بهمنظور ارزیابی اثر الگوهای مختلف کشت مخلوط نعناع فلفلی و باقلا، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار و سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در بهار سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل کشت خالص نعناع فلفلی، کشت خالص باقلا و کشتهای مخلوط با نسبتهای 1:1، 1:2، 2:1، 2:3، 3:2، 1:3 و 3:1 (باقلا: نعناع فلفلی) بودند. نتایج نشان داد بیشترین تعداد غلاف در بوته (4/5)، تعداد دانه در غلاف (7/3) و وزن صد دانه (4/118 گرم) باقلا در نسبت 2:3 بهدست آمد. بیشترین عملکرد دانه باقلا در واحد سطح اشغالی به تیمارهای 2:3 (3/268 گرم در مترمربع) و 1:3 (250 گرم در مترمربع) تعلق داشت، ولی بیشترین عملکرد دانه در واحد سطح مخلوط (8/189 گرم در مترمربع) به کشت خالص باقلا و تیمار 1:3 (5/187 گرم در مترمربع) مربوط بود. همچنین بیشترین عملکرد خشک نعناع فلفلی در واحد سطح اشغالی (629 گرم در مترمربع) در تیمار 2:3 (بدون تفاوت معنیدار با تیمارهای 3:2 و 1:3) بهدست آمد. بالاترین عملکرد خشک نعناع فلفلی در واحد سطح مخلوط در کشت خالص (320 گرم در مترمربع) و نسبت 3:2 (303 گرم در مترمربع) بدون تفاوت معنیدار با الگوهای 2:1، 2:3 و 3:1 مشاهده شد. بیشترین درصد اسانس (15/2) و عملکرد اسانس نعناع فلفلی (61/5 گرم در مترمربع) بهترتیب به تیمارهای 2:3 و 3:2 تعلق داشت. در همه الگوهای کشت به استثنای الگوی 1:1 میزان نسبت برابری زمین بیشتر از یک بود، درحالیکه میزان نسبت برابری استاندارد فقط در الگوهای 2:3، 3:2 و 1:3 بالاتر از یک بهدست آمد. بیشترین نسبت برابری زمین استاندارد به الگوی 2:3 (31/1) تعلق داشت. در نتیجه، با توجه به عملکرد دانه باقلا در سطح اشغالی، درصد و عملکرد اسانس نعناع فلفلی و نسبت برابری زمین استاندارد الگوی کاشت 2:3 برتر از تیمارهای خالص و مخلوط بود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |