب می‌شود. امروزه استفاده از تنظیم‌کننده‌های رشد به‌منظور افزایش مقاومت گیاهان به شوری گسترش ‌یافته است. در این مطالعه اثر جیبرلین و پاکلوبوترازول (بازدارنده جیبرلین) در کاهش اثرات شوری بر گیاه سورگوم شیرین ارزیابی شد. بدین‌منظور پس از جوانه‌زنی، گیاهان با محلول غذایی هوگلند در چهار سطح شوری همراه با پاکلوبوترازول (µM۱۷) و جیبرلین (µM۱۷) به‌مدت ۱۲ روز تیمار شدند. نتایج نشان داد که بالاترین سطح تنش شوری بدون تیمار هورمونی، وزن ‌تر و خشک ساقه را به‌ترتیب ۴۴ و ۲۲ درصد کاهش درحالی‌که وزن‌تر (۴۶%) و خشک (۱۶%) ریشه افزایش یافت. گیاهان تیمار شده با µM۱۷جیبرلین و پاکلوبوترازول در شرایط شوری شاخص‌های فوق را به‌ترتیب در ساقه و ریشه بهبود بخشیدند. تیمار پاکلوبوترازول با افزایش غلظت پتاسیم در ریشه و انتقال چشم‌گیر آن به ساقه اثرات منفی شوری را نسبت به گیاهان شاهد کاهش داد، اما جیبرلین میزان انتقال سدیم به ساقه را در mM۱۵۰ شوری، ۳۹% افزایش داد. پاکلوبوترازول در تنش شوری با افزایش فعالیت آنزیم PAL ترکیبات فنلی را در اندام هوایی افزایش داد، بنابراین جیبرلین و پاکلوبوترازول با انتقال مواد به‌ترتیب به سمت ساقه و ریشه امکان ایجاد مقاومت به شوری را ایجاد نمودند. به‌نظر می‌رسد تیمار پاکلوبوترازول با گسترش رشد ریشه‌ای، ایجاد تعادل یونی بهتر در ریشه و افزایش ترکیبات فنلی نقش مؤثرتری در مقاومت به شوری دارد


شمس‌الله ایوبی، احمد جلالیان، مصطفی کریمیان اقبال،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۲ )
چکیده

پژوهش در پارینه خاک ها کاربرد زیادی در بررسی وضعیت بوم شناسی و اقلیمی گذشته زمین دارد. از سوی دیگر، شناسایی پارینه خاک ها نقش مهمی در انجام بهتر بررسی های نقشه برداری خاک و تصمیم گیریهای مدیریتی دارد، زیرا ویژگی های این خاکها با خاکهای جوانتر متفاوت است. پارینه خاکها شامل خاکهایی هشتند که در شرایطی متفاوت با شرایط محیطی کنونی تشکیل شده، یا زیر یک سری رسوبات جوانتر دفن شده اند، و یا روی یک سطح باقی مانده اند. این خاکها در نواحی ایران مرکزی و زاگرس پراکندگی چشم گیر دارند. در شناسایی پارینه خاکها ویژگیها و عامل های مختلف مورفولوژیک، فیزیکی، شیمیایی، کانی شناس و میکرومورفولوژیک مفیدند. در این پژوهش ویژگیهای مورفولوژیک و برخی پارامترهای فیزیکی و شیمیایی پارینه خاکهای دو منطقه اصفهان و اما قیس چهارمحال و بختیاری، به منظور شناخت شرایط خاک سازی و محیطی گذشته بررسی شد. نیم رخهای مورد بررسی روی زمین ریخت های مختلف شامل مخروط افکنه آبرفتی، دشت قدیمی بریده شده و رسوبات آبگیر قدیمی قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که در منطقه سگزی اصفهان رسوب بر جای مانده از یک آبگیر قدیمی شامل لایه ای سیاه رنگ سرشار از ماکروفسل است که گویای شرایط پر آب (آب شیرین تا لب شور) دیرینه می باشد. لایه بندی مختلف با توزیع اندازه ذرات متفاوت نشانه تغییر در شرایط رسوب گذاری گذشته است. پوشش های رسی و آهکی قوی روی خاک دانه ها و ذرات اولیه نیم رخ سپاهان شهر اصفهان با ۱۰۰ میلیمتر بارندگی سالیانه، خبر از شرایط مرطوب تر گدشته منطقه می دهد. در نیم رخ اما قیس چهارمحال و بختیاری، پارینه خاک دفن شده غنی از پوسته های رسی و بدون آهک و درصد کاتیون های بازی خیلی کم دیده می شود. بر پایه روابط میان میزان بارندگی و نسبت کاتیون های مختلف، میزان بارندگی در گذشته منطقه تا و دو برابر فعلی برآورد شده است. در مجموع، نیم رخهای مورد بررسی نشان می دهد که اواخر پلئیستوسن رطوبت مؤثر در مناطق ایران مرکزی و زاگرس بیش از امروز بوده است.  
حمیدرضا کریم‌زاده، احمد جلالیان، حسین خادمی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده

کانی‌ها‌ی رسی شایسته بررسی دقیقی هستند، زیرا در بسیاری از خاک‌ها نقشی مهمی بازی می‎کنند. شناسایی کانی‌ها‌ی رسی پنج خاک گچــی از زمین‌ریخـت‌های مختـلف در شـرق اصـفـهان با استفاده از پراش اشـعه ایکـس (X-ray diffraction ) مـورد بررسی قرار گـرفت. علاوه بر این، خاکدانه‎ها و رسوب‌های فرسـایش یافته بادی به‌وسیله میـکروسکوپ الکـترونی روبشی ( Scanning electron microscopy) مشاهده و با اسپکتروفتومتری اشعه ایکس ( Energy dispersive X-ray analyser) تجزیه گردید. نتایج نشان می‎دهند که در همه نیم‌رخ‌های‌ خاک، کانی‌ها‌ی پالیگورسکیت، میکا، کائولینیت، کلریت و کوارتز و به مقدار ناچیز ورمی‎کولیت و کانی‌ها‌ی مخلوط نامنظم وجود دارند. اسمکتیت در خاک‌های دشت دامنه‎ای و تراس قدیمی رودخانه شناسایی شد ولی در خاک‌های مخروط‎افکنه دیده نشد. احتمالاً کانی‌ها‌ی کلریت، کائولینیت، میکا و کوارتز از مواد مادری به ارث رسیده‎اند. به‌نظر می‎رسد که کانی پالیگورسکیت در خاک‌های مخروط‎افکنه با عمق افزایش، در حالی که درخاک‌های تراس قدیمی رودخانه، با عمق کاهش می‎یابد. بخش زیادی از پالیگورسکیت موجود در خاک‌های مخروط‎افکنه در پایان دوره ترشیاری موقعی‌که منطقه توسط برکه‎های کم عمق و خیلی شور پوشیده بود به‌صورت خود تشکیل ایجاد گردیده است. منشأ پالیگورسکیت در خاک‌های تراس قدیمی ماهیتاً آواری می‎باشد و منشأ بادی پالیگورسکیت نیز محتمل است، زیرا که در ‌‌افق‌های‌‌‌ سطحی این خاک به مقدار زیاد شناسایی گردید. در خاک‌های تراس قدیمی، افزایش اسمکتیت با عمق در مقایسه با کاهش پالیگورسکیت، به خود تشکیل اسمکتیت از پالیگورسکیت نسبت داده می‎شود.
سید محمد جعفر ناظم‌السادات، امین شیروانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده

با توجه به آن که نوسانات دمای سطح آب خلیج فارس (PGSST) (Persian Gulf Sea Surface Temperature) تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر بارش زمستانه، منابع آب و تولیدات کشاورزی نواحی جنوب غربی کشور دارد، امکان پیش بینی دمای زمستانه دمای سطح آب این گستره آبی با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه مورد ارزیابی قرار گرفت. سری‌های زمانی PGSST برای کلیه فصول در دوره ۱۹۹۲-۱۹۴۷ به عنوان پیشگوکننده و سری زمانی این متغیر برای دوره ۱۹۹۳-۱۹۴۸ به عنوان پیشگو شونده در نظر گرفته شدند. تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA) (Principal Component Analysis) به منظور استخراج مؤلفه‌های اصلی و کاهش حجم داده‌ها به کار برده شد. چهار سری زمانی جدید (PC۱، PC۲ ، PC۳ و PC۴) که ۵/۷۳% از واریانس کل را شرح دادند به عنوان مؤلفه‌های اصلی انتخاب شده و بقیه به عنوان اختلال در نظر گرفته شد. دوران واریماکس به منظور یافتن وابستگی هر مؤلفه اصلی با سری‌های زمانی اولیه PGSST استفاده شد. این دوران نشان داد که PC۱، PC۲ ، PC۳ و PC۴ به ترتیب معرف تغییرات دما در فصل زمستان، پاییز، بهار و تابستان می‌باشند. در مدل رگرسیونی، مؤلفه‌های اول، دوم و چهارم در سطح ۵% معنی‌دار شدند و مؤلفه سوم معنی‌دار نگردید. نتایج نشان داد که متغیرهای معنی‌دار، ۵/۳۳% از واریانس PGSST زمستانه را شرح می‌دهند. روشن شد که جهت پیش بینی دمای زمستانه سطح آب خلیج فارس، دمای سطح آب این گستره آبی در زمستان سال قبل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در مرحله بعدی دمای پاییزه و تابستانه برای پیش‌بینی دمای زمستانه نقش دارند.
شمس‌الله ایوبی، مصطفی کریمیان اقبال، احمد جلالیان،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

خاک‌های قدیمی خاک‌هایی هستند که تحت شرایط اقلیمی و اکولوژیکی متفاوت از حال حاضر تشکیل شده‌اند. علی رغم این که این خاک‌ها در ناحیه ایران مرکزی گسترش قابل توجهی دارند، پژوهش‌های کافی روی آنها صورت نگرفته است. یکی از تکنیک‌های مهم برای شناسایی و تفسیر این خاک‌ها در راستای مطالعات اقلیم شناسی گذشته، بررسی میکرومرفولوژیکی خاک می‌باشد. در این تحقیق شواهد میکرومرفولوژی دو خاک قدیمی در منطقه اصفهان به منظور تفسیر شرایط اکولوژیکی و اقلیمی گذشته مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نتایج مطالعه نشان می‌دهد که در خاک قدیمی سپاهان شهر پوسته‌های رسی قوی وجود دارد که نشان دهنده شرایط مرطوب‌تر گذشته منطقه است. انتقال گچ و آهک ثانویه روی پوسته‌های رسی نشان دهنده خشک‌تر شدن اقلیم در مراحل بعدی بوده و منجر به تشکیل یک خاک پلی پدوژنیک شده است. مشاهدات میکروسکوپی خاک منطقه سگزی نشان از فعالیت‌های بیولوژیکی شدید در افق تیره مدفون شده‌ای دارد که در دوره سرد و نیمه یخچالی درایس جوان توسعه یافته و شرایط مردابی را ایجاد کرده است. در مجموع نتایج این پژوهش مؤید این است که در طول دوره کواترنر هم‌زمان با دوره‌های یخچالی در عرض‌های جغرافیایی بالاتر فلات ایران رطوبت مؤثر بیشتری دریافت کرده و در دوره‌های بین یخچالی شرایط خشک‌تری حاکم بوده است. نوسانات اقلیمی مزبور آثار خود را به صورت شواهد پدوژنیک در خاک‌های منطقه اصفهان به ارث گذارده است.
حکیمه حسن زاده، احسان شهبازی، شهرام محمدی، کرامت اله سعیدی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

تنش خشکی یکی از مهم‌ترین بازدارنده‌های تولید گیاهان از جمله گیاهان دارویی در بسیاری از مناطق خشک و نیمه‌خشک است. به‌منظور تعیین مؤثرترین شاخص‌های تحمل به خشکی و شناسایی ژنوتیپ‌های متحمل به شرایط کم آبی گیاه سیاه‌دانه، پاسخ ۳۶ ژنوتیپ گیاه سیاه‌دانه در آزمایشی به‌صورت اسپلیت‌پلات در قالب طرح بلوک‌‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه‌ تحقیقاتی- پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد در سال زراعی ۹۷- ۱۳۹۶ در دو شرایط رطوبتی (نرمال و تنش خشکی) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از نظر تمام شاخص‌های تحمل به تنش خشکی بین ژنوتیپ‌های مختلف اختلاف معنی‌داری وجود دارد. ارتباط بین عملکرد دانه در شرایط نرمال و شرایط تنش متوسط بود (۴۳/۰=R۲). عملکرد دانه در شرایط نرمال با تمام شاخص‌های مورد ارزیابی به‌جز شاخص YSI همبستگی مثبت و معنی‌داری داشت. بین عملکرد دانه در شرایط نرمال و شرایط تنش خشکی و شاخص‌های MP، GMP و STI همبستگی مثبت مشاهده شد. با توجه به نتایج تجزیه به مؤلفه‌های اصلی، مؤلفه اول مقدار ۶۳ درصد تنوع بین داده‌ها را توجیه کرد که با شاخص‌های YP، MP، GMP و STI همبستگی مثبت داشت بنابراین می‌توان از شاخص‌های MP، GMP و STI در انتخاب ژنوتیپ‌های متحمل به خشکی استفاده کرد. بین ژنوتیپ‌های مورد بررسی، ژنوتیپ‌های Nige۱۰۲ و Nige۵۲ از لحاظ پتانسیل عملکرد بسیار ضعیف بودند. با توجه به پتانسیل عملکرد بالا و تحمل به تنش بالای ژنوتیپ‌های Nige۵۳، Nige۵۹ و ۳۸۹۲۳ این ژنوتیپ‌ها برای کشت در شرایط تنش خشکی و برنامه‌های اصلاحی پیشنهاد می‌شود.

احمد قنبری، جهانگیر عابدی کوپایی، جواد طایی سمیرمی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده

تحقیق حاضر به ‌منظور بررسی تأثیر آبیاری با فاضلاب روی عملکرد، کیفیت گندم و برخی ویژگی‌های خاک انجام گرفته است، هم‌چنین با توجه به SAR و شوری فاضلاب(۳
امیر ملکی، شیوا خالص رو، غلامرضا حیدری،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر کود بیولوژیک، نیتروژن و اسید هیومیک بر خصوصیات کمّی و کیفی نخود (لاین ILC ۴۸۲)، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان انجام شد. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلول‏پاشی برگی اسید هیومیک در سه سطح (شاهد (صفر)، دو در هزار و چهار در هزار)، کود نیتروژن در دو سطح (شاهد (صفر) و ۳۰ کیلوگرم در هکتار) و کود بیولوژیک ریزوچک پی سوپرپلاس در دو سطح (عدم تلقیح و تلقیح) بودند. نتایج نشان داد در بین تیمارها، سطح دوم اسید هیومیک بالاترین مقدار را از لحاظ صفات مورفولوژیک، تعداد غلاف در بوته، وزن دانه در بوته و وزن صد دانه به‌خود اختصاص داد. بیشترین میزان عملکرد دانه (۲۷۱ گرم در متر‌مربع) و عملکرد بیولوژیک (۶۸۴ گرم در متر‌مربع) نیز از غلظت دو در هزار اسید هیومیک حاصل شد. بالاترین غلظت پتاسیم دانه (۱۲۹۷ میلی‌گرم بر کیلوگرم) نیز مربوط به سطح دوم اسید هیومیک بود. همچنین کود نیتروژن و باکتری موجب افزایش معنی‌دار عملکرد دانه، وزن دانه در بوته و شاخص برداشت شد. بیشترین درصد پروتئین دانه (۲۲/۹) نیز مربوط به تیمار تلفیقی کود بیولوژیک و نیتروژن بود. درنهایت می‌توان گفت کاربرد نهاده‏های طبیعی اسید هیومیک و کود بیولوژیک ریزوچک پی سوپرپلاس توأم با کود آغازگر نیتروژن موجب بهبود خصوصیات کمّی و کیفیت دانه گیاه نخود شد.


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به Isfahan University of Technology - مجله تولید و فرآوری محصولات زراعی و باغی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق