آزمایش مزرعهای به منظور ارزیابی کارایی علفکش جدید کوئینکلوراک برای کنترل سوروف و پیزور؛ مهمترین علفهای هرز شالیزار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل رقم برنج (هاشمی و خزر) و تیمارهای علفکشی (دزهای 5/0، 1، 2 و 4 برابر دز توصیه شده کوئینکلوراک، بوتاکلر و کوئینکلوراک در دز توصیهشده بهصورت انفرادی و اختلاط با بنسولفورونمتیل) بود. نتایج نشان که بوتاکلر و دز توصیه شده کوئینکلوراک دارای کارایی مشابه در کنترل سوروف و هر دو فاقد کارایی موثری در کنترل پیزور بودند و پیزور بطور متوسط دارای 47% زیستتوده بیشتری در رقم خزر در مقایسه با رقم هاشمی بود. بیشترین کنترل سوروف و پیزور در تیمار بوتاکلر+ بنسولفورونمتیل بود و تیمار کوئینکلوراک+ بنسولفورونمتیل فاقد کارایی کافی در کنترل همزمان دو علفهرز بود. ارزیابی چشمی علائم اختلالات رشدی در مرحله رویشی بر روی ارقام برنج را نشان ندارد، امّا کوئینکلوراک ظهور خوشههای نابجا از گرههای میانی رقم هاشمی را در مرحله زایشی موجب شد. کارایی تیمارها در کنترل علفهای هرز بهخوبی در عملکرد دانه نمایان بود و میزان شلتوک از 21 تا 97 درصد نسبت به وجین دستی متغیر بود. تیمار بوتاکلر+ بنسولفورونمتیل دارای بیشترین عملکرد دانه بود. واکنش عملکرد بیولوژیکی به تیمارهای مورد بررسی مشابه عملکرد دانه بود. شاخص برداشت در رقم هاشمی تحت تأثیر تیمارهای علفکشی نبود، امّا در رقم خزر در بیشتر تیمارها کاهش نشان داد. بطورکلی مطابق نتایج این تحقیق کارایی کوئینکلوراک در کنترل سوروف قابل قبول، در کنترل پیزور ناکافی، و رقم جدید خزر دارای نیچ اکولوژیک مناسبتری برای تهاجم پیزور بود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |